دخالت مادر شوهر
ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 24 ساله )
سلام ببخشید من در دوران نامزدی قرار دارم و با همسرم رابطه جنسی کامل داشتیم متاسفانه الان متوجه شدم که باهمسرم نمیتونم ادامه بدم چون مشکل خانوادگی داریم ازلحاظ فرهنگی خیلی تلاش کردم تا بینمون اختلاف پیش نیاد متاسفانه مادرشوهرم خیلی دخالت میکنه وهمسرم بینمون هرچی میشه میره به مادرش میگه و مادروپدر همسرم اصلا به فکرعروسی نیستن میخواستم کمکم کنین بگین شرایط طلاقش چه جوری هست واینکه نمیخوام خانواده خودم بفهمن من باهمسرم رابطه کامل داشتیم چی کارکنم لطفا کمکم کنین.ممنون میشم
مشاور (محمد علی رضایی)
با سلام و احترام پرسشگر گرامی؛ دقت کنید فقط کسانی از جداییشان رضایت دارند و احساس گناه و خطا نمیکنند که مطمئن باشند تمام تلاششان را برای بهتر کردن این رابطه کردهاند اما چیزی تغییر نکرد. پیش از تصمیمگیری سعی کنید همه انرژی تان را برای بهبود رابطهای که درآن هستید بگذارید. اگر همسرتان تحت تاثیر دیگران قرار دارد پیش از تصمیم به جدایی به مشاوره بروید. او را به مراکز مشاوره بفرستید. از روانپزشکان کمک بگیرید و از خانواده بخواهید تا او را برای حفظ زندگی ترغیب و تشویق کنند. اما اگر بعد از همه تلاشها و برنامهریزیهایتان او رویهاش را تغییر نداد گزینه جدایی انتخاب خوبی است زیرا فرزندی هم ندارید. در بیشتر مواقع لازم است کمی انعطافپذیر باشید زمانی که خودتان را تغییر میدهید و عادتها و تفکرات اشتباه را کنار میگذارید نتیجهاش را در تغییر رفتار همسرتان خواهید دید. گاهی شما تلاش میکنید با اجبار همسرتان را تغییر بدهید غافل از اینکه خودتان باید عوض شوید. این به این معنی نیست که همسرتان هیچ ایرادی ندارد. شاید ریشه مشکلات از او باشد اما زمانی که انعطافپذیر باشید، او را نیز تغییر میدهید بدون اینکه مجبور به بحث و دعوا بر سر این موضوع شوید. او را تشویق کنید تا برای حل مشکلاتی که در رابطه به وجود آمده است با مشاور گفت و گو کند. شاید او مخالفت کند اما اگر ببیند شما برای جدایی جدی هستید و زندگیش را دوست داشته باشد، حتماً به پیشنهاد شما گوش خواهد داد. اگر او این پیشنهاد را نپذیرد و همچنان برسر مواضعش باشد، تصمیمگیری را برای هردوی شما سخت خواهد کرد. روی یک کاغذ خوبیها و بدیهای همسرتان را بنویسید. تجربههای مثبت و منفیای که در این زندگی به دست آوردید را نیز فهرست کنید. هر روز به این ویژگیها چیزی اضافه کنید. از همسرتان نیز بخواهید همین کار را بکند. فهرستهایتان را باهم مقایسه کنید. چه میبینید؟ امید برای بهبود زندگی یا نتایجی تأسفبار؟ ممکن است بهخاطر افسردگی و فشاری که در زندگی تحمل کردهاید نتوانید برای ادامه زندگی قدمی بردارید و تلاشی بکنید. وضعیت روحیتان را بررسی کنید آیا روزها خوشحال هستید. آیا به خودتان اهمیت میدهید. پاسخ هر کدام از اینها اگر نه باشد به این معنی است که از لحاظ روحی ضعیف شدهاید. ممکن است این حالت مانع تحرک و تلاش شما برای بهبود وضعیت رابطهتان باشد. اگر این چنین است به فکر درمان باشید. علاقه میتواند مشکلگشای شما باشد. اگر میبینید هنوز هم همسرتان را دوست دارید و نگاه دلسوزانهای به زندگی دارید میتوانید برای بهبود رابطه امیدوار باشد. اما نفرت دریچههای قلب و فکر شما را برای مسالمت و همزیستی همدلانه با همسرتان مسدود خواهد کرد. اگر همسرتان رفتاری دارد که شما را آزار میدهد اما باز هم در درون وجودتان بارقههای محبت را میبینید برای زندگی تلاش کنید و تصمیم برای طلاق را عقب بیندازید. اگر نمیتوانید احساساتتان را بیان کنید آنها را در نامهای برای همسرتان شرح بدهید. زن و شوهرهای زیادی هستند که مشکلات، افکار و احساساتشان را برای یکدیگر مینویسند و از آن نتیجه میگیرند. این روش نه قدیمی و نه بیفایده است. گزینهای است که شاید همسرتان از آن خوشش بیاید. اگر همه تلاشتان را در مدت زمانی حداقل یک ساله کردید و همسرتان هیچ تغییری نکرد و زندگیتان سختتر شد تصمیم برای جدایی چندان غیرمعقول نخواهد بود. در هر صورت این زندگی شماست که از این رابطه آسیب میبیند و خودخواهانه نیست اگر نمیخواهید اجازه بدهید کسی آن را با فشارهای روانی، آسیبهای روحی و عاطفی و جسمی خراب کند. اما بحث طلاق را هم با گفتگو و مسالمت آمیز پی گیری نمائید. با آروزی موفقیت و سربلندی حضرت عالی
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}