ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 25 ساله )

باسلام و تشکر از مشااوره خوبتون
پیرو مشاوره خانم نساج در خصوص سوالم ب کد پیگیری 952423808 باید بگم ک این اقا دوره درمان رو گذروندن و تحت درمان بودن و الان دبگه ن چیزی مصرفی میکنن ن تحت مشاوره هستن و این طبیعیه ک از اول شروع رابطه علاقه ای نباشه و بعدا شکل بگیره.صخبت های شما کاملا درسته ک ممکنه هر لحظه بمن این حرفو بزنن ک خودت خواستی این زندگیو و... من این چیرا رو میدونم و ب خودش هم گفتم ک شاید این حرفا بهم بزنی ولی قصدم حال خوب شماست نمیدونم ک چ فکری میکنید راجع ب من ولی من ب ازدواج در این سن فکر نمیکنم و برای این مسعولیت بزرک هنوز کوچیکم شاید فکر میکنید بخاطر همین پیگیر حال شمام ک ب ازدواج فکر میکنم ولی اینطور نیست ولی ب خوشم گفتم ک دوسش دارم ناگفته نماند ک ایشون برای چندین بار خودشون بمن گفتن ک از شما خوشم میاد و...قبل دونستن حس من ب خودش ، ولی واقعا دلم میخا روحیشو بدست بیاره و بتونه اعتماد کنه این فرصت دوباره رو ب خودش بده ک بتونه ی زندگی جدیدو شروع کنه و از طرف دیگر این اقا با شناختی ک ازشون دارم ب مشاوره راضی نمیشن چجوری این کارو بکنم ؟؟؟باید اول راضیشون کنم بعد دیه باهاشون حرف نزنم همونطور ک شما گفتید لطفا کمکم کنید


مشاور (خانم موحدنساج)

سلام به شما پرسشگر محترم و سپاس بابت اعتماد دوباره یتان به راسخون. دوست عزیز هیچ مشاوری از جمله بنده اجازه قضاوت درباره مراجع را نداریم ، پس مطمئن باشید فکر خاصی درباره نوع رفتار شما و آن آقا در ذهن بنده شکل نگرفته. من مطمئن هستم که قصد شما کمک به زندگی دوباره این آقاست ولی هر فرد تا جایی که خود شخص هم بخواهد می تواند به او کمک کند. سن شما برای ازدواج کم نیست و این که خود را آماده برای پذیرش این مسئولیت نمی دانید به حس درونیتان برمی گردد نه لزوما سن شما، که با وجود دغدغه مند بودنتان در خصوص کمک به دیگران آمادگی اولیه در شما قابل مشاهده است. اگر ایشان قبلا تحت درمان بوده ه اند باید گفت که این روند به صورت کامل اجرا نشده زیرا  نشانه لزوم پایان یک درمان برگشت فرد به زندگی عادیست که درباره این فرد صدق نمی کند. بنده باز هم تاکید می کنم که ادامه این رابطه در هر شکلی آسیبهای زیادی برای هردویتان خواهد داشت پس اگر راضی به ادامه و اتمام روند درمان نیست، بدانید که شما تلاش خود را کرده اید و مسئولیتی در قبال او ندارید. ما مامور به انجام تکلیف هستیم که لازمه آن همیشه رسیدن به نتیجه مطلوب نیست، تا همین جا هم شما بیشتر از مسئولیت خود به او کمک کرده اید. بگذارید که در تنهایی، خودش به این نتیجه برسد که حضور شما در زندگی او لازم است یا نه که مطمئن باشید اگر شما را انتخاب کند خودش به دنبالتان خواهد آمد. می دانم این کار برایتان بسیار دشوار خواهد بود ، اما قطع این رابطه الان بسیار آسان تر از یک سال دیگر است. برای کمک به مراجعه ایشان به مشاور یک راه پیشنهاد می کنم، ابتدا مشاوری مناسب انتخاب کنید و خودتان یک جلسه به تنهایی نزد او بروید و شرح ماجرا را بگویید ، مشاور با توجه به روحیات گفته شده از او راه تحریک او برای مراجعه را به شما خواهد گفت ولی می توانید با گفتن اینکه مشاورم می خواهد درباره بنده با شما صحبت کند او را برای حضور در مرکز تشویق کنید.
موفق باشید.
 
بیشتر بخوانید:
چگونه از قدرت برتر کمک بگیریم