عذاب وجدان از گذشته دارم
ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 20 ساله )
سلام وقتتون بخیر
ببخشید این موقع شب پیام میدم ولی واقعا افکارم بهم ریخته و میخوام ک کمکم کنین
من الان 20سالمه ودانشجو هستم و توی بچگی یکی رو دوست داشتم
حدود 2سال پیش بر اساس ی اتفاق ناخواسته توی تله ای گیر کردم و مجبور شدم کسی رو از سر اجبار و اینکه خودشو بخاطرم نکشه دوست داشته باشم و باهاش با این ترس ادامه بدم
تا اینکه اومد خواستگاریم و من ب خونوادم گفتم جوابم مثبته ولی اونا مخالف بودن و خودمم از ت دل راضی نبودم ولی خب مجبور بودم
تا اینکه درهمون حین متوجه شدم اون عشق بچگیامم منو میخواد و وقتی بهم گفت مجبور شدم بهش بگم ک نمیخوامت
و اونم چندماه بعدش رفت نامزد کرد
منم چندماه پیش ی خواستگار اومد برام ک از همه لحاظ مناسب بود ومورد تایید خونوادم بود
منم رفتم گذشته خودمو ب برادرم گفتم اونم کمکم کرد ک از اون پسره فاصله بگیرم و ب این خواستگارم جواب مثبت دادم و در عرض یک هفته نامزدشدیم و عقد کردیم
الان حدود 3ماه میگذره و تا چندی پیش همه چیز خوب بود تا اینکه نمیدونم چرا یهو ریختم بهم حس میکنم حسی ب هیچ چیز و هیچ کس ندارم و با اینکه نامزدم خیلی پسر خوبیه ولی دائم گذشتم میاد جلو چشم ک چرا اشتباه کردم و تو تله افتادم و ب اونی ک دوسش داشتم رو از خودم زدم
و ای کاش هیچوقت نامزد نمیشدم چون هیچ روحیه و توانی برای ادامه دادن ندارم
خواهش میکنم کمکم کنین
مشاور (دکتر طیبه قاسمی)
پاسخ: با عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی ؛ خواهر عزیزم ؛انسان یک موجود کمال طلب است و همیشه دنبال بهترین هاست. این احساس نه تنها بد نیست بلکه خوب هم هست و باعث می شود انسان رشد پیدا کرده و به مراتبی از کمال دست پیدا کند؛ در حالی که اگر چنین حسی نداشت هیچ وقت پیشرفتی هم در کار نبود.منتها نکته اساسی این است که ما گاهی اوقات هدف واقعی را گم می کنیم و یک عمر به دنبال چیزی می دویم که جز سراب نیست. در ازدواج هم این مسئله کاملا مشهود و ملموس است. ما می دانیم که هیچ فردی بی نقص و عیب نیست. هر فردی در کنار خوبی هایی که دارد قطعا نقص هایی هم خواهد داشت چنانچه خود ما هم از این قاعده مستثنی نیستیم و اگر بخواهیم خوبی ها و بدی های خودمان را بنویسیم، گاهی ممکن است طرف بدیها بر خوبی ها بچربد. یکی از خصوصیات انسان که ممکن است به یک خصوصیت ویران کننده تبدیل شود، حس طمع و حرص است. انسان ها به خاطر این خصوصیت، به چیزهایی که دارند راضی نبوده و همیشه فکر می کنند مرغ همسایه غاز است. نباید به صرف دیدن یک نقطه قوت در فردی که از نقاط منفی او خبر نداریم در مورد او قضاوت کنیم و بگوییم فلانی ازنامزد من بهتر است ویا بهتر بود ... . آنچه شما در ظاهر می بینی با آنچه فرد مقابل در خانواده اش نشان می دهد زمین تا آسمان متفاوت است!بنابراین شما اگر می خواهید زندگی خوبی داشته باشید باید این مسئله را از ریشه حل کنید؛ زمانی شما این حسرت را می توانید از دل خود بیرون کنید که بدانید اولا همه خوبی های یکجا جمع نمی شود ثانیا افرادی که شما در ظاهر مشاهده می کنید همان چیزی نیستند که در باطن نشان خواهند داد ثالثا زندگی انسان به این دنیا منحصر نیست و تحمل ناملایمات برای ارتقای روحی لازم و ضروری است .شما در حال حاضر ازدواج کرده اید یا نامزد دارید اما مزه تلخ عشق ناکام قبلی خود را همچنان در زندگی خود حس می کنید، بهتر است تا دیر نشده دنبال راهکاری باشید. شما امروز زندگی جدیدی دارید و عشق قدیمی در این زندگی جایی نخواهد داشت. پس اجازه ندهید گوشه ای از روح شما هم توسط هیجانات ابراز نشده این عشق تسخیر شود. برای رها شدن از گذشته باید یاد بگیرید که ذهن را مدیریت کنید و هر لحظه نسبت به خودتان آگاه باشیدو نگذارید ذهن هرگاه که خواست به گذشته سفر کند. اگر دقت کرده باشید بیشتر اوقات ذهن یا در گذشته سیر می کند یا در آینده و کمتر پیش می آید که ذهن به زمان حال فکر کند.در طول زندگی مشترک کنونی خود شاید بارها به خاطر مسائل و مشکلات گوناگون به خود و دیگران گفته اید که اگر میان من و همسر کنونی ام عشق وجود داشت، چنین مشکلاتی به وجود نمی آمد. شاید هم به دختران و پسران جوان توصیه کرده اید که عشق و دوست داشتن برای یک زندگی مشترک کافی است اما گرچه عشق یکی از ارکان اصلی زندگی مشترک است اما برای اداره و ادامه دادن رابطه کافی نیست. هر چقدر که زندگی جلوتر می رود و ساز و کارهای زندگی پیچیده تر می شود، خودتان به مرور می فهمید که زندگی به چیزهای دیگری نیز نیاز دارد.همچنین اینکه قرار است در آینده ایشان پدر و الگو فرزندان شما باشند .بسیار برایتان پیش آمده که وقتی تنها هستید به مرور خاطرات بپرادزید، یکی از کارهایی که می توانید در این مواقع انجام دهید، دادن دستور ایست دهید؛ این روش بسیار ساده و کارساز است، یعنی لازم است خیلی محکم و مقتدر به ذهن تان ایست بدهید تا نتواند به هر کجا خواست برود. در حقیقت اگر آگاه نباشید و نبینید که ذهن تان در حال سفر به گذشته است نمی توانید جلوی آن را بگیرید اما اگر حواستان باشد به محض اینکه ذهن بخواهد به گذشته سفر کند به آن یک ایست محکم می دهید و از پیشروی آن جلوگیری می کنید. اگر احیانا به جای آنکه دائما به چیزهایی فکر کنید که همسرتان ندارد اما معشوق قبلی تان آنها را داشت، بر روی آن چیزهایی که باعث تمایز همسر کنونی تان می شود، تمرکز کنید.مقایسه کردن شاید مهمترین ابزار برای شما باشد که احساس ناکامی و حسرت را تقویت کند. بسیاری از افراد که عشق ناکام را تجربه کرده اند، بعد از ازدواج دائما به مقایسه محبوب سابق خود با همسر فعلی شان می پردازند و بر اساس جهت گیری ذهنی مبنی بر ضعیف تر بودن همسر فعلی شان، دچار حس سرخوردگی می شوند اما این را باید بدانید هر فردی متفاوت است.هر چه این کار را بیشتر انجام بدهید، بیشتر احساس حسرت می کنید. واقعیت دیگر این است که به علت بالا بودن هیجانات در شما، احساستان به معشوق قبلی مانند یک بت ستودنی و بدونه نقص است، پس مقایسه شما قطعا اساس واقعی ندارد.بر روی آن چیزهایی که باعث تمایز همسر کنونی تان می شود، تمرکز کنید. بدانید که همه انسان ها ویژگی هایی برای دوست داشته شدن دارند؛ برای مثال از خود بپرسید همسرم چه ویژگی های استثنایی دارد؟ چه کاری می تواند انجام دهد که دیگران از آن عاجزند؟ با پاسخ گفتن به این سوالات خواهید توانست خصیصه هایی که باعث عشق ورزیدن شما نسبت به او می شود را دریافته و آنها را همیشه مورد تحسین قرار دهید.همسر خود را به صورت مثبت به دوستان و اقوام خود معرفی کنید.وقتی از ویژگی های مثبت همسرتان نزد دیگران تعریف می کنید و از وی یک شخصیت مثبت و دوست داشتنی نزد دیگران می سازید باعث می شود تا بتوانید سریع تر محبوب قبلی خود را فراموش کنید. بهترین کار این است که محل های تفریحی جدیدی انتخاب کنید که تا به حال نرفته اید. آنجا بیشتر فرصت خواهید کرد که به همسرتان توجه کنید و سعی کنید او را دوست داشته باشید و با نگاه های خیره و همراه با مهربانی توجه شما را به ایشان بیشتر خواهد کرد . البته گذشت زمان و رسیدگی به ابعاد و موفقیت های دیگر در زندگی ، سبب می شود بتوانید منطقی تر در مورد گذشته خود بیندیشید. به قول سعدی:سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل – بیرون نمی توان کرد الا به روزگاران.برای بهتر کنار آمدن با قضیه، سعی کنید نگرانی ها، احساسات ضد و نقیض و غم هایتان را بنویسید. بی پرده بنویسید و نوشته هایتان را دور بریزید. تنها آن بخشی از نوشته ها باید نگه داشته شوند که در آنها به شکلی منطقی درباره دلایل این شکست، تقصیرات دو طرف، مشکلات موجود و غیرقابل حل و تاثیرات این مشکلات در دراز مدت نوشته اید.موسیقی غمگین، فیلم های رمانتیک و کتاب های عاشقانه ممنوع اند. حداقل تا زمانی که هنوز خودتان را پیدا نکرده اید و داغی این عشق شکست خورده برایتان کم نشده است.حداقل 6 ماه زمان نیاز هست تا به وضعیت عادی برگردید پس نباید نگران باشید و احساس کنید این حالات تا آخر با شما خواهد بود .از ورزش و خواب کافی و تغذیه مناسب در این ایام غافل نشوید و برنامه روزانه خود را برای رسیدن به موفقیت در زمینه های مختلف قرار دهید تا به شدت ار بیکاری و تنهایی اجتناب کنید تا سربعتر بتوانید روحیه بهتری پیدا کنید . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما در کنار همسرتان
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}