ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 30 ساله )

سلام.
همسرم از لحاظ اخلاقی پسر مهربونیه و فقط همینه که تا حالا پای زندگیم موندم. از لحاظ دین و ایمان پایبند عقاید نیست در ظاهر هم انکار نمیکنه اما تو اکثر کارهاش مثل نماز و روزه با دروغ پیش میره و این منو عذاب میده حاضرم راحت بگه اعتقاد ندارم اما سر خودش و منو اطرافیان گول نزنه
بدتر از همه حدود یکسال و نیم پیش به پول و طلای خانواده من و حتی خود من دستدرازی میکرد تا اینکه رسوا شد اما بخشیدمش و به زندگیم ادامه دادم. الان باردار هستم و یک مورد مشابه دوباره بهش شک کردم نمیدونم من بد بین شدم یا نه اون دوباره دست به این کار زشت زد. متاسفانه به خاطر بچه ای که در راه دارم خیلی سر در گم هستم از طرفی با اخلاقی که داره هر موضوعو فورا فیصله میده اما من نتونستم چاره ای پیدا کنم و خیلی پریشون هستم. بنظر شما با توجه به اخلاق نرم و اینکه نمیزاره هیچوقت بحث و صحبتی بینمون پیش بیاد چه چوری مساله رو حل کنم. درضمن سر این موضوع جدید بهش گفتم و با قسم و... انکار کرد. راستی ممکنه که جواب سوال از طریق پیام در نلگرام برام بیاد و تو سایتتون عنوان نشه


مشاور (خانم طیبه قاسمی)

