همسرم رو دوست ندارم و هنوز عاشق مرد مورد علاقه ام هستم از این بابت افسردگی شدید گرفتم اگر طلاق بگیرم آیا آه همسرم دامن گیرم خواهد شد ؟
ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 24 ساله )
با سلام. قبل از ازدواجم عاشق مردی فوق العاده مهربان با ایمان بودم و با تمام وجود دوسش داشتم و نزدیک دو سال از آشنایی ما می گذشت اما به علت اوضاع مالی که داشت و از ترس قبول نکردن خانوادم جرعت نداشتم ایشون معرفی کنم تا اینکه شوهرم به خواستگاری آمد با وجودی ک هرگز ندیده بودمش پدرم قبولش کرد چون هم از نظر مالی هم اخلاقی آدم موجه بود با وجود مخالفتم پدرم به حرفم گوش نداد خیلی سنتی و با عجله بعد از سه هفته ازدواج کردم و همسرم رو تا شب عروسی ندیده بودم الان شش ماه از ازدواجمان میگذرد بعد از ازدواج به شهری ک خانواده همسرم بود رفتیم همسرم از همون اوایل ازدواج بی احساس و سرد خشک بوده ابراز علاقه نمیکنه باهم نه مسافرت رفتیم نه بیرون نه مهمونی ب شدت افسردگی گرفتم و حسی به همسرم ندارم و علاقه ام به پسری ک دوسش داشتم شدید تر شده تنها شدم و همسرم توجهی نداره فقط میگه من اهل تعریف تمجید و ابراز علاقه نیستم فقط هرچی خواستی فراهم میکنم حتی رابطه جنسی هم سرد خشک به با همسرم صحبت کردم و از اون خواستم طلاق بگیرم ولی حاضر به طلاق نمیشه و میگه دوستت دارم اما هیچ وقت علاقه اش رو نشون نمیده نسبت به ناراحتی و غصه من توجهی نداره نمیدونم چطور طاقت بیارم
مشاور (احسان فدایی)
در واقع چون شما هنوز آن علاقه سوزان را در دل خود پرورش می دهید حتی خوبی های همسرتان را به عنوان بدی می بینید و نمی توانید او را بپذیرید. ما موارد زیادی را دیده ایم که دخترانی چون شما بعد از جدایی از همسر فعلی و ازدواج با فرد دیگری و با گذشت مدتی پشیمان شده اند که چرا با همان همسر سابق زندگی نکرده اند و او را بهتر دانسته اند.
خواهر گرامی شما در حال حاضر همسر فردی مومن که به قول خودتان آدم خوبیه و می خواهد شما را خوشبخت کند هستید. او می خواهد همه سرمایه خود که همه احساس، عمر و جوانی اش می باشد را در اختیار شما بگذارد وبا قلبی پر از آرزو، پیمان مقدس زناشویی را با شما ببندد آیا درست است که با فکر کردن به شخص دیگری دل دیگری را بسوزانیم؟ اگر شما با عشق فرد دیگری در کنار او زندگی کنید، خیانتی عاطفی در حق همسرتان محسوب نمی شود؟ اگر همسرتان چنین احساسی در قلب خود داشت، برای شما تعبیری جز فاجعه بود؟ آنچه برای خود نمیپسندید، چرا برای او میپسندید؟البته خوشبختانه ظاهرا خودتان هم راضی به این وضع نیستید و می خواهید این اوضاع تغییر کند. اما اکنون چه باید کرد؟
به نظر ما شکرانه داشتن نعمت همسر شایسته این است که انسان همه اندیشه و محبت و علاقه خود را به پای آن بریزد و از آن پاسداری و نگهداری نماید و خداوند را بر آن شاکر باشد. شما باید با واقعیات زندگی کنید و آن را باور نمایید و اطمینان داشته باشید که خیر شما در همین وضعیت موجود است نه این که با خیال و آرزویی دست نیافتنی و بی حاصل زندگی نمایید. بی شک همسرتان نقاط اخلاقی و رفتاری مثبتی دارد، پس به نقاط مثبت و امتیازات و جنبه های خوب و کمالات همسرتان و نعمت های خداداد در زندگی خود بیندیشید و همه دل و روح خود را به همسرتان بسپارید تا زندگیتان شیرین و علاقه همسرتان به شما بیشتر و رضایت خداوند را به خود جلب نمایید.
