علیرضا ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 33 ساله )

سلام و خسته نباشید
من دوساله که ازدواج کردم از همون روز اول زندگیم همسرم با خانواده ام مشکل پیدا کرد البته ما در خانه پدری زندگی می کنیم. اختلاف از یک کلمه که مادر من یا به جدی یابه شوخی بیان کرد ولی به همسرم بر خورد. تو خانواده ما از خوابیدن زیادی متنفرن ولی تو خانواده همسرم خوابیدن و دوست دارن. اختلاف بدی سر خوابیدن همسرم شروع شد. منم که سر کار میرفتم واز وضع خانه مطلع نبودم وقتی میرسیدم خونه میدیدم که باهم قهر هستن و دلیلشو جویا میشدم همسرم یه چیزی میگفت. مادرم یه چیز دیگه. خلاصه این اختلافات ادامه داشت که تصمیم گرفتیم جدا زندگی کنیم ولی یکسالی که جدا بودیم بیشتر موقع ها باهم جر و بحث داشتیم ولی باز هم من کوتاه میومدم. ولی باز برگشتیم خانه پدرم وباهاشون داریم زندگی می کنیم ولی به جای اینکه بهتر بشه روز به روز بدتر میشه من همسرم و دوست دارم و خانواده ام و هم دوست دارم گیر کردم نمیدونم چیکار کنم با همسرم خیلی صحبت کردم ولی حاضر نیست اشتباهاتشو قبول کنه همش میگه شماها دارید من و مقصر میدونید و از این حرفا پدرم دیگه ازش راضی نیست چون هر وقت نصیحتش میکرد میگفت خانوادت دارن دخالت می کنن به نظر شما چیکار کنم


مشاور (علی محمد صالحی)

ممنونیم که پرسش خودتون رو با ما مطرح کردید. شما در بیانات خودتان اشاره نکردید که چرا بعد از اینکه جدا زندگی میکردید دوباره برگشتید منزل پدرتون؟ در هر صورت میدانید که در خانواده هایی که زن و شوهر، نزدیک والدین یکی از آنها زندگی میکنند احتمال این برخوردها و تنش ها زیاد است، شما گفتید همسرم و خانواده ام را دوست دارم، اگر شما هر دوی آنها را دوست دارید که حتما هم همین طور است و امکان آن برای شما هست، بهتر است که زندگی مستقلی داشته باشید و با پدر و مادرتان زندگی نکنید، به هرحال انسان برخی مواقع مجبور میشود دوری و دوستی را انتخاب کند. مستقل شوید و اجازه بدهید که گذشت زمان به همراه مدیریت شما مسائل بین آنها را حل کند. چون از ابندای زندگی مشترک، نگاه و ذهنیت منفی بین همسر و والدین شما نسبت به هم ایجاد شده، این نگرش منفی به راحتی از بین نمی رود، و همان طور که گفتید هرگونه صحبتی هم موجب سوء برداشت همسر شما و احیانا والدین شما میشود و طبیعی است که همسر شما احساس کند والدین شما در زندگی خصوصی تان مداخله می کنند، مسلما اگر شما هم جای همسرتان بودید همین احساس را داشتید و در این قضیه همسرتان را سرزنش نکنید. نکته ای که برای من جای سوال است این است که چرا یکسالی که جدا بودید بیشتر موقع ها با هم جر و بحث میکردید؟ آیا اون جر وبحث ها هم مربوط به خانواده شما میشد یا موضوعات دیگری بود؟ در هر صورت امیدوارم که موفق و پیروز باشید و با مدیریت صحیح و صبر و تحمل مسائل را حل و فصل کنید