با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ، شما اولین کاری که باید بکنید این است که آرامش خود را حفظ کنید شما در مرحله حساسی قرار دارید و در حال حاضر مسئول فرزند باردار خود نیز میباشید . فراموش نکنيم که بدبيني هاي مداوم و چک کردن هاي مکرر هم مانع صميميت و دوست داشتن مي شود و هم باعث آزردگي و خسته شدن طرف مقابل! خيلي از مواقع همسران افراد بدبين به آن ها خيانت مي کنند، به اين دليل که آدمي توان تحمل محدودي دارد و اگر با وجود تلاش براي ايجاد اعتماد، نتواند محبت لازم را از همسر دريافت کند، يا به اين زندگي خسته کننده خاتمه مي دهد يا ممکن است همان اتفاقي بيفتد که افراد بدبين از آن مي ترسند.بله! کاملا احتمال دارد که همسران به یکدیگر خیانت کنند. این از ابتدای خلقت بوده و هر روز نیز بیشتر می شود. اما لازم نیست این ترس را به زندگی خود تعمیم دهید. فائق آمدن بر ترس ها به این مفهوم است که بتوانید بدبینی های خود را کنترل کنید و آنها را کنار بگذارید. بدبینی و تجسس می تواند یک زندگی سالم و بدون خیانت را به جدایی بکشاند. هیچ زوجی برای جدا شدن ازدواج نمی کنند. ترس و بدبینی همانند دوقلوهای به هم چسبیده هستند که با هم بروز می کنند.بهتر است خیالات خود را به این سمت هدایت کنید که همسرتان فرد شایسته ای است و اگر هم ایراداتی دارد قابل حل است و همه ما انسان ها دارای ایرادیم هر کسی در یک زمینه و نمیتوان خود را بی عیب دانست و طرف مقابل را پر از فریب و با همین تصور زندگی کنید. اگر زمانی متوجه شدید او به واقع این کار را انجام داده است، خیلی راحت می توانید این مشکل را حل کنید. و در صورت عدم تغییر آن را بپذیرید و آن را با تمام خوبی ها و بدی هایش دوست داشته باشید نباید همسر خود را قضاوت کنید مخصوصا بعد از اینکه بچه دار شدید . شرایط شما را این ویژگی بدتر میکند . اما زندگی با ترس دایمی و هراس از ترک شدن، چیزی نیست که هیچ انسانی لایق آن باشد. همیشه بدترین شرایط را در ذهن خود نپرورانید و بر مبنای آن رفتار نکنید.غلبه بر حس ناامنی نه تنها زندگی شما را بهبود می بخشد بلکه به همسر شما هم اجازه زندگی کردن می دهد. هیچ چیز به اندازه کنترل شدن توسط همسر نمی تواند روح یک انسان را آزار دهد. هر زن یا مردی می تواند دوستانی از جنس مخالف داشته باشد و در کنار آنها نیز خوشحال باشد. انسان آزاد آفریده شده است و به این آزادی نیاز دارد. همان طور که انتظار ندارید او شما را در قفس کند و طبیعی ترین آزادی های فردی را از شما بگیرد، شما هم نباید آزادی او را بگیرید.اگر به طور دایم و همیشه در این ترس باشید که همسرتان به شما خیانت می کند، احتمال وقوع این حادثه بسیار زیاد خواهد شد. او ترس ها و نگرانی های دایمی شما را می بیند و دیگر برایش ارزش ندارند و ممکن است به سراغ این کار برود تا دست کم کاری کرده باشد که مستحق این همه شک و کنترل و آزار باشد.اما شما با کنترل ترس ها و بدبینی های خود می توانید وقوع این اتفاق ناگوار را پیشگیری کنید. با مهربانی و تسط بر افکار منفی خود، او را خوشحال کنید و اجازه دهید همچنان عاشق شما و زندگی باشد. هیچ انسانی نمی تواند برای مدت طولانی زیر بار بدبینی های طرف مقابل تاب بیاورد. شاید در آخر با شک های خود او را از دست بدهید.ایمان داشته باشید همسر شما پاک است. زندگی مشترکتان را دوست دارد و همه هدف او بهتر کردن زندگی است. همان چیزی که شما هم می خواهید. مثبت فکر کنید. از اینکه او را دارید خوشبخت باشید. و باور کنید او نیز از داشتن شما خوشحال و خوشبخت است. در غیر این صورت دلیلی برای ادامه این زندگی باقی نمی ماند.آیا تصور می کنید همه دنیا و زندگی شما در همسرتان خلاصه شده است؟ او تنها دلیل زنده ماندن شما است؟ باید بدانید اشتباه ترین طرز فکری است که نوع بشر می تواند داشته باشد. این نوع تفکر باعث ایجاد حسادت می شود. انسان هایی که همه زندگی خود را در یک فرد خلاصه نمی کنند، زندگی سالم تریدارند و بیشتر از زندگی راضی هستند. مسایل دیگری هم در زندگی آنها هست که خوشحالشان کند و حالشان با آنها خوب باشد. این افراد، حتی اگر همسرشان ترکشان کنند زندگی خود را نابود نمی کنند و سعی می کنند به مسایل دیگری در زندگی مشغول شوند که روحشان آرامش بیشتری داشته باشد.همیشه زندگی خود را طوری کنترل کنید که باور داشته باشید نگرانی های شما بی مورد هستند و هرگز واقعی نمی شوند. بر ناامنی های ذهنی خود غلبه کنید. خوش بین باشید و هر اتفاق کوچکی را دلیلی بر خیانت همسر فرض نکنید.برای زندگی خود برنامه ریزی داشته باشید و ورزش کنید و تفریحاتی با دوستان خود داشته باشید و مطالعه کنید و در یک حرفه شروع به آموختن کنید تا به جای وسواس به خرج دادن و بزرگ و فاجعه سازی مسائل کمی منطقی و به دور از احساس با مسائل روبه روشوید . حتی اگر همسر شما دچار لغزش هایی باشد و آن را میپوشاند ، تجسس شما باعث از بین رفتن حرمت ها و احترام ها بین شما خواهد شد .و به یاد داشته باشید شما مالک همسر خود نیستید .تنها ایشان امانت و امتحان الهی در زندگی شماست ، پس مراقب امانت الهی خود باشید و وظایف خود را انجام دهید و نتیجه را به خداوند بسپارید .و زندگی را به کام خودتان و همسرتان و درآینده فرزندتان شیرین سازید . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما در کنار همسرتان.