( تحصیلات : لیسانس ، 27 ساله )

سلام وقتتون بخیرخسته نباشین
من ۶ساله ازدواج کردم یه دختر۳ساله دارم و یه تو راهی ازاول زندگی هی هفته درمیون باشوهرم بحث داریم یه هفته خوب وخوشه یه هفته میزنه به مخش
ازوقتی دخترم بدنیا اومدباخانوادم بحثش شد که باعث شد از اون روز دیگه بزور خونه مامانم واسته ماشهرستان زندگی میکنیم مجبوریم وقتی میایم پیش خانوادمون بمونیم پیششون
اونم ازفرصت استفاده میکنه ومنو میزاره پیش مامانم خودش میزنه بیرون پی رفیق بازیش منم کلی حرص میخورم ورواعصابمه بااینکاراش
یه مدتی میرفت دانشگاه که اونروزا روزای جهنمی بودواسم مخصوصاوقتیکه میدیدم بادخترامیرن بیرون شهر
بعددانشگاه یه چندماهی خوب بود بازدوباره شروع کرده
الانم یه هفته منوگذاشته خونه مامانم ازش هیچ خبری ندارم نه زنگی نه پیامی حتی خط تلگرامشم عوض کرده
حالابنظرشما من بااین آدم چیکارکنم؟
خانوادشم اصلا انگارنه انگار بچه دارن وبچشون همچین کاری میکنه بخدادیگه خسته شدم
توروخداکمکم کنین


مشاور (آقای احسان فدایی)

پرسشگر محترم!

همانطور که می دانید نهاد خانواده گرچه نهاد کوچکی است ولی به مراتب از سایر نهادها اهمیت بیشتری دارد و از پیچیدگی خاصی برخوردار است زیرا در روابط خانوادگی مهمترین عناصر این روابط را انسانها تشکیل می دهند و انسان موجود بسیار پیچیده ای است و از ویژگی های شخصیتی فراوانی مانند تفکر، احساس و هیجان و عواطف و... برخوردار است علاوه بر این تفاوت های فردی نیز بر این پیچیدگی می افزاید بنابراین زن و مردی که با هم ازدواج می کنند و نهاد خانواده را تشکیل می دهند برای استحکام این نهاد باید هم قبل از ازدواج و هم حین ازدواج و هم بعد از ازدواج شرایط و مسائلی را مراعات کنند تا کمترین اصطکاک و بیشترین همخوانی و هم گرایی را نسبت به یکدیگر داشته باشند.

به هر صورت از رخداد این وضعیت که نشان از بی تعهدی همسرتان نسبت به زندگی مشترک است متأثر شدیم و امیدوارم با مدد از خداوند متعال هر چه سریعتر اوضاع به نفع شما تغییر کند.

ما نمی دانیم چرا همسرتان از زندگی با شما دلسرد شده و چرا تا این حد بی توجهی می کند ولی متأسفانه باید عرض نماییم همسرتان پایبندی اساسی به زندگی خود  را به نوعی از دست داده و زندگی تان نیاز به تعمیر و مرمت اساسی دارد. این مهم میسر نمی شود مگر با مشاوره حضوری با کارشناسان و روانشناسان خانواده در مراکز معتبر مشاوره. پس سعی  همسرتان را پیدا کنید و از او بخواهید برای رفع مشکلات زندگی تان با شما در جلسات مشاوره شرکت نماید.

ضمنا توجه داشته باشید:

  1. اگر همسرتان بازگشت به او بی احترامی نکنید تا اوضاع بدتر نشود.
  2. از خانواده و به خصوص پدرتان یاری بطلبید. تا بزرگترها موضوع را پیگیری نمایند.
  3. مراقب شرایط بارداری خود باشید و آرامش خود را حفظ کنید. از فرزند3ساله تان نیز خوب مراقبت کنید و بیشتر به او توجه نمایید.
  4. با توکل بر خداوند و توسل به اهل بیت (علیهم السلام) آینده زندگی تان را تضمین کنید.
  5.  برای حل مشکل خود می توانید از اشخاص دیگری که همسرتان آنها را قبول دارد واز آنها حرف شنوی دارد کمک گرفته وایشان را واسطه قرار دهید و تا این اشخاص ادعاها وحرف های شوهرتان را بشنوند وچاره ای بجویند.

در پایان تأکید می کنیم ناامید نشوید و تلاش خود را برای ساختن یک زندگی خوب مبذول نمایید.

موفق باشید.