ن ( تحصیلات : لیسانس ، 19 ساله )

سلام
من و شوهرم 3 سال و نیم هست عقدیم
شوهرم 30 و من 19 سالمه
همش از من دوری میکنه خیلی بهش اصرار میکنم که بیاد پیشم انقدر که بعضی وقت ها گریه میکنم و اون موقع هست که میاد
بعد از این همه مدت هنوز از هم خیییییلی دوریم، دیشب بهم گفت از درون خستم...حس میکنم هنوز نتونستم بهش نزدیک بشم
حس میکنم از هیچی من خوشش نمیاد نه ظاهر نه هیکل نه اخلاق. . . اصلا به من توجه نمیکنه و براش مهم نیستم.
هر وقت باهم میریم بیرون که البته خیلی کم میریم به خانم های دیگه توجه میکنه و این من رو اذیت میکنه. . .
شوهرم قبلا ها بیشتر خوشحال و سر زنده بود و لی الان اصلا و من حس میکنم دلیلش منم..

اگه میشه راهنمایی کنید
خیییییییییییییلی ممنون ☺️


مشاور (خانم طیبه قاسمی)

با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ، فاصله سنی شما برای ازدواج بسیار زیاد میباشد یکی از دلایلی که یکدیگر را درک نمیکنید همین فاصله سنی میباشد که قابل تغییر نیست . و باید آن را مدیریت کنید و به مهارتی دو طرفه نیاز دارید .در این مورد حتما” با همسرتون صحبت کنید … چون شما عشق و همراهش تا اخر عمر هستید و نباید این رفتارو داشته باشند … مگر اینکه ازدواجی از سر اجبار داشته که باید بدون تعارف در این مورد توضیح بدهد …از اونجایی که عموما مردان بیشترین سنگینی و مسئولیت زندگی رو بر عهده دارن گاهی در برخورد با مشکلات و یا دل مشغولی های روزمره و برای پیدا کردن راه حل به زبون خودمونی توی لاک خودشون میرن که گاهی برای ما خانوم ها سو تفاهم رو به دنبال داره. از اونجایی که زنان ذاتا ارتباط گرا هستن و مردان در مواجهه با مواردی که بالا گفتیم از ابراز احساساتشون کاسته میشه و حتی به طور غیر ارادی توجهشون به محیط اطراف و شاید همسرشون کم میشه رنجش هایی به وجود میاد که باعث متشنج شدن زندگیشون میشه.به علت همون ارتباط گرایی ذاتی که بالا گفتم وقتی خانومی با ارتباطات کلامی نصف و نیمه همسرش مواجه میشه و یا عدم توجهش رو میبینه چون زن به نیازش نمیرسه شوهرش رو متهم به خاموشی و گوشه گیری ارادی میکنه و براش این سو تفاهم پیش میاد که گوشه گیری مرد به دلیل بی مهری و بی عشقی هست و به عبارتی فکر میکنه که همسرش دیگه دوسش نداره وگرنه باید بیش از این بهش نزدیک شده و توجه میکرد.علت این توقع که زن از شوهرش داره اینه که وقتی خانومی دچار استرس و یا درگیر مشکلاتی میشه بیشتر از اونکه توجهش رو بیشتر معطوف به خودش کنه سعی میکنه بیشتر به اطرافیان توجه کنه و همه سعیش بر این میشه که نیازهای اطرافیانش رو برطرف کنه، این در حالی هست که مرد ها بعلت یک بعدی نگری ذاتیشون برعکس زنان نمیتونن همه جانبه نگر باشن.نکته مهمی که باید ما خانوم ها بهش توجه کنیم اینه که ارتباط گریزی مردان هرگز به دلیل بروز مشکلات به همسرشون نیست و البته این کار رو به طور خودکار برای محافظت بیشتر از آرامش درونیشون انجام میدن و از اونجایی که حل مشکلات احتیاج به واقع نگری داره از کارکرد احساسی مرد کاسته میشه.این رو هم باید بدونیم که مردها معمولا آرامش خودشون رو از توانایی های کاری و ملموسشون کسب میکنن بطوریکه اگه نتونن مشکلات حوزه کاریشون رو حل کنن هرگز نمیتونن از تعادل روحی برخوردار بشن.پس خانوم ها هرگز نباید این رفتار های همسرشون رو مرتبط با کیفیات زناشویی و زندگی مشترکشون بدونن چراکه با این سوتفاهم بستر مشکلات و واکنش های منفی بعدی فراهم میشه و آرامش زندگی به همین راحتی بر هم میخوره. و باید یادمون باشه که این ما خانوم ها هستیم که مسئول آرامش محیط خانه و زندگیمون هستیم و آقایون خیلی نمیتونن این مسائل رو مدیریت کنن.وقتی که مردی استرس و دل مشغولی داشته باشه اولین واکنشی که در برخورد با مشکلش نشون میده اینه که حتی الامکان از ابراز احساسات و توجه همیشگیش کم میشه. این ویژگی ذاتی مردان هست که خیلی اوقات باعث ناراحتی و رنجش همسرشون میشه. درحالیکه در این شرایط خانوم ها باید کمی حواسشون جمع تر باشه و شرایط رو درک کنن و در واقع خوب بتونن رابطه رو مدیریت کنن. و این قضیه رو باید بدون رودربایستی از همسرتان بپرسید تا ببنید جدیدا با مشکل خاصی روبه روشده که فکر او را مشغول کرده ؟! ودر نهایت بدانید مه عقد طولانی مدت مشکلات بسیاری را ایجاد میکند که باعث سرد شدن مرد به زندگی میشود .پس در صورت بررسی بیشتر زوتر برای مراسم عروسی اقدام کنید .که از تبعات طولانی بودن دوران عقد مصون بمانید . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی در کنار همسرتان