ناشناس ( تحصیلات : سیکل ، 18 ساله )

من یک سال و نیمه ک ازدواج کردم و کلی بحث و مشاجره برام پیش اومد اونم با دخالت والدین همسرم که حتی یکبار دست ب خودکشی زدم الانم چندماهی میشه ک دخالت ها کمتر شده و خونه زندگیم و جدا کردم ولی همسر کار کشاورزی میکند و صبح ساعت ۵واز خانه خارج میشود و شب ساعت ٧بخانه ماید و من تنها در خانه هستم و حالم بدجور خراب هست حتی در وقتهایی ک همسرم بیکار هست من را ب بیرون از خانه نمیبرد تا حال و هوایم عوض شود عصبی شده ام تنهایی در یک خانه و اگ دلش خواست هر ده روز یا بیشتر من را بخانه پدری ام میبرد و باهودش می اورد و شاید رفتنم ب خانه پدرم چندساعت بیشتر نباشد من ب کمک نیاز دارم تنها بودن در خانه باعث عصبی شدنم میشود بیش از حد دلم در خانه میگیرد بعضی وقتها ب همسرم میگویم من را ب بیرون ببرد ولی او هیچ اعتنایی نمیکنند لطفا شما راهنمایی ام کنید


مشاور (خانم امانی)

با عرض سلام خدمت شما، در متن به این اشاره کردید که یکسال و نیم هست که ازدواج کردید و بحث و مشاجره زیادی داشتید البته اوایل ازدواج چون هر دو زوج از یکدیگر و علایق یکدیگر آشنایی ندارند و روحیات یکدیگر را نمیشناسند احتمال درگیری و بحث و جدل بالاست  و مخصوصا که اوایل ازدواج را با خانواده ی همسرتان زندگی میکردید به تنش ها اضافه می شده است . 1. بهتر است بحثها مدیریت شود تا بر اثر درگیری و عدم احترام به یکدیگر حریم ها شکسته نشوند. و 2.  با توجه به اینکه بیان کردید که سابقه ی خودکشی داشتید و به شدت احساس تنهایی می کنید باید محیط زندگی خودتان را شاد کنید و هرکسی باید خودش برای خودش شادی را بیافریند و  همسر شما همانطور که گفته بودید از ساعت 5 صبح تا 7 شب سر کار است و آیا به همسرتان حق می دهید که خسته باشد و شرایط اینکه شما را بیرون ببرد را نداشته باشد؟ 3. پس خودتان برای اوقات فراغت و بیکاریتان فکری بکنید مانند اینکه ورزش کنید ، پیاده روی بروید ، کتاب بخوانید و  دوستانی که شاد و سرزنده هستند در محیط زندگی خود بیابیدمثلا همسایه ها که آن ها هم مانند شما وقت اضافه دارند و حوصله شون در خانه سر می رود و با آن ها برنامه مشترک بریزید دورهمی بگیرید مراسم مختلف شرکت کنید به مسجد بروید در نمازهای جماعت شرکت کنید . 4. اگر شرایطش را دارید خودتان به منزل مادرتان بروید و مثلا همسرتان برای برگرداندن شما بیاید و یا اینکه خودتان برگردید .5. ارتباط خود را با خدا قوی تر کنید .6.  اگر شما به همسر خود با حالت غر دادم بگویید من را بیرون نمیبری و فقط انتطار داشته باشی او موجبات خوشحالی شما را فراهم کند ، این موجب ناراحتی روز به روز بین شما می شودو  هر مردی به این نیاز دارد وقتی بعد از خستگی کار به منزل می آید با یک زن شاد مواجه شود و خستگی های او را کم  کند و نه برعکس موجب خستگی اش شود. و 7. هر موقع که شرایط مناسب بود  و همسرتان آرامش داشت با هم برای یک گردش و یا مسافرت برنامه ریزی کنید به او بگویید که احساس میکنم نیاز دارم به گردش و یا مسافرت بروم هرموقع فرصت داشتی و شرایطش را داشتی به مسافرت برویم و با این کار روحیه ام عوض می شود و حالم خوب میشود. 8. مثلا زمان هایی که مناسب هستند با همسر خود در اینباره حرف بزنید ، نباید بلافاصله بعد از اینکه همسر شما از سرکار آمده است باشد، اجازه دهید خستگی اش رفع شود و ، به او بگویید فرصت داری با هم حرف بزنیم ؟اگر پاسخ مثبت بود خواسته خود را بگویید  و اگر نه بگویید کی فرصت داری؟ و در زمانهایی باشد که همسرتان کارنداشته باشد با توجه به اینکه کشاورز هستند زمانهایی را بیکارتر هستند و فرصت بیشتری دارند. موفق باشید .

بیشتر بخوانید:
راه هایی ساده برای حل تعارض ها