خواهر گرامی آن چه درست و منطقی و عاقلانه و مورد رضای خدا و به خیر و مصلحت دنیا و آخرت شما است این است که علاقه و یاد این فرد را به کلی از دل و روح خود پاک کنید و آن را فراموش نمایید و همه علاقه و محبت خود را نثار همسرتان نمایید. هر چند زدودن این علاقه کاری است که یکباره ممکن نیست و امری تدریجی است و نیازمند گذشت زمان است اما به هر صورت کاری ممکن و لازم است.
در مورد همسر فعلی تان هم نیاز به تحمل نیست بلکه کافی است تعدادی مهارت را یاد بگیرید تا بتوانید او را جذب خود کنید و از طرفی هم توجه داشته باشید بسیاری از مردها ابراز محبت و علاقه خود را نمی توانند بروز دهند و فقط عملی نشان می دهند یا فکر می کنند خرید و ... یعنی ابراز علاقه و حال آنکه ابراز علاقه باید به شکل ظاهری در رفتار نیز بروز کند.
برای اینکه زندگی مشترک شما روز به روز تقویت شود و همچنان پایدار و استوار بماند و نظر همسرتان روز به روز نسبت به شما مثبت گردد و از آفت هایی که زندگی زناشویی را تهدید می کند دور باشید و همسرتان جذب شما شود، باید توجه داشت، همین که شما همسرتان را از عمق دل و جانتان و بدون هیچ قید و شرطی دوست بدارید و احساس خوشایندی نسبت به وی داشته باشید و این مسئله در گفتار (از طریق بیان جملات عاشقانه و محبت آمیز) و کردارتان (از طریق هدیه دادن ها، خوش خدمتی، حمایت و پشتیبانی، دلجویی، همدلی، کمک رسانی به موقع و سریع) کاملاً نمود پیدا کند، باعث میشود که همسرتان نیز همچنان نظرش نسبت به شما مثبت بماند و شما را نیز متقابلاً دوست بدارد و به شما کاملاً عشق بورزد و وفادار بماند، پس بکوشید روز به روز به زندگی مشترک خویش جان تازهای ببخشید و همواره با همسرتان رابطه مؤثر و مفیدی برقرار کنید تا لذت این رابطه او را به زندگی با شما مشتاقتر و دلگرم تر گرداند به طوری که همسرتان لحظهای دوری شما را برنتابد و دائماً دلتنگتان گردد. هر مقدار موفقیت شما در این قضیه بیشتر باشد، میزان عشق و علاقه همسرتان به شما بیشتر خواهد بود و همسرتان از زندگی با شما دلگرم تر خواهد شد و باعث می شود که شما تا پایان عمرتان در کنار هم از زندگی لذت ببرید و در کنار هم باقی بمانید و مرتکب خیانت و کار خلافی نشوید.
به هر حال، باید از زندگی زناشویی مراقبت کنید و مدام آن را تقویت کنید تا زندگی شما پایدار و موفق بماند و صفا و صمیمت در زندگیتان موج زند. این را بدانید که هر گونه اهمالکاری و کمکاری در زندگی مشترک با همسرتان موجب خسارتهای بعضاً جبران ناپذیری میشود که به این سادگیها قابل اصلاح و ترمیم نیست؛ بنابراین لازم است کاملاً به هوش باشید و در پی تقویت و ارتقای زندگی خویش باشید.
خواهرم! ازدواج لباس نیست که امروز بپوشیم و فردا از تن خارج کنیم؛ بحث یک عمر زندگی است و طبیعتا هیچ کس نباید در آن عجله کند یا انتخاب اجباری را بپذیرد ولی بالاخره همسر فعلی شما هم انسان بدی نیست و قطعا به شما علاقه دارد منتها فراموش کردن فرد قبلی قدری زمان بر است.
ما در ادامه چند راهکار را در جهت جذب همسرتان تقدیم می نماییم:
1.احترام متقابل زن و شوهر باید به یکدیگر احترام بگذارند. زن و شوهر باید مؤدبانه با هم سخن بگویند و از سخنان زشت و رکیک اجتناب نمایند. صحبت مؤدبانه، سلام کردن به یکدیگر، و استقبال یا بدرقه همسر، از مصادیق احترام گذاشتن همسران به یکدیگر است.
2 – ابراز محبت محبت کردن زن و شوهر به یکدیگر، جلوی ایجاد کدورت میان آنان را می گیرد و صمیمیت فیمابین را صد چندان میکند. لذا فضای خانه باید مملو از ابراز محبت های کلامی و غیر کلامی زن و شوهر به یکدیگر باشد. پس شما ابراز علاقه کنید تا همسرتان نیز یاد بگیرد.
