ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، ۲۶ ساله )

با سلام.
چند سالی با پسری دوست بودم،روابط دوستی سطحی داشتیم،ولی با همین روابط سطحی فوق العاده بمن اعتماد داشت،تا اینکه اتفاقاتی افتاد و به من بی اعتماد شد. بی اعتماد نه از نظر خیانت ، از نظر اینکه من پنهان کارم یا دروغ میگم.
این اتفاقا از اینجایی شروع شد که من مسافرت رفتن با خانواده مو ازش پنهان کردم.دروغ گفتم چند روز مهمان داریم من نمیتونم بیام ببینمت . و فهمید که دروغ گفتم.با این حال خواستگاریم اومد،چند بار ازم قول گرفت..
این قضایا چندباری تکرار شد..
حدودا چند ماهی هست که واقعا بهش دروغ نمیگم..
اما هنوز به من اعتماد نداره. مثلا فکر میکنه من خونه دوستم میرم و بهش نمیگم..چون از دوستم خوشش نمیاد،پس من پنهون میکنم.
این بی اعتمادی قبل از خواستگاری شد.
به نظر شما امکان داره که اعتمادش برگرده؟
به جز همه این ها ، خیلی زود رنج و حساسه، خیلی زود قهر میکنه، قهر کردن هاش طولانی مدته.
کمی هم دچار افسردگیست.
بنظر شما ازدواج با همچین فردی درسته؟
میتونیم به کمک مشاوره روابطمونو درست کنیم؟ یا بهبودی این رابطه غیر ممکنه؟
ممنون میشم سوالامو جواب بدین 🙏
و ممنون از سایت خوبتون.


مشاور (خانم طیبه قاسمی)

با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ،مواردی درمورد خلقیات ایشون نوشتید اگر درصد کمی در ایشان وجود داشته باشد و اختلال زیادی در عملکرد روزانه و شغلی ایشان به وجود نیاورده باشد ،میتوانید روی ایشان به عنوان خواستگار فکر کنید و اینها یکسری ویژگی های شخصیتی هستند که قابل اصلاح و مدیریت میباشند . با در نظر گرفتن تمام تناسبات خانوادگی و فرهنگی و مذهبی و سنی یکدیگر و بررسی ملاک ها و رفت و آمد خانوادگی به نتیجه قطعی در انتخاب خود پی ببرید و برای رهایی از دودلی میتوانید هر دو به اتفاق یکدیگر به صورت حضوری به یک مشاور پیش ار ازدواج بروید ، و شما میتوانید با کمک مشاور روابطتان را بهبود بدهید و همچنین مطالعه و گوش دادن به سخنرانی های مشاوران برتر خانواده مانند دکتر فرهنگ ،مهارت های زندگی زناشویی خود را تقویت کنید و تفاوت های زنان و مردان را آموزش ببینید تا توقع نامعقولی در آینده از همسر خود نداشته باشید .در مورد برگشت بی اعتمادی ایشان ، به‌جای اینکه با حرف زدن بخواهید کار‌هایتان را توجیه و اعتماد او را جلب کنید، سعی کنید با رفتار‌هایتان او را به خود مطمئن کنید. اگر می‌خواهید با حرف‌هایتان خود را بهتر از آنچه هستید نشان دهید، باید بگوییم که تضاد میان حرف‌هایتان و آنچه عمل می‌کنید، می‌تواند اوضاع را از این هم پیچیده‌تر کند. اگر هم فکر می‌کنید او شما را آنطور که واقعا هستید نمی‌بیند و باید با حرف زدن و توضیح دادن به او بقبولانید که صادق و مورد اعتمادید، باز هم در اشتباهید. بیش از حد توضیح دادن نه تنها کمکی به بهتر دیده شدن نمی‌کند، بلکه خودش می‌تواند یکی از دلایل شک کردن باشد. پس وفاداری‌تان را در عمل‌تان نشان دهید و مسوولیت قضاوت او را بر عهده خودش بگذارید.بی‌اعتمادی شما نسبت به خودتان، یکی دیگر از دلایلی است که می‌تواند شک او را باعث شود. آدم‌هایی که در مورد عقاید و سبک زندگی‌شان مطمئن نیستند، هیچ وقت هم مورد اعتماد قرار نمی‌گیرند. سعی کنید چارچوب مشخصی برای عقاید‌تان داشته باشید و با قاطعیت نظر‌تان را اعلام کنید. به خودتان و توانایی‌هایتان اعتماد داشته باشید تا دیگران هم به شما اطمینان کنند. اگر همسرتان احساس کند که فرد توانا و قدرتمندی هستید، دیگر به خودش اجازه نمی‌دهد که به شما شک کند. البته این موضوعی نیست که به تنهایی از پس آن بربیایید. اگر شما هیچ وقت آدم قوی‌ای نبوده‌اید، نمی‌توانید یک شبه خودتان را تغییر دهید. کلاس‌های خود‌شناسی و جلسات انفرادی با یک روانشناس، می‌تواند بهترین کمک برای تقویت عزت نفس شما باشد.قبل از آنکه بخواهید مورد اعتماد قرار بگیرید، باید خودتان بتوانید به دیگران اعتماد کنید. تا زمانی که در کارهای اوتجسس كرده و مثل یک بازپرس از او بازجویی می‌کنید، نمی‌توانید انتظار داشته باشید که او به شما اعتماد کند. نمی‌گوییم نسبت به همه چیز بی‌اعتنا باشید، اما با راه انداختن یک تعقیب و گریز در زندگی‌تان، خودتان قبل از هرکسی قربانی خواهید شد. با اعتماد کردن، می‌توانید به او راه و رسم تفکر منطقی را یاد بدهید و به او کمک کنید که مثل یک فرد بالغ دنیا را ببیند و زندگی کند. البته این اتفاق یک‌شبه نمی‌افتد، پس به آن به چشم یک پروژه بلندمدت نگاه کنید.برای آنکه بتوانید یک زندگی سرشار از اعتماد را بسازید. زمانی که او به آینده زندگی مشترک‌تان امیدوار است و احساس خلأ نمی‌کند، دلیلی هم برای شک کردن پیدا نمی‌کند. در عین رعایت توازن، برای خوشبخت کردن او هم تلاش کنید. دلیلی ندارد که با هر یك قدمی که او برای شاد کردن شما برمی‌دارد، 10 قدم به سمتش بروید اما می‌توانید به او نشان دهید که قدر محبت‌هایش را می‌دانید و تمام تلاشتان را برای نگران نکردنش می‌کنید.به او نشان دهید که شما هم به اندازه او نگران زندگی مشترک‌تان هستید و برای بهتر کردنش تلاش می‌کنید. بی‌تفاوتی شما در مورد موضوعات مالی یا مشکلات‌تان می‌تواند جرقه‌های شک را بزند. به او بفهمانید که سرنوشت این زندگی برایتان مهم است و می‌خواهید پابه‌پای او برای موفق بودن تلاش کنید. به او نشان دهید که در زمان مشکلات، شرایطش را درک می‌کنید و تا بهتر شدن اوضاع کنارش می‌ایستید. یکی از موضوعاتی که می‌تواند تردید او نسبت به شما را برانگیزد، حس کردن این موضوع است که شما در شرایط بحرانی در کنار او نمی‌مانید یا اینکه نسبت به او و توانایی‌هایش ناامید شده‌اید و ماندن با او آزار‌تان می‌دهد. با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما