ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 20 ساله )

سلام وقت بخیر من دچار بیماری شدم روحم در عذابه هرکاری میکنم نمیتونم فراموش کنم من دختر 20 ساله هستم تو این به زندگی امیدی ندارم از زندگی متنفرشدم یه ادم گوشه گیر شدم فقط میخام تنها باشم خسته شدم همش گذشته یادمه من با پسری از طریق مجازی اشناشدم البته رابطه برادر وخواهری بود ولی منو از زندگی متنفر کرد که الان دیگه از جنس مخالف منتفرم فکرمیکنم همه پسرا دنبال خراب کردن دخترن البته من فقط به چشم برادری میدیمش البته ناگفته نماند من از بچه عاشق پسر عموم بودم همینطوری وارد مجازی شدم نمیدونستم اینطور محیط کثیفه فکرکردم میشه مثل واقعی به کسی اعتماد کرد ولی حالا من موندم یه ادم دلشکسته که دیگه اعتمادی نداره به هیچ ادمی حس میکنم همه ادم بدن حس میکنم دارن ازم سواسنفاده میکنن خسته شدم به خدا میدونم حماقت خودمه ولی تا کی چوب حماقت خودمو به سینه بزنم حتی رفیقمم ترکمم کرد من دانشجوم الان ولی گذشته م تاثیربدی گذاشته رو حال الانم الان دیگه تو دانشگاه هم تنهام دیگه نمیتونم باکسی ارتباط برقرارکنم از ارتباط برقرارکردن میترسم اخه منو یاد گذشته میاره الان باپسر دوست نیستم احساس میکنم باهرکی میحرفم ازم سواستفاده میکنه توراخدااااااا کمکم کنید عذاب داره خفم میکنه


مشاور (طیبه قاسمی)

با عرض سلام و احترام خدمت  شما خواهر گرامی؛
 پرسشگر گرامی عاطفه و احساسات بخش مهمی از زندگی افراد را تشکیل می دهند و به تبع آن مشکلات عاطفی نیز بخش جدایی ناپذیر زندگی ما محسوب می شوند و تا زمانی که افراد از نظر عاطفی به تعادل نرسند سایر جنبه های رفتاری آنها قابل اصلاح و درمان نیست. برای بررسی مسئله و پاسخ به سوال شما ، لازم بود که شما توضیحات و مطالبی را در مورد کم وکیف رابطه تان با ایشان برای ما عنوان می کردید. مثل اینکه رابطه شما در چه سطحی بود؟ حریم ها را تا کجا حفظ کرده بوده اید؟ بیشتر شما به این رابطه احتیاج داشتید یا ایشان؟ این ابراز علاقه (شروع رابطه) از طرف چه کسی مطرح شد و چه کسی به آن پایان داد ؟ به چه دلیلی؟  پاسخگویی به این سوالات می تواند ما را در تحلیل و بررسی مشکل تان یاری دهد زیرا معمولا این دوستی ها مرتبه وسطوحی دارد و قطع شدن ارتباط در هر کجای این رابطه ، شدت ضربات عاطفی متفاوتی دارد. به هر حال به نکاتی که در اینجا عرض می کنم خوب دقت کنید : فضای مجازی دارای عوارض و مخاطرات زیادی است که متاسفانه اغلب افرادی که بدون توجه به آنها وارد این فضا می شودن مورد آسیب قرار می گیرند. و شما نیز از این قضیه آسیب دیده اید. در اینجا قصد ما بیان  آسیب ها  وعلت آنها نیست. چراکه خودتان به این مطلب پی برده اید. برای شما مواردی در برای اینکه با مشکل بوجود امده چطور مواجه شوید و برخورد کنید مطرح می کنیم. مواردی که هرکس که از رابطه ای جدا می شود و آسیب می بیند می تواند برای کاهش آن آسیب ها بکار بگیرد.   پس از هر از دست دادن (فقدان؛ که برای شما فقدان یک رابطه است) علاوه بر احساس درد، افسردگی و اندوهی که آشکارا در فرد پدید می‌آید، واکنش های دیگری نیزگریبان گیر فرد می شود که از آن جمله می توان به احساس درماندگی ، خلاء ، ناامیدی ، بدبینی ، بی قراری ، خشم ، گناه ، آسیب پذیری و همچنین از دست دادن تمرکز ، امیدواری ، انگیزه و انرژی و نیز بی اشتهایی یا پر خوری ، کم خوابی یا پر خوابی ، تغییراتی در انگیزه جنسی و در نهایت بی حوصلگی و خستگی ، کندی در محاوره و راه رفتن اشاره نمود که در طول مرحله از دست دادن و یا پس از آن ، انتظار بروز تمامی این علائم یا بخشی از آنها طبیعی است. این حالات ، بخشی از روند طبیعی بهبود تدریجی است . بهتر است با این تغییرات مبارزه نکنید، بلکه آنها را لمس کنید.عوارض ناشی از پدیده از دست دادن (فقدان) در افراد طی سه مرحله بطور متمایز و همزمان بهبود خواهد یافت . این مراحل عبارتند از :      1-شوک یا ضربه ناگهانی ، انکار ، کرختی ،2- ترس ، خشم ، افسردگی ،3-درک ، پذیرش ، پیشروی ؛در واقع شما الان در مرحله دوم این سیر بهبودی قرار دارید (مرحله خشم) و احساس خشم شما به جنس مرد بسیار طبیعی است. مطمئنا بعد از گذر از این مرحله شما وارد مرحله درک و پذیرش خواهید شد.اگر اندوه، ترس و ناامیدی هر از چندگاه بر شما هجوم آورد ، همراهی اش کنید ، اما نه برای زمانی طولانی. آن را بپذیرید ، اما خود دعوتش نکنید. نکته ای مهم که باید در این مرحله به آن توجه داشته باشید اینست که مواظب باشید در دامی که روانشناسان از آن به عنوان عشق واکنشی یاد می کنند نیفتید. در برخی موارد دیده شده که افراد و مخصوصا دخترها برای اینکه به دوست پسر قبلی خود نشان دهند که مانده و درمانده نیستند، بطور واکنشی و سریع با پسر دیگری طرح دوستی می ریزند که این در واقع در آمدن از چاله و سقوط به چاه است و بسیار خطرناک می باشد، لذا از شما انتظار می رود که با توجه به روشن شدن موضوع و پی بردن به ناپایداری و آسیب رسانی ارتباطات خارج از چهار چوب های دینی و فرهنگی مانند انسانهای عاقل و منطقی از گذشته خود درس بگیرید و پایه های یک زندگی معقول و منطقی را بر اساس آموزه های دینی و فرهنگی پی ریزی نمایید و با توبه به دامان پرمهر و محبت پروردگار باز گردید تا زندگی سرشار از نور ایمان، نشاط، امید و سعادت را تجربه نمایید.توجه داشته باشید که فکر کردن به غلط بودن و سستی اینگونه روابط خارج از معیارهای دینی و فرهنگی، و سعی در بازگشت به دامان پر مهر خداوند رحیم و توسل به دامان او و طلب بخشش از درگاه او می تواند دوره درمان را بسیار کوتاه کند و شادابی را هر چه زودتر به شما بازگرداند و شما را از افتادن به اینگونه دام های شیطانی واکسینه نماید. اما اگر همواره با این فکر دست وپنجه نرم کنید که چرا رفت؟ من چکار کردم که ناراحت شد؟ کدام برخورد من بد بود؟ ای کاش فلان کار را نمی کردم که ناراحت شود و یا.....، احتمال اینکه با آسیب های بیشتری روبرو شوید بسیار زیاد است و ممکن است احساسات و حالاتی چون غم ، خشم ، شکست ، فرسودگی ، آشفتگی ، گم گشتگی ، باختن ، بلاتکلیفی ، درهم شکستگی ، پستی ، گیجی ، حماقت ، نفرت شدید از خود و دیگران ، حسد ، میل به خودکشی ، افسار گسیختگی ، تهوع ، عصبانیت شدید و ... در شما نهادینه گردد.نکته مهم دیگر اینست که همیشه بین رفتار غلط و ذات پاک خود تفاوت قائل شوید و در اشتباهاتی که در زندگی تان رخ می دهد به هیچ وجه خود را محکوم و تحقیرنکنید، چه آنکه پروردگار نیز ذات همه انسانها را دوست دارد و فقط از رفتارشان آزرده می گردد و می فرماید که ای انسان خطاکار ، کار خطایت را از خودت جدا کن و به کناری بینداز و خودت به آغوش پر از مهر و محبت من باز گرد. تردیدی نیست که شما انسان شایسته ، ارزشمند ، خوب و حتی فوق العاده ای هستید. ممکن است ضربه ای بر بدنه اتکاء به نفستان وارد شده باشد و یا افکارتان سرشار از احساس گناه ، محکوم بودن و احساس حقارت باشد ولی بهتر است نگران نباشید، زیرا ، این حالات کاملا طبیعی و ناشی از فشار روانی است که با آن دست به گریبان هستید. نیازی نیست ذهنتان را بر افکار پوچ و منفی متمرکز کنید.خواهرگرامی من باز تاکید می کنم که در این موقعیت باید خیلی مراقب خودتان باشید زیرا دستگاه روانی انسان به گونه ای است که اگر از جهت عاطفی مورد تهدید واقع شود، کمبود عاطفی خود را در هر جا و به هر وسیله ای جستجو می‌کند وآن را به عنوان تسکین و تکیه گاه برای خود انتخاب می‌کند. پس برای جبران احساس شکستی که از این رابطه داشتید در رابطه دیگری وارد نشوید و حداقل یک سال ونیم به خودتان زمان بدهید تا اثرات سوء و ابرهای تیره این رابطه غلط از زندگی شما دور شود.و با نوشتن افکار خود ، ذهن خود را بازسازی کنید و با برنامه ریزی روزانه و اختصاص زمان هایی برا ی ورزش و کارهای هنری ذهن خود را جهت دار سازید .
با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما