وسواس فکری
ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 28 ساله )
سلام
تقریبا شش سال پیش تو سن 22 سالگی بیماری دیابت گرفتم ..به خاطر مصرف قرص کورتون..ویه بیماری خود ایمنی که گرفته بودم
..حالا این توضیحاتم خیلی مهم نیس..اصصصلا با بیماریم مشکل نداشتم..یکی از عوارض دیابت افت قندشه..اصصصلا باهاش مشکل ندلشتم..حتی نصف شب و تو عمق خواب متوجه افت قندم میشدم و بیدارمیشدم..بعضی موقع ها به خاطر بالا بودن قندم شب انسولین میزدم و میخوابیدم و مطمئن بودم که بیدار میشم...روزها موقع بیداری هم که متوجه می شدم و یه آبمیوه میخوردم و دیگه حالم خوب می شد...این در صورتیه که بعضیا متوجه افت قندشون نمیشن..مثل برادرم و ممکنه بیهوش بشن...اصصصصلا با بیماریم مشکل نداشتم..هیچ وقت از خدا شفام رو نخواستم.میگفتم من که باهاش مشکلی ندارم...همیشه برا برادرام دعا مبکردم
الآن یک ساله واااااقعا هم شادیه زندگیم رو ازم گرفته اصصصصلا تفریحاتم رو ازم گرفته...زندگی ندارم..به ظاهر زندگی میکنم
یک سال پیش علائم افت قند بهم دست داد من آبمیوه خوردم چند دقیقه گذشت و خوب نشدم دیدم داره حالم بدتر میشه...حتی این چند سالی من نوار تست قند خونم نداشتم...خلاصه رفتم بیمارستان و قند خونم خوب بود..نمیدونم اون علائم از چی بود..چند بار دیگه ام اون علامت رو دجار شدم که هر چی آبمیوه میخوردم خوب نمی شدم..فهمیدم که اصلا اون علامت افت قند نبوده..دکتر رفتم گفت شاید قندت مدت طولانی بالا بوده..خلاصه هر کی یه تشخیص داده
خدا شاهده از همون موقع هست که همین انسولین تو وجودم میره و میگم الآن قندم میفته..آره داره میفته..واااای افتاد..سریع قندم رو چک میکنم میبینم نه اینطوری نیس..اینقدر به خودم دقت میکنم و به حالم و منتظرم که قندم بیفته...و تمام مدت هم استرس دارم و تمام بدنم میلرزه....جایی نمیرم..اگه هم برم حتما زود برمیگردم..نمیتونم زیاد بشینم میگم زیاد بشینم و قندم میفته...یکسره قند خون چک میکنم...انگشتام به خدا سوراخ شده...بسته نوار تست قند رو یک هفته تموم میکنم...مسافرت میرم تمام راه رو استرس دارم..تواین یکسالم بارها شده که بار تو خواب قندم افتاده و متوجه شدم...ولی دیگه به خودم اعتماد ندارم....دییییونه شدم به خدا...زندگی ندارم
توروخدا من رو کمک کنید
منی که اینقدر قوی بودم...بعضی وقتادیگه از خودم و زندگیم خسته میشم...این همه بار استرس دبگه نمیتونم تحمل کنم
من که حتی قندمم میفتاد میگفتم بزار این کارم رو بکنم میرم حالا یه چیز میخورم....ولی حالا حتی تشانه ای تو خودم تلقین میکنم میرم یه چیز میخورم بازم میگم نهههه این قندم رو بالا نمیبره..الآن دارم غششش میکنم..واااای آره دارم غشششش میکنم...به خودم دیگه اعتماد ندارم که میفهمم افت قندم رو..همش میگم..نه من متوجه نمیشم...باید مواظب خودم باشم
تورو قران کمکم کنید
مشاور (دکتر علیرضافیروزفر)
با سلام كنترل بيماري ديابت بسيار ساده است. و نيازي به اين همه نگراني و استرس و ... نيست. ساعت تزريق انسولين و تنظيم ان با مقدار غذا و تركيب غذا مهم است و در صورت رعايت همين موارد ساده، قند شما كنترل خواهد شد. اگر در هنگام خواب دچار علايم افت قند ميشويد و در صبح اين قند نرمال يا حتي بالاست، انسولين شب را زياد نكنيد بلكه در جدول قند روزانه قندهاي خود را يادداشت كرده و با مراجعه به پزشكتان، مقدار انسولين را تنظيم كنيد. ضمنا بهتر است موقتاً براي كنترل استرس ها و نگراني ها داروي مناسبي براي شما تحويز شود
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}