ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 31 ساله )

سلام خسته نباشید ممنون از اینکه سوالات قبلیه منا جواب دادید
من 11ساله ازدواج کردم شوهرم موقعی که اومد خواستگاریم دوسش داشتم با مخلفتای خانوادم به هم رسیدیم بعدا فهمیدم ایشون کلاس ان ای میرند قبلا مصرف مواد داشتند در این مورد موقع ازدواج به من دروغ گفتند نه اصلا مصرف مواد نداشته یه مدت حالم بد بود چون آخرش بیماری اعتیاد درونشون هست بعدا فهمیدم دور از چشمم سیگار میکشه که هر چه به خوبی باهاشون حرف زدم کنار نگزاشته درصورتی که کل خانواده وفامیله ما این جوری نمیپسندند البته اونا اصلا خبر ندارن ازاین داستانا ازاینا گذشته خانوادش بعد از ازدواج هیچ کمک مالی وقدمی نکردند که حتی پول عروسیما پدرم دادند همش صبح ها به یه بهانه ای میخابید من خیلی بدم میومد پسرم که یکسالا نیم شد شوهرم دیسک کمر پیدا کرد وعمل کرد از اون روز به بعد که الان پسرم 9ساله شده هر روز یا میگه کمرم یا قلبشون یا معده درد دارم هر روزم دگتریم ولی هیچ کدوم از مریضیاش خوب نشده ومن سرکار میرم خودشونم چندتا شغل عوض کرده به علت مریضیا شون که نمیتونه بره سرکار جمع کرده فعلا هم شغلی نداره پدرم هم یه واحد آپارنمان بهمون داده داریم زندگی میکنیم حالا شما من راهنمایی کنید چون من خودم خیلی از این زندگی ناراحتم که من کار کنم اون به حاطر مریضیاشون خوابند دیگه خسته شدم بمونم تواین زندگی یا نه بچمم گناه داره همش تو خونه ناراحتی ومریضی هست اما اصلا ما باهم بحث یا دعوا نمیکنیم


مشاور (خانم موحدنساج)

مشاوره خانواده

سلام به شما پرسشگر محترم و سپاس بابت اعتمادتان به راسخون، امیدوارم این پاسخگویی بتواند زمینه رفع مشکلتان را فراهم کند. این که همسر شما قبلا مصرف مواد داشته یا الان سیگار می کشد دلیل بر این نیست که الان هم گرفتار اعتیاد هستند، بسیاری از افراد پس از ترک می توانند زندگی طبیعی و عادی داشته باشند، و اینکه بعضی مواقع گفته می شود که یک معتاد همیشه در ذهن خود معتاد می مانند کاملا اشتباه است.
در واقع ترک مواد یک پروسه طولانیست که لازمه آن جسارت، حمایت اطرافیان و انگیزه است و اگر به درستی تمام مراحل آن طی شود و شرایط محیطی تحت کنترل باشد احتمال بازگشت کم می شود. که البته این مساله تحت تاثیر بسیار زیاد اراده فرد قرار دارد. پس اگر دلیل روشنی برای برای باقی ماندن اعتیاد در همسرتان ندارید با آشفته کردن ذهن خود زمینه سردی روابطتان را فراهم نکنید.افراد معتاد بعد از ترک خلاهایی برای رسیدن به آرامش در وجود خود حس می کنند که در برخی مواقع آنها را به سمت کشیدن سیگار هدایت می کند. در این مواقع روابط بسیار نزدیک و دوستانه میان زن و شوهر و تزریق آرامش به مرد می تواند تا حدود زیادی پر کننده خلا درونی باشد. پس به جای درخواست کلامی از همسرتان مبنی بر ترک سیگار سعی کنید از تمام هنر زنانگی خود برای آرامش همسرتان بهرمند شوید تا کم کم از میزان وابستگی او به سیگار بکاهید. مردان در اکثر مواقع در مقابل درخواست کلامی زنان استقامت نشان می دهند زیرا حس می کنند که همسرشان با این کار به شخصیت او تجاوز کرده و قصد تغییر مردان را دارند. در زندگی زناشویی مرد مسئول تامین مخارج است و در برخی مواقع زنان با تن دادن به کار و ایجاد شرایط راحتی برای مرد، زمینه را برای تنبلی و بهانه جویی او فراهم می کنند. در واقع او دغدغه و انگیزه ای برای کار کردن ندارد، زیرا شما کار می کنید و خانیتان را نیز پدرتان تامین کرده است. کار کردن به مرد احساس مفید بودن و عزت نفس می دهد و با تقویت غرور او زمینه شادابی مرد را محیا می کند که این نوع رفتار شما و خانوادیتان از ابتدا باعث رشد تن پروری و بهانه جویی در همسرتان شده است. پس پیشنهاد بنده به شما اینست که از دادن پول به همسرتان به شدت پرهیز کنید. کار کردن شما یک امر اختیاری است ولی تامین مخارج خانواده و شما به عهده اوست و شما باید از همسرتان درخواست تامین مایحتاجتان را داشته باشید. همه افراد تا حدودی دارای مشکلات جسمانی هستند ولی هیچ گاه این مشکلات دلیل بر کار نکردن آنها نیست، چه بسیار افرادی که با وجود معلولیت های شدید برای بدست آوردن روزی خانواده خود تلاش می کنند. پس اگر درآمدی هم دارید آن را پس انداز کنید و حتی از تامین ضروری ترین مایحتاج خانواده بپرهیزید تا  همسرتان را در فشار گذاشته و او را برای پیدا کردن کار یاری کنید.این کار در ابتدا بسیار سخت خواهد بود ، ولی لازم است تا مسئولیت هایی را به همسرتان واگذار کنید تا او هویت خود را با تامین شما بازیابی کند. اگر فکر می کنید به تنهایی از عهده این کار برنمی آیید با مراجعه حضوری به یک مشاور کارآزموده از روش های او برای رسیدن به مقصود بهره مند شوید.
موفق باشید.

بیشتر بخوانید:
حقوق و وظایف مشترک زوجین