( تحصیلات : لیسانس ، 27 ساله )

سلام وقتتون بخیر.من حدودا یکساله عقد کردم و دو ماهه که ازدواج کردیم و زیر یک سقف زندگی میکنیم.همسر بسیار خوب و مهربان و فهمیده ای دارم.مشکل اصلیم با جاریم هست که از همون ابتدا که من واردخانواده همسرم شدم شروع به بی محلی کردند و بعد از نامزدیه ما باردار شدند.فرزند ایشون چون اولین نوه هستند بسیار برای خانواده همسرم عزیزن و این عزیز بودن باعث شده که خانواده ایشون رفتار نا مناسب ایشون رو نادیده بگیرند.لازم به ذکر که بگم ایشون از روز اول تا الان حتی یک کلام هم با من صحبت نکردند و حتی تو مراسم عقدمون نیومدند فقط همسرم را مخاطب قرار میدهند و من خیلی از رفتار ایشون اذیت میشم و مجبورم بخاطر همسرم و اینکه فرزند برادرشو خیلی دوست دارند با ایشون رفت و امد کنم.لطفا راهنماییم کنید که چجوری باید باهاشون برخورد کنم.


مشاور (دکتر طیبه قاسمی)

پرسشگر محترم! ضمن سپاس از همراهی شما با «راسخون»، احساس شما را نسبت به ایشان درک می کنیم و می دانیم که خواه ناخواه با مسائلی مواجه می شوید که پایه منطقی ندارد. ابتدا جا دارد جلوه های حسادت وی نسبت به خود و یا احتمالاً خانواده­تان را مشخّص نموده و ریشه اصلی ماجرا را دریابید؛ زیرا پرواضح است که اقدام منفعلانه در برابر وی و قطع ارتباط با او نیز باعث می­گردد که زمنیه تأثیر شما بر وی برای تغییر در رفتارش به کلّی از بین برود؛ امّا اگر اندکی ظرافت به خرج داده و تمام سعی خود را برای مدیریّت چنین ارتباطی به کار گیرید لااقل آن است که به وظیفه ایمانی خود عمل نمودید. در این میان نیز خیال­تان راحت باشد؛ زیرا دودی که از آتش خرمن حسادت برمی­خیزد نخست چشم حسود را می­سوزاند بعد به دیگران سرایت می­کند، مشروط بر آن­که در برداشت خود نسبت به شخصیّت وی به خطا نرفته باشید.
به هر حال اگر برداشت­تان نسبت به ایشان درست باشد، از ایجاد تغییر و اصلاح در رفتارش نسبت به خود مأیوس نشوید، بلکه برای خنثی کردن حسادتش نسبت به خود لطفاً خیلی منصفانه این سؤالات را نزد خود پاسخ دهید که:
1.آیا گمان نمی­کنید رفتار شما باعث شعله ­ور شدن هر چه بیشتر حسادتش شده و یا می­شود؟
2. آیا خواسته و یا ناخواسته کاری نکرده­اید که احساس تحقیر کرده و یا قصد ضزبه زدن به شما پیدا کند؟
این سؤالات را از خودتان بپرسید؛ زیرا مهم است که خودتان اسباب حسادت و تنفر دیگران  را فراهم نسازید.
لطفاً اگر متوجه شدید که خودتان رفتارها و برخوردهایی داشته­اید که به چنین حسّی در وی دامن زده یا می­زند:
- هر چه سریعتر آن­ها را تغییر دهید.
- تا می­توانید با وی صمیمی و فروتن باشید و ارزشش را نزد خود و دیگران بالا ببرید.
- با تقسیم موفقیت­های خود با وی، اعتماد به نفسش را بالا برده و غیرمستقیم کاری کنید که به دنبال تخریب شما نباشد.
- به احساسات منفی و غیرقابل کنترل خود در برابرش اجازه بروز ندهید؛ زیرا مدارا با دیگران زندگی را برای­تان زیبا و دلپذیرتر می­سازد. آن­چنان که فرموده شد: «مدارا کن که مدارا در چیزی نباشد مگر آن را زینت دهد و در هرچه نباشد آن را خوار کند». [1]
 
پس شما نیز با جاری تان بهتر است مدارا نمایید. اشکالی از اینکه ایشان با شما صحبتی نمی کند متوجه شما نیست. البته بهتر است در شرایطی کم کم به ایشان نزدیک شوید و رابطه ای برقرار کنید تا بهتر ایشان را بشناسید. صحبت نکردن، عدم شرکت در مراسمتان و ... از ناحیه ایشان است و شما مقصر نیستید. پس احترام خودتان را حفظ کنید و در حد ضرورت رفت و آمد کنید و اجازه دهید گذر زمان همه چیز را  کم کم تغییر دهد.
 
پی نوشت:  
[1]  نهج الفصاحه ,ح 2902 .
 
موفق باشید.