ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 29 ساله )

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت مشاور عزیز
من خانمی 23 ساله هستم و مدت سه ماه عروسی کردم ولیسانس دارم و معلم هستم ولی شوهر من در حد سیکل است
اصلا به من توجهی نداره حتی تو رابطه زناشویی فقط فکر خودشه وقتی من دوست دارم باهاش رابطه برقرار کنم بهانه های متفاوت مثل خوابم میاد سرم درد میکنه وقتی ناراحت میشم فوق العاده عصبانی میشه هر جا برم باید همش در جریان باشه اهل رفت و آمد نیست حس میکنم واقعا اشتباه کردم من هیچی واسش کم نزاشتم همش احترام خودشو و خانوادشو میزارم دیگه نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید ممنونم


مشاور (سجاد علیدوست)

سلام و عرض ادب و احترام
دوست عزیز شما باید به این نکته توجه داشته باشید که بعد از ازدواج دیگر نباید خود را بابت انتخاب خود ملامت کنید. در تمامی  زندگی ها مشکلات و تعارض هایی وجود دارد، اگر بنا باشد با هر مشکل کوچک و بزرگی همه از انتخاب خود پشیمان شوند؛ هیچ زندگی ای پابرجا نمی ماند و کسی تلاش برای حل مشکلات نمیکرد. پس شما در مرحله اول باید بپذیرید که این مسایل طبیعی است و در زندگی همه به شکل های خاص خود نمایان میشود. و به هیچ عنوان به این افکار منفی که من انتخاب نادرستی داشته ام فکر نکنید. شما فرمودید که همیشه احترام او را داشته اید و در انجام وظایف خود سستی نکرده اید اما باید بررسی شود که آیا شما کاملا با نیاز های یک مرد آشناییت دارد؟ آیا از تفاوت های ساختاری زن و مرد آگاهی دارد؟ آیا دقیقا میدانید که با ورود به زندگی مشترک چه وظایفی بر گردن شما آمده است؟ آیا با نوع برخورد با یک مرد آشنا هستید؟ آنچه که از گفته های شما مشخص است این است که هیچ کدام آمادگی ازدواج را نداشته اید و در زمینه ی  مهارت های زندگی ضعف دارید. شما باید در این زمینه اطلاعات خود را بالا ببرید.
در دوره های مهارت های زندگی شرکت کنید و یا کتاب ها و نرم افزار های آن را تهیه و مطالعه کنید. شما باید به پدیده ی جابجایی توجه داشته باشید؛ جابجایی زمانی است که فرد برای مقابله با کشمکشهای درونی یا استرس، احساسات منفی خود دربارهٔ یک موضوع را، به طور ناخودآگاه به موضوع دیگری انتقال می‌دهد که معمولاً خطر آن کمتر است. برای مثال، مردی که از رفتار کارفرمای خود در یک روز خاص ناراحت شده‌است، چند دقیقه بعد از رسیدن به خانه، از یک کار کوچک فرزند خود به شدت عصبانی می‌شود. خشم او از کار بچه اش افراطی است و با جرم مرتکب شده تناسبی ندارد. علت اصلی خشم وی رئیسش است اما چون کودک در دسترس است و کمتر از کارفرمای وی خطرناک است، او خشم خود از رئیسش را به فرزندش جا بجا یا منتقل می‌کند.
این جابجایی ممکن است در رفتار یک فرد هم باشد، مثلا همسر شما از این که منت تحصیل و اشتغال خود را بر سر او میزنید ناراحت است ولی نمیتواند آن را به صراحت به شما بگوید چون عدم تحصیل یک ضعف برای او محسوب میشود و در یک بحث منطقی قطعا مقصر خود او شناخته خواهد شد پس به جای بیان صریح این ناراحتی، شما را در خانه محدود میکند و میگوید حق نداری جایی بروی و یا بدون هماهنگی نباید کاری کنی.  چنین رفتاری که همسر شما دارد مخصوصا در ماه های اولیه ی ازدواج ممکن است همین بحث جابجایی باشد. شما فرمودید که همسرتان فقط به فکر خودش است و در رابطه ی جنسی  فقط خود را تخلیه میکند و این نشان میدهد که همسر شما سرد مزاج نیستند و یک مساله خاصی او را از برقراری رابطه منع میکند که ممکن است همان جابجایی باشد.
توصیه میکنم مدت زمان بیشتری را برای صحبت کردن پیرامون مشکلات اختصاص دهید و سعی کنید از هر مساله ای که ناراحت هستید آن را به راحتی بگویید و برای رفع آن تعارض با هم به راه حل برسید.
در همین ماه های اول زندگی این چنین مشکلات را به افزایش آگاهی و یا مشاوره خانواده رفع کنید. چون زمانی که صاحب فرزند شوید مشکلات چند برابر میشود.
قطعا شما میتوانید با کمی تلاش و همراهی یکدیگر زندگی شیرینی را داشته باشید
و من الله توفیق

بیشتر بخوانید:

روابط جنسی در روابط زناشویی