ما حاصل رابطه حوا و فرزندان اوییم یا فرگشت؟
ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 27 ساله )
تو سوال قبلیم شما گفتین ما از نسل ادم و حوا هستیم. فرزندان ادم و حوا هابیل و قابیل بودن. پس ما چطوری بوجود اومدیم. یعنی ما حاصل رابطه مادر و فرزندیم؟ و این که بنظر شما اینکه خدایی انسان را یکهویی افریده باشه منطقی تره یا اینکه ما در اثر یه فرگشتی از موجودی بوجود اومده باشیم؟و سوال بعدی اینکه اگر از نظر شما خدا خالق ماست پس خالق خوده خدا کیه؟از نظر شما هرچیزی خالقی داره پس خدایه شماهم حتما خالقی داره
مشاور (محمد علی رضایی)
با سلام واحترام
پرسشگر گرامی: سوال حضرت عالی از سه بخش تشکیل شده است لذا در سه قسمت پاسخ داده می شود
1- در پاسخ ازدواج هابیل و قابیل باید گفت: روایات اسلامی در مورد استمرار نسل انسان بواسطه ازدواج پسران حضرت آدم(