مشاوره خانواده: بدلیل مهاجرت نگران تربیت فرزندم هستم" لطفا راهنمایی کنید.
ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 27 ساله )
سلام من مدتیه بی انگیزه شدم ازتون راهنمایی میخوام من ۲۷ سالمه متاهلم یک پسر ۸ ماهه دارم به دلایل مسائل مالی زیاد و اینکه نمیتونم هیچ تصمیمی بگیرم کلافه ام همسرم سه سال پیش به دلایلی مشکل مالی پیدا کرو و تا الان درگیر هستیم ما تهران زندگی میکنیم و پدر همسرم کار دولتی رو در شهرستان خودشون به همسرم پیشنهاد دادن که واقعا گیج شدم و نمیدونم چیکار کنم بهتره از طرفی ولم نمیخواد پسرم در اون محیط بزرگ بشه از طرف ویگه از بی پولی بی ثباتی خسته شدم واقعا گیجم کمکم کنید
مشاور (احسان فدایی)
با سلام و سپاس از همراهی شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید سپاسگزاریم.
وضعیت شما را خوب می فهمیم و می دانیم که در این وضعیت اقتصادی و شرایط خاص حاکم بر جامعه چقدر حفظ زندگی در شهری مثل تهران مشکل است... اما شما و همسرتان با صبر و تحمل در کنار یکدیگر مانده اید و با علاقه ای که به یکدیگر دارید مشکلات را به جان خریده اید. باید توجه داشت که وضعیت رفاهی امری نسبی است و همه افراد جامعه و یک سطح نیستند، بسیاری از مردم به خاطر مشکل اقتصادی در فشارند و شاید خیلی ها مانند شما باشند، لکن متوسط و میانگین جامعه نسبت به گذشته رشد بسیار خوبی پیدا کردهاند هرچند تا رسیدن به وضع مطلوب فاصله بسیار است. آنچه که بیش از هر چیز مردم را به زحمت انداخته، مشکل مالی همسرتان است. ما نمی دانیم همسرتان به چه مشکلی گرفتار شده اند ولی حتما برای حل آن دعا می کنیم و باز هم شما را به صبر و آرامش دعوت می نماییم.
زندگی دنیا به اقتضای دنیوی بودن دچار پیچ و خم های فراوان و فراز و فرودهای بسیاری است و همه افراد به نحوی در حال پیمودن این پستی و بلندی ها هستند و شاید کسی را نتوان یافت که در زندگی خود گرفتار مشکل و گرهی نباشد. گاهی کسی که مشکل مالی و اقتصادی دارد و کسی مشکل خانوادگی و اداری، کسی ممکن است مشکل روحی و عاطفی داشته باشد و کسی مشکل... آنچه مهم است آن که چگونه بتوان این مشکلات را تحلیل کرد و برای حل و رفع آنها اقدام نمود. اگر ما بتوانیم مشکلات را درست و واقع بینانه تحلیل و بررسی نمائیم آن وقت چه بسا آنها را نه تنها مشکل، که رحمت و لطف نیز تلقی کنیم. مثلا در مورد آن چه در زندگی خود شما رخ داده است باید گفت که به هر حال ظاهر آن مشکل است ولی در واقع یک آزمایش بزرگی از ناحیة خداوند متعال است. لذا اگر شما این مسئله را نشانه لطف و توجه خدا به خود بدانید که خداوند نخواسته است که شما گرفتار شرایط بدتری شوید آن وقت نه تنها از آن اتفاق افتاده ناراحت نمی شوید که شاکر خداوند نیز خواهید بود. بنابراین هر حادثه و اتفاق ناراحت کننده ای که در این عالم می افتد، می تواند علاوه برداشتن نقاط منفی دارای ابعاد مثبت و سازنده ای باشد. و ما در مواجه با این امور باید بیش از آن که به نیمه خالی لیوان توجه کنیم به نیمه پر آن نیز توجه داشته باشیم. آن چه در این میان اهمیت دارد نوع نگرش ما به مسایل و پدیده های اطراف است اگر نگرش ما نسبت به مسایل منطقی باشد می توان از سخت ترین حوادثی که در طول زندگی پیش می آید، درس بگیریم و از آن برای پیشبرد اهداف خود بهره مند شویم. چنان چه دید ما نسبت به مسایل عوض شود، حوادث تلخ زندگی، نه تنها موجب یأس و ناامیدی انسان نمی شود بلکه می تواند به عنوان تحریک کننده انسان برای انجام کارها و فعالیت های بیشتر برای رسیدن به اهداف خود باشد. پس باید نگرش خود را نسبت به حوادثی که بر ایمان رخ می دهد تغییر دهیم و به قول سهراب چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید. خواهر محترم! توصیه ما این است که اگر در شهرستان زمینه کاری بهتری برای همسرتان توسط پدرش فراهم است و از طرفی دلیلی برای ماندن در تهران ندارید و ماندن، فقط مشکلات شما را بیشتر می کند توصیه به مهاجرت و نقل زندگی می کنیم. البته مسئله ای که در مورد تربیت فرزندتان فرمودید را می پذیریم ولی الان وضعیت شهرستان ها نیز بهتر از قبل است و می توانید با تربیت بهتر و مراقبت بیشتر از فرزندتان اتفاقا تربیت جامعی داشته باشید؛ حتی با بهتر شدن شرایط مالی می توانید از مدارس بهتر استفاده کنید و ... .
