علاقه نداشتن به همسر
ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 18 ساله )
باسلام.من ۱۶روزه عقد کردم.ازالان متوجه شدم که همسرمو دوست ندارم و نمیتونم بهش ابراز علاقه کنم..کمک کنید تو شرایط سختیم
مشاور (طیبه قاسمی)
با عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ، در سوال تان اشاره نکرده ايد که چرا در حال حاضر علاقه اي به همسرتان نداريد. اين که چه عواملي باعث بي علاقگي شما به همسرتان شده موضوع بسيار مهمي است. اگر اين بي علاقگي بدون هيچ دليل واضح و روشني اتفاق افتاده تا حدود زيادي نشان مي دهد علاقه مندي روز نخست براساس اصول درستي شکل نگرفته است. ما قبل از آن که به ديگران علاقه مند شويم و دوستشان بداريم لازم است بدانيم که چه کسي هستيم و معيارها و ارزش هاي ما کدام است؟ و چه مسيري را براي زندگي خود برگزيده ايم؟زماني که براي اين سوال ها پاسخي پيدا نکرده باشيم، مهر و علاقه ما به ديگران بسيار سطحي و بر اساس ظواهر و يا نيازهاي جسماني است.هرچند علاقه اولیه پسر و دختر از شرایط لازم برای یک ازدواج موفق است اما یک ازدواج موفق لوازم دیگری نیز نیاز دارد که از جمله آنها موافقت و هماهنگی خانواده ها است. متأسفانه مشکلی که شما مطرح نموده اید مشکل بسیاری از دختر پسرها به شمار می رود.رضایت داشتن یك فرد از زندگی، تنها منوط به داشتن و برخورداری از نعمت و سرمایه( مادی و معنوی) نیست، بلكه به شناختن نعمت و حق شناسی آن نیز هست! چه بسا فردی از داشتههای فراوانی برخوردار باشد اما از زندگی خویش رضایت داشته باشد و حال آنكه شخصی در مقابل باوجود عدم برخورداری از داشته قابل توجه، از زندگی خویش راضی باشد. رضایت از زندگی از درون افراد و مبتنی بر سرمایههای فردی، میجوشد، و اگر قرار باشد از دیگران وام گرفته شود، نه تنها رضایتی در كار نخواهد بود بلكه جز تلاطم و تشویش چیز دیگری به ارمغان نخواد آورد.اگر ذهن فردی گرفتار تحریفات شناختی گردد، تفسیری كه از امور مختلف خواهد داشت، تفسیری تحریف شده خواهد بود كه در صورت تكرار، خروجی آن میتواند اضطراب، افسردگی، نارضایتی از زندگی و...باشد. تحریف شناختی به زبان ساده و خودمانی، همان عینک بدبینی یا خوشبینی است که میتواند تمام تفسیرها و نگاه ما را به زندگی یا به یک فرد یا یک اتفاق عوض کند. نگاهی که با برداشتن آن عینک به کلی متفاوت می شود. وضعیت فعلی شما معلول عدم ازدواج با معشوقتان نیست، بلكه ناشی از نوع نگاه و روش غلط شما در مواجه با مسائل و تفسیر همراه با تحریف از وقایع است. و مادامیكه چنین رویكردی بر قضاوتهای شما حاكم باشد، نتیجهای جز عدم رضایت از وضع موجود ( به صورت افراطی و پاتولوژیك) به دنبال نخواهد داشت چه با معشوقه ازدواج كنید و یا ازدواج میكردید و چه ازدواج نمیكردید!اگر قبل از ازدواج به کسی علاقه داشتید یا قول و قراری داشتید، اکنون سعی کنید در بیرون هیچ آثاری از ایشان را جلوی دید خود نداشته باشید مانند عکس شماره تلفن و یادگاری های و... و آنها را محو کنید. هنگام هجوم افکار و تصاویر ایشان در ذهن بدون فکر کردن مکان را ترک کرده و یا توجه و تمرکزتان را به چیزی جلب کنید مثلا با قطع کردن افکار، مشغول گفتگو با یک فردی شوید، با عجله آن مکان را ترک کنید، با روشن کردن تلویزیون سعی در تمرکز دیداری و شنیداری نسبت به نوع برنامه و حتی نوع لباس های مجریان و بازیگران و اسامی آنها شوید. گاهی لازم است که انسان خودش خودش را مجبور به کار یا رفتاری بکند.افرادی که در وضعیت شما قرار دارند به هیچ وجه نقاط منفی و بدی ها و آسیب هایی که از طرف مقابل متحمل شدند را نمی بینند و به همین دلیل علاقه و وابستگی آنها ثابت می ماند. شما با تهیه لیستی از نقاط مثبت همسرتان (مطئنا همه ما آدمها هم نقاط مثبت داریم و هم نقاط منفی) آن را هر روز مرور کنید تا نگرشتان نسبت به ایشان منطقی تر شده و احساس بهتری پیدا کنید. انجام کارهایی مانند ورزش های دست جمعی، تعاملات اجتماعی، سرگرمی و تفریح و پرهیز از تنهایی بسیار مفید هستند . به تغذیه ( نه كم خوری و نه پرخوری، استفاده بیشتر از ویتامینها(میوه)، و خواب خود اهمیت بدهید ( متوسط ۷ ساعت، حذف خواب روزانه و مبادرت به خواب سرشب ).با افکار منفی و مأیوس کننده مبارزه کنید و پیش بینی منفی نسبت به آینده نداشته باشید. موفقیتهای خویش را كه در واقع نعمتهای الهی هستند را به صورت روزانه بنویسد .اما در شرايطي که شما داريد، طلاق گرفتن مسئله اي را حل نمي کند به عبارت بهتر، پاک کردن صورت مسئله است. تا زماني که معيارهاي علاقه مندي شما مشخص و واضح نباشد، ازدواج و علاقه مندي به ديگري نيز همين مشکل را براي شما به دنبال خواهد داشت.بنابراين در حال حاضر به نظر مي رسد توجه به ويژگي هاي مثبت شخصيتي همسرتان به شما اين فرصت را مي دهد تا علاقه مندي با ثباتي را نسبت به همسرتان تجربه کنيد. افزون بر اين فراموش نکنيد که طلاق پديده اي است که عوارض و دشواري هاي بسياري را به همراه دارد و در شرايطي که شما در آن قرار داريد به هيچ عنوان براي راه حل توصيه نمي شود. گرچه طلاق انتخاب آخر است اما بايد زماني به اين انتخاب به صورت جدي انديشيد که قدرت مقابله با عوارض و دشواري هاي آن در فرد وجود داشته باشد و صد البته راه ديگري براي حل مشکلات وجود نداشته باشد .به همسرتون بگین دوستش دارید ، این راه نوعی تلقین به ضمیر ناخود آگاه است و به مرور بعد از 6 ماه احساس شما را عوض خواهد کرد .مهمترین نقشی كه دوست داشتن در زندگی مشترك ایفا میكند نیروی محركه زندگی و حس آرامش كنار هم بودن زوجهاست؛ چراكه این احساس دلیل خوبی است تا زن یا مرد انگیزه لازم برای حل مشكلات زندگی مشترك خود را به دست آورند. پس دوست داشتن و دلنشین بودن همسر برای ازدواج فاكتور مهمی است اما خوشبختانه درصد احتمال شكل گرفتن علاقه و محبت بعد از ازدواج هم صفر نیست. مهر و محبت و همدلی كار نشدنی و چندان سختی هم نیست؛ البته در صورتیكه طرف مقابل شما مشكل جدی و آزاردهندهای كه مانع ایجاد علاقه شود نداشته باشد، پس شرایطی را فراهم كنید تا بتوانید همسر خود را دوست داشته باشید و از همه مهمتر با ازدواجتان كنار بیایید.اگر فكر میكنید دوست داشتن كسی كه از روی اجبار با او ازدواج كردهاید غیرممكن است سخت در اشتباه هستید؛ چراكه نقاط مثبت فراوانی در افراد مختلف وجود دارد كه با در نظر گرفتن آنها میشود زندگیهای بی عشق و سرد زیادی را سر و سامان داد. مثلا ممكن است از زمان شروع زندگی مشترك تا به امروز مسائل مختلفی در رابطهتان پیش آمده كه شما را ناراحت و ناامید كرده و تصمیمتان را برای پایان دادن به زندگی مشترك قطعیتر كرده است، درحالیكه بهترین حالت این است كه به جای این منفیبافیها به این موضوع فكر كنید كه شما در این زندگی مشترك چه چیزهایی یاد گرفتهاید. سعی كنید با شریك زندگی خود وقتهای دونفره بیشتری را سپری كنید و با در نظر گرفتن جنبههای مهمتری از عشق و علاقه كاذب، در چارچوب منطق، آرامش و امنیت فكر كنید. شاید تا به امروز نمیدانستید كه آمارها نشان میدهد نارضایتی مرد و زن در ازدواج دوم و سوم با اختلافی بهمراتب بالاتر نسبت به زندگی اول هر فردی قرار دارد. همسرتان را همانگونه که هست ببینید و بهاندازه خودتان برایش ارزش قائل باشید و بدونانتظار، برایش مایه بگذارید.متعهد شوید تا برای او رفاه کامل فراهم کنید وقید و شرطی قرار ندهید و عاشقانه زندگی خوبیدرست کنید.به یکدیگر عشق بورزید و احترام بگزارید وخودخواهی را در زندگی مشترک کنار بگذارید.بهترین و بدترین مسائل را درباره یکدیگربدانید و همچنان همدیگر را مانند یک دوست وعاشق، دوست داشته باشید. خواهر گلم شما برای اصلاح روابطتان یک تکنیک کاربردی را باید انجام دهید .هر روزی که یکدیگر را میبینید در ساعتی که هر دو شما راحت تر هستید ووقت بیشتری دارید ، 20 دقیقه روبه روی هم قرار بگیرید و دو دست یکدیگر را بگیرید و به چشمان یکدیگر خیره شوید (خیره شدن درچشمان هم و با محبت نگاه کردن لازمه اصلی اجرای این تکنیک میباشد ) و در این 20 دقیقه این رفتارها ادامه دار است و در ضمن آن، شما باید با یکدیگر صحبت کنید و هر روز یک ویژگی مثبت همدیگر را با جزئیات مطرح کنید(هر دو شما) ده دقیقه شما و ده دقیقه ایشان اگر زمان اضافه آمد حتی میتوانید بر سر مسائل جذاب بین خودتان صحبت کنید در این بیست دقیقه نه سرزنش نه بی احترامی نه دلخوری و نه ...هیچ جنبه منفی به ارتباط خود راه ندهید .این رفتار رو دو هفته پشت سر هم انجام دهید .وتا ثیر مثبت ان را ببینید.بعد از اجرای این تکنیک ها اگر حستان بهبود پیدا نکرد و تغییری صورت نگرفت ،حتما به اتفاق همسرتان به صورت حضوری به مشاور مراجعه کنید ، چرا که اگر اینگونه حس شما باقی بماند قطعا در زندگی زناشوییتان دچار اشکال خواهید شد و هر چه زوتر باید تصمیم درستی برای آینده زندگی خود بگیرید .هرچند بسیاری از زوج ها بعد از انجام این تکنیک ها ، اعلام بهبود و افزایش علاقه به طرف مقابل را داشته اند . انشالله که شما نیز با انجام این تکنیک به مرور بر روی حس خود کار کنید. با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی در کنار همسرتان .
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}