ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 29 ساله )

با سلام خدمت شما،سوال من در مورد بیکاری همسرم هست که چندسال دنبال کار هستند ولی شغل ایده الش رو نیافتند در واقع هدفش شغل اداری و دولتی هست که موفق به استخدام جایی تا بحال نشدند همین امر موجب خانه نشینی و بیماری افسردکی ایشان شده هستند و حدود دوسال دارو ضدافسردکی مصرف میکنند و دکترشون گفتند باید به کاری مشغول شوند تا بهتر شوند،حالا با این شرایط چجوری باید بفهمیم به چه کاری علاقه داره در ضمن پدر و مادرشم خیلی بهش امر و نهی برای کار میکنند و اجازه نمیدهند خودش انتخاب کنه کاری که علاقه داره من چجوری میتونم این معضل بیکاری همسرم برطرف کنم خواهش میکنم راهنماییم کنید


مشاور (خانم ضیایی)

سلام و احترام خدمت شما پرسشگر گرامی. از اینکه سوال خود را با ما مطرح کردید، سپاسگزارم. وضعیت و شرایطی را که در آن به سر می برید را درک می کنم، امیدوارم صحبت هایم بتواند برایتان مفید باشد.
بیان کردین" همسرم افسرده هست و دکتر ایشان گفتند باید به کاری مشغول شوند تا بهتر شوند": فعالیت نه تنها حالت های هیجانی منفی را دور می کند، بلکه حالت های هیجانی مثبت ایجاد می کند و همچون پادزهری برای غم وناامیدی می باشند. همان طور که دوای درد خستگی، استراحت است، دوای درد افسردگی هم فعالیت است. بسیاری از آدم های افسرده به دلیل خلق پایین و بی انگیزگی، کارهای نیمه تمام زیادی دارند و خیلی به کارهای ناتمامشان فکر می کنند و بسیار خود را به خاطر آن سرزنش می کنند و این نشخوارهای فکری درباره ی افکار منفی، موجب تداوم و پایداری احساس های منفی در مورد خودشان  می شود. بناراین، برای درمان افسردگی لازم هست همسرتان فعالیت داشته باشد، یعنی همین بیکاری و رفتارهای اجتنابی که در موقعیت های مختلف دارند( مثلا وارد شغل های دیگر نمی شوند، حتما باید استخدامی باشد)، باعث تداوم افسردگی شان می شود و دائم فکرهای منفی و احساس بی کفایتی می کنند. به قول معروف تا حرکت نکنند و استارت کار زده نشود، همین روند ادامه می یابد. بعضی افراد می گویند تا انگیزه و حوصله نداشته باشم، نمی توانم هیچ فعالیت نمی کنم. در واقع باید بگوییم" گاری را دنبال اسب می بندند نه اسب را دنبال گاری". یعنی شما اول باید حرکت کنید، بعد انگیزه و حوصله به وجود می آید. بیان کردین " حالا با این شرایط چطوری باید بفهمیم به چه کاری علاقه دارد":
برای اینکه همسرتان بهتر به پتانسیل ها و توانمندی هایش، پی ببرد، می تواند فهرستی از موفقیت هایی که تا کنون داشته است و مهارت هایی را که در آن ها مسلط و علاقه مند هست، تهیه کنند. مثلا کارهای کامپیوتری، مترجمی، تدریس، مربی ورزش،...شما می توانید با احساس ارزشمندی به همسرتان با توجه به توانمندی هایی که دارد او را در یافتن شغل مناسب، ترغیب کنید. در اینجا شما می توانید نقش انگیزشی زیادی ایفا کنید، در ضمن لزومی ندارد در مورد شغل همسرتان اطرافیان چیز زیادی بدانند که فرصت های دخالت و نظر دادن فراهم شود و باعث سردرگمی و تردید همسرتان شود.
- نکته بعدی اینکه افراد افسرده اگر به فعالیت های لذت بخش و افکار مثبت بپردازند و توجه شان را از مشکلات، کم کنند، خود را بهتر حس می کنند. در واقع، ما با فعال کردن انرژی و نیروی حیات ، افسردگی را خاموش می کنیم. بنابراین شناسایی فعالیت های لذت بخش و برنامه ریزی برای آن ها بسیار راه گشاست، فعالیت هایی که قبل از افسردگی انجام می دادند و از آن ها لذت می بردند را روی کاغذ بنویسید: مطالعه، ورزش، .. و به صورت بخش بخش ایشان را تشویق کنید تا دوباره آن کارها را انجام دهند.
- در افسردگی امید اندک است و فرد باورهای غیر منطقی دارد. شخص به درماندگی خویشتن باور دارد و کوچکترین تلاشی برای حل مشکلات نخواهد کرد. بنابراین بهتر است با افرادی که شاد، امیدوار و اهل معاشرت هستند رفت و آمد کنید. به ویژه افرادی که می توانند الگوی مناسبی برای همسرتان باشند و روی ایشان تأثیر مثبتی بگذارند.
- همسرتان را تشویق کنید تا کتاب های خوب و انگیزشی درباره ی موفقیت بخواند، از سرگرمی های مفید استفاده کند و از آرزوها و فعالیت های دلخواهش صحبت کند. و در نهایت برخى افراد براى انجام کارها، چنان معیارهاى بلندپروازانه اى دارند که گاهى اوقات تصمیم می گیرند انجام کارها را تا مهیا شدن شرایط ایده آل به تعویق بیاندازند. بنابراین مراجعه به روانشناس در تعدیل افکار کمال خواهانه و تسریع درمان افسردگی بسیار مؤثر خواهد بود.
به امید روزهای شاد برای شما

بیشتر بخوانید:
ده خواسته زنان از همسران