پس به صورت کلی توصیه می کنیم ابعاد موضوع را مورد سنجش قرار دهید و با همسرتان تصمیم نهایی را بگیرید و البته همسرتان مراقب باشد، فرصت شغلی خوب را از دست ندهد.
موفق باشید.
بیشتر بخوانید:
مهارت های زندگی - مهارت حل مسئله
وضعیت شما را خوب می فهمیم و می دانیم که در این وضعیت اقتصادی و شرایط خاص حاکم بر جامعه چقدر حفظ زندگی در شهری مثل تهران مشکل است... اما شما و همسرتان با صبر و تحمل در کنار یکدیگر مانده اید و با علاقه ای که به یکدیگر دارید مشکلات را به جان خریده اید. باید توجه داشت که وضعیت رفاهی امری نسبی است و همه افراد جامعه و یک سطح نیستند، بسیاری از مردم به خاطر مشکل اقتصادی در فشارند و شاید خیلی ها مانند شما باشند، لکن متوسط و میانگین جامعه نسبت به گذشته رشد بسیار خوبی پیدا کردهاند هرچند تا رسیدن به وضع مطلوب فاصله بسیار است. آنچه که بیش از هر چیز مردم را به زحمت انداخته، مشکل مالی همسرتان است. ما نمی دانیم همسرتان به چه مشکلی گرفتار شده اند ولی حتما برای حل آن دعا می کنیم و باز هم شما را به صبر و آرامش دعوت می نماییم.
زندگی دنیا به اقتضای دنیوی بودن دچار پیچ و خم های فراوان و فراز و فرودهای بسیاری است و همه افراد به نحوی در حال پیمودن این پستی و بلندی ها هستند و شاید کسی را نتوان یافت که در زندگی خود گرفتار مشکل و گرهی نباشد. گاهی کسی که مشکل مالی و اقتصادی دارد و کسی مشکل خانوادگی و اداری، کسی ممکن است مشکل روحی و عاطفی داشته باشد و کسی مشکل... آنچه مهم است آن که چگونه بتوان این مشکلات را تحلیل کرد و برای حل و رفع آنها اقدام نمود. اگر ما بتوانیم مشکلات را درست و واقع بینانه تحلیل و بررسی نمائیم آن وقت چه بسا آنها را نه تنها مشکل، که رحمت و لطف نیز تلقی کنیم. مثلا در مورد آن چه در زندگی خود شما رخ داده است باید گفت که به هر حال ظاهر آن مشکل است ولی در واقع یک آزمایش بزرگی از ناحیة خداوند متعال است. لذا اگر شما این مسئله را نشانه لطف و توجه خدا به خود بدانید که خداوند نخواسته است که شما گرفتار شرایط بدتری شوید آن وقت نه تنها از آن اتفاق افتاده ناراحت نمی شوید که شاکر خداوند نیز خواهید بود. بنابراین هر حادثه و اتفاق ناراحت کننده ای که در این عالم می افتد، می تواند علاوه برداشتن نقاط منفی دارای ابعاد مثبت و سازنده ای باشد. و ما در مواجه با این امور باید بیش از آن که به نیمه خالی لیوان توجه کنیم به نیمه پر آن نیز توجه داشته باشیم. آن چه در این میان اهمیت دارد نوع نگرش ما به مسایل و پدیده های اطراف است اگر نگرش ما نسبت به مسایل منطقی باشد می توان از سخت ترین حوادثی که در طول زندگی پیش می آید، درس بگیریم و از آن برای پیشبرد اهداف خود بهره مند شویم. چنان چه دید ما نسبت به مسایل عوض شود، حوادث تلخ زندگی، نه تنها موجب یأس و ناامیدی انسان نمی شود بلکه می تواند به عنوان تحریک کننده انسان برای انجام کارها و فعالیت های بیشتر برای رسیدن به اهداف خود باشد. پس باید نگرش خود را نسبت به حوادثی که بر ایمان رخ می دهد تغییر دهیم و به قول سهراب چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید. خواهر محترم! توصیه ما این است که اگر در شهرستان زمینه کاری بهتری برای همسرتان توسط پدرش فراهم است و از طرفی دلیلی برای ماندن در تهران ندارید و ماندن، فقط مشکلات شما را بیشتر می کند توصیه به مهاجرت و نقل زندگی می کنیم. البته مسئله ای که در مورد تربیت فرزندتان فرمودید را می پذیریم ولی الان وضعیت شهرستان ها نیز بهتر از قبل است و می توانید با تربیت بهتر و مراقبت بیشتر از فرزندتان اتفاقا تربیت جامعی داشته باشید؛ حتی با بهتر شدن شرایط مالی می توانید از مدارس بهتر استفاده کنید و ... .
پس به صورت کلی توصیه می کنیم ابعاد موضوع را مورد سنجش قرار دهید و با همسرتان تصمیم نهایی را بگیرید و البته همسرتان مراقب باشد، فرصت شغلی خوب را از دست ندهد.
موفق باشید.
بیشتر بخوانید:
مهارت های زندگی - مهارت حل مسئله
مشاوره مرتبط
تازه های مشاوره
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}