3 – مشورت و تبادل نظر مشورت کردن، انسان را از تصمیم گیری اشتباه باز داشته و به طریق صواب هدایت می کند. به علاوه، فرد مشورت کننده به طور غیر مستقیم، شخصیت طرف مقابل را تأیید می کند و عملاً به او می فهماند که تو مورد اعتماد من هستی. عقل حکم می کند که زن و شوهر برای حفظ صمیمیت میان خودشان، در کارها با یکدیگر مشورت کنند. تصمیم گیری های یک جانبه از طرف مرد یا زن، بدون مشورت با همسر، به یگانگی آن دو لطمه می زند ؛ زیرا طرف مقابل احساس پوچی کرده، این گونه برداشت می کند که در اداره خانه جایگاهی ندارد ؛ بدیهی است این احساس او را وادار می کند که به سمت بی مهری و انزوا کشیده شود و از همسرش فاصله بگیرد.
4 – اهمیت دادن به نظر و خواسته همسر از نشانه ها و نیز عوامل افزایش صمیمیت آن است که زن و شوهر برای خواسته ها و تمایلات همسر، بیشتر از خواسته و میل خود ارزش قائلند و سعی می کنند تا حد امکان، خواسته همسر را جامعه عمل بپوشانند. مثلاً اگر زن دوست دارد برای تفریح به پارک بروند اما می داند که شوهرش دوست دارد به خانه والدینش بروند، از خواسته خود حرفی نمیزند و مطابق با خواسته شوهر عمل می کند.
5 – گذشت از خطاهای همسر: کینه توزی و لجاجت، ویژه روح های حقیر و همت های پایین است. برعکس، آنان که نظر بلند و روح بزرگ دارند، پوزش ها را می پذیرند، از خطاهای دیگران چشم می پوشند و از حق شخصی خویش در می گذرند. عفو و گذشت و چشم پوشی و نادیده گرفتن لغزش های دیگران، دانه های جلب محبت است و دیگران را خوشبین، وفادار، و با محبت نگاه می دارد.
6. ارتباط کلامی در قالب شوخی کردن نمک زندگی کلمات دلنشین، شوخی و بذله گویی های آرام بخش است. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: هر بازی و سرگرمی، باطل و نارواست مگر بازی و شوخی با همسر که عملی مستحب است. امام صادق ـ علیه السلام ـ از شخصی پرسید: چه اندازه با یکدیگر شوخی می کنید؟ عرض کرد خیلی کم فرمود: چنین نباشید، شوخی از خوش خلقی پدید می آید. چه خوبست همسران این صفت را بخشی از زندگی روزانه خود قرار دهند تا با این کار بار زندگی را سبک و خستگی را از جان و تن همدیگر بیرون آورند که این خود عبادتی ارزنده است. تذکر: آنچه که تذکرش لازم است این که اولاً باید از شوخی هایی که دل همسر را می رنجاند دوری گزید. ثانیاً شوخی با تحقیر و توهین همراه نباشد و گرنه این خود عاملی است برای سست کردن محبت و ایجاد شکاف و نزاع بین همسران.
7. ارتباط کلامی در قالب تمجید و تعریف و ابراز محبت یکی از توانایی های روحی و جاذبه های همسران، «ابراز محبت» نسبت به یکدیگر است. ابراز محبت یعنی آشکار نمودن علاقه قلبی. برای یک زندگی شیرین و جذاب، وجود محبت قلبی کافی نیست؛ بلکه باید به شکل ها و زبان های مختلف این محبت را نشان داد. شما می توانید با گفتن جملات ساده و بی آلایش از قبیل «دست شما درد نکند»، «به به چه غذای خوشمزه ای درست کرده ای»، «چه هدیه بجا و مناسبی تهیه کرده ای»، «چقدر این لباس بهت می یاد»، دل همسر خود را به دست آورید. زن ها فطرتاً زود رنج و حساس ترند، از این رو بیش از مردان نیازمند مهر و محبت هستند؛ وقتی زن با مهر و محبت مرد روبرو می شود، عشق و علاقه اش به همسر را بیش از گذشته نشان می دهد و انگیزه اش نسبت به تلاش بیش تر و خدمت به مرد افزون می شود. وقتی به همسرتان یادآوری کنید که دوستش دارید به او فهمانده اید که از زندگی با او خوشحال هستید و احساس رضایت می کنید، در این صورت او نیز دل به شما سپارد و هستی اش را پروانه وار به گرد شمع وجود شما نثار می کند.
موفق باشید.
بیشتر بخوانید:
راهکارهای ارتباط مؤثر با همسر
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}