( تحصیلات : راهنمایی ، 15 ساله )

من چند وقتی هست که پدرم بهم گیر میده به خاطره این که بیرون میرم یاکوشیما دستم میگیرم واصلا اخلاقمون نمیشه میخواستم بدونم چه کاری باید انجام بدم


مشاور (علی محمد صالحی)

با عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما.
من شما رو درک میکنم که چه احساسی دارید، در واقع این احساس و مسئله ای که شما دارید فقط به شما اختصاص نداره بلکه مسئله خیلی از دختر خانم های هم سن و سال شماست که با چنین امری مواجه هستند و گله دارند که «هیچ کس ما رو نمی فهمه. پدر و مادرمون اصلا ما رو درک نمی کنند.» همچنین از طرف دیگه مسئله پدر و مادران شما هم هست که دائم گله میکنند که «دختر ما عوض شده، دیگر حرف ما را گوش نمی ده، مدام با ما جر و بحث می کنه. همیشه روبروی آینه نشسته. مدام گوشی موبایلش دستشه. به حرف دوستانش بیشتر از ما گوش می دهد و ...»
پس توجه کنید که اولا تنها شما نیستید که فکر میکنید پدرتون به شما خیلی گیر میده، و بسیاری از دختران هم سن و سال شما در حال تجربه چنین چیزی هستند، از طرف دیگه والدین تون هم احساسی شبیه احساس شما رو دارند و فکر میکنند فرزند نوجوانشون تغییر کرده و رفتاراش عوض شده.
و علت این قضیه، که هم دخترانِ نوجوان گله دارند و هم والدین، بخاطر اینه که دو طرف نسبت به هم درک کاملی ندارند و همدیگه رو خوب درک نمیکنن، شما در این سن و سال یک اقتضائاتی دارید و نسبت به چند سال پیش تغییرات زیادی کردید از جمله تغییرات جسمانی، تغییرات شناختی، دنبال هویت بودن، تمایل بیشتر به سمت دوستان و...،  و با توجه به اینکه این تغییرات بتدریج و آروم آروم اتفاق میافته شما خودتون متوجه نمیشید، ولی تغییرات جسمانی و شناختی و غیره بر روی رفتار و شخصیت شما هم تاثیر میذاره و از جهت فکری و شناختی رشد کردید، بنابراین با مسائل به گونه دیگری برخورد میکنید و مثالا باعث شده شما هرچیزی رو به راحتی نپذیرید، و این باعث میشه که گاهی با والدین خودتون دچار اصطکاک بشید.
والدین شما هم با توجه به اینکه به سن نوجوانی رسیدید، از برخی جهات بیشتر نگران سلامتی جسم و روان شما هستند و نگرانند که مبادا شما آسیبی ببینید، مخصوصا پدرها، اما پدرها نمیتونن این نگرانی رو ابراز کنن، یا بگن دخترم من نگرانتم که مبادا تو آسیبی ببینی یا کسی به تو صدمه ای بزنه یا فریبت بده، ... و در عوض نگرانی رو به شیوه دیگه ای مطرح میکنن یعنی سعی میکنن تا کلاً هر چیزی که ممکنه مسئله یا مشکلی برای شما پیش بیاره رو حذف کنن یا حداقل کنترل کنن، مثل بیرون رفتن شما یا استفاده از تلفن همراه یا دوستان و...، یعنی هدف پدرتون حفظ شماست ولی این کار رو با رفتار و لحن تندی بیان میکنه، براساس پژوهشی که در یکی از دانشگاه­های آمریکا در زمینه ارتباطات انجام گرفت به این نتیجه رسیدند که در گفت­وگوهای رو در رو، کلمات تنها 7 درصد پیام رو مخابره میکنه و زبان بدن 55 درصد و لحن صدا 38 درصد پیام رو مخابره میکنه، یعنی در بیشتر موارد این شیوه بیان ما یا دیگرانه که موجب ناراحتی و تنش می­شه، نه آنچه میگیم یا میشنویم. یعنی پدر شما، هم قصدش خیره و هم ممکنه حرفی که میزنه درست باشه ولی با لحن نامناسب بگه و این باعث میشه که شما ناراحت بشید، و همین طور این مطلب در مورد شما هم صدق میکنه که در جواب پدرتون یک مطلب رو با لحن نامناسب بگید و والدین تون از شما ناراحت بشن.
و این خیلی مهمه که شما درک کنید حتی اگر اونا با لحن نامناسب یا رفتار نه چندان دوستانه هم به شما حرفی میزنن یا بقول شما گیری میدن، هدفشون حفظ شماست، نه اذیت کردن شما، هرچند که شما اذیت میشید.
از طرف دیگه یک تصوری که نوجوانان هم سن و سال شما دارن اینه که فکر میکنن اتفاقات بد فقط برای دیگران میافته، و دیگران فقط آسیب میبینن، ولی اونها به اندازه کافی عاقل هستند و به خوبی می تونن از مشکلات بگریزن. البته این افکار چیزی جز توهم مخصوص دوران نوجوانی نیست، و متاسفانه این توهم میتونه پایه خطرات و انحرافات بسیاری در دختران هم سن و سال شما باشه، مثلا میگن «اگر سوار ماشین یک غریبه هم باشم برای من هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. من می دونم چطوری باید رفتار کنم.» یا مثالهایی مانند این، و همچنین کم تجربگی اونهاست که باعث میشه با وجود اعتماد به نفسی که دارند دچار اشتباه بشند. و این مسائل باعث میشه تا پدر و مادر نگران دخترشون باشند و این نگرانی در گفتار و رفتار اونها نسبت به دخترشون نمود پیدا کنه و نوجوان تصور کنه به او گیر زیادی میدن.
خلاصه اینکه شاید برای شما دشوار باشه که کاری کنید که والدینتون شما رو درک کنن، ولی حداقل خود شما اونها رو درک کن و توجه داشته باش که اگر شما هم جای پدرتون بودید همین رفتارها رو میکردید، پس فعلا تحمل کنید و اجازه بدید این دوره نوجوانی سپری بشه، خیلی از مسائل برای شما و پدرتون حل خواهد شد. و از طرف دیگه سعی کنید اعتماد اونها رو جلب کنید و کاری نکنید که موجب نگرانی اونها بشه. البته مشخصه که شما دختر فهمیده، با شخصیت و متکی به خود هستی و نیازی به این توصیه ها نداری.
به سان رود…
که در نشیب دره..
سر به سنگ می زند…
رونده باش…
امید هیچ معجزی ز مرده نیست…  زنده باش…