ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 25 ساله )

سلام من چندسال پیش یک خواستگار داشتم که به خاطر اینکه از قیافه اش خوشم نیومد و برخلاف اصرارهای مادرم که میگفت پسر پاک و سالمیه ردش کردم .بعد ما خواهر این اقا رو واسه داداشم گرفتیم و شد زن داداشم و رفت و امد خانوادگی شروع شد .توی این رفت و امدها من تحت تاثیر توجه کردن های ایشون به خودم و نگاه هاشون قرار گرفتم و دیدم بهشون عوض شد .و به مامانم گفتم که من قبول میکنم که با ایشون بیشتر اشنا شم و مامانم به اون خانم دوستشون که این خانواده رو به ما معرفی کردن گفتن و قرار شد از جانب خودشون بگن. اما دیگه خبری نشد و چند روز پیش فهمیدم که واسش دارن میرن خواستگاری... و واقعا داغون شدم که مثلا مشکلشون چی بوده که دیگه منو نمیخوان...با اینکه گاهی که با عروسمون بحث میشه بهش گفتم که ملاک های من عوض شده و خیلی عاقل تر شدم نمیدونم از چه راهی وارد بشم تا دوباره اقدام کنن


مشاور (احسان فدایی)

با سلام و سپاس از همراهی شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید سپاسگزاریم.
همانطور که می دانید ازدواج یکی از مهمترین حوادث و رویدادهای زندگی است و نقش مهمی در سرنوشت و سعادت و خوشبختی انسان دارد ، مضافاٌ بر اینکه اگر به نحو صحیح انجام پذیرد بسیاری از نیازهای انسان را اعم از نیازهای عاطفی و جنسی را تامین و باعث آرامش روحی انسان می شود.
خواهر محترم! اینکه خواستگار سابق شما از این ازدواج منصرف شده است می تواند علل مختلفی داشته باشد. از جمله اینکه خودش نیز با تأملی شما را نپسندیده و قصد ازدواج با فرد دیگری را دارد یا اینکه هنوز نمی داند که معیارهای شما تغییر کرده و قصد ازدواج با ایشان را دارید و...  در هر صورت تذکر دو نکته لازم است: اول اینکه آمد و رفت خواستگارهای متعدد باید شما را به تفکری دقیقتر و موشکافی موضوع وادارد. از شما می خواهم برای دقایقی صادقانه با خود بیندیشید. تمام ابعاد رفتار، کردار و منش خود و خانواده تان را در جلسات خواستگاری در نظر بگیرید. دقیق باشید... اگر در میان تفکرات خود به مورد یا مواردی رسیدید که حدس میزنید عامل پاپس کشیدن خانواده پسرانی چون ایشان است که به خواستگاریتان آمده اند، سعی در اصلاح آنها داشته باشید تا انشاءالله در موارد بعدی جلسات خواستگاری رفع شده باشند. و دوم اینکه شاید پشیمانی های ایشان به دلیل شفاف نبودن و کلی بودن معیارهایتان در ازدواج باشد که درباره این موضوع نیز باید تفکر بیشتری داشته باشید. مثلا قبلا در مورد زیبایی زیاد تأکید نموده اید ولی اکنون این مورد برای شما اهمیت چندانی ندارد.  زیرا زیبایی و حسن ظاهر، اگر چه یکی از صفات کاملا لازم و اساسی برای انتخاب همسر است ولی در عین حال تنها معیار ازدواج نیست. چرا که فلسفه ازدواج رسیدن به آرامش روانی، کمال یافتن زن و مرد در کنار یکدیگر و تولید نسل سالم و صالح برای اجتماع است. اگر ملاک تصمیم گیری و انتخاب، فقط زیبایی ظاهری بدون توجه به دیگر معیارها باشد، نمی توان تضمینی برای ادامه زندگی مشترک داشت. زیرا در انسان ها پس از مدتی معمولا آن طراوت و جاذبه های ظاهری افت کرده، شور و شهوت اولیه نیز فروکش می کند و آن تنها امتیازی که به خاطر آن (زیبایی) ازدواج صورت گرفته بود، کمرنگ می شود آن گاه دلسردی ها و ناگواری ها، بهانه ها و ... شروع می شود. و چون از دیگر معیارهای اساسی مثل تدین و ایمان، اخلاق و ارزش های اخلاقی و ... خبری نیست زیربنای زندگی مشترک متزلزل می شود و آن دلگرمی و انگیزه کافی برای زندگی سالم و با نشاط از بین می رود.
اما همواره توجه داشته باشید که نباید بخاطر اینکه این خواستگار را رد کرده اید، احساس افسردگی و نگرانی نمایید و آنرا برای خود و اطرافیانتان موضوعی آزاردهنده جلوه دهید.
اکنون نیز می توانید اقدام کنید و در یک بررسی نظر ایشان را در مورد خود از طریق واسطه جویا شوید تا علت انصراف ایشان را بدانید. وقتی این علت برای شما تبیین شود سعی در رفع آن در آینده خواهید داشت.
از واسطه بخواهید به صورت غیر محسوس نظر ایشان را جویا شود و علت انصراف را بپرسد اگر منطقی بود به دیده ی منت گذارید و اگر غیر منطقی بود، دیگر توجهی به این موضوع نداشته باشید و سعی کنید ذهنتان را درگیر آن نکنید. ان شاء الله به زودی خواستگار بهتری که قسمت شماست از راه خواهد رسید. پس دعا کنید و بهترین را از خداوند متعال طلب نمایید.
موفق  و خوشبخت باشید.

بیشتر بخوانید:

اصلی و فرعی کردن معیارها؛ اولین گام در انتخاب همسر