ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 30 ساله )

همسرم به من اعتماد نداره نه تو مسائل همسرداری.تومسائل خانواده خودش مسائل روزمره .البته قبلا خوب بود از بس خودم مدارم بهش گفتم چرا این کارو کردی چرا اون کارو کردی حالد اینجور شده مقصر خودمم.ولی حالا راه چاره میخوام.چه کنم؟؟؟


مشاور (خانم مولوی زاده)

با سلام به شما خواهر عزیز خواهر گرامی؛ زمینه عدم اعتماد همسر شما نسبت به شما به درستی مشخص نگردیده و بهتر بود که منظور خود را از "مسائل همسرداری" به طور مشخص عنوان می نمودید. در هر حال به نظر می رسد بیان مسئله از جانب شما حاکی از شکایت شما در خصوص عدم مشورت و همفکری همسرتان با شما می باشد که البته دلایل و عوامل ایجاد این شرایط نیز بر شما واضح و روشن می باشد. با توجه به گفته های شما به نظر می رسد که امر و نهی شما در مسائل مختلف و عدم اعتماد نسبت به توانایی همسر خود در حل مسائل زندگی، ایشان را دچار نوعی حالت تدافعی نموده و بر آن داشته که بدون نظر و مشورت شما به حل مسائل زندگی مشترک بپردازد. طبیعی است که اعتماددر روابط همسرتان در خصوص کفایت و شایستگی در حل مسائل و مشکلات زندگی و بکارگیری نظرات یکدیگر و همفکری و مشورت با همدیگر، باعث ایجاد دلگرمی و افزایش اعتماد به نفس در آنها گردیده، ضمن اینکه ایجاد و تقویت اعتماد و اطمینان همسران نسبت به یکدیگر به برطرف شدن نقاط ضعف آنها کمک شایانی می نماید. علاوه بر اینکه تقویت اقتداردر مردان مستقیما به نحوه برخورد همسرانشان بستگی داشته و چنانچه همسری به تحسین همسر خود در شرایط مختلف پرداخته و در انجام امور زندگی به وی اعتماد و تکیه نماید، اقتدار را مرد زندگی خود قوت بخشیده و چنین مردی روز بروز بر کفایت و شایستگی هایش افزوده خواهد گردید. بنابراین در اینجا به شما دوست عزیز توصیه می گردد ضمن ایجاد و تقویت حس اعتماد به همسر خود و با ستایش و تحسین از توانایی ها و شایستگی های وی در امور مختلف، علاوه بر اینکه به افزایش اقتدار همسر خود کمک می نمایید باعث افزایش اعتماد در روابط خود گردیده و از این پس به راحتی و با همفکری یکدیگر به حل مسائل زندگی خود خواهید پرداخت. ضمن اینکه مدیریت در روابط زن و شوهر، تأثیر مستقیمی بر رضایت زناشویی هر چه بیشتر آنها داشته و به تحکیم و گرمی رابطه زناشویی کمک خواهد نمود. با آرزوی سلامتی و بهروزی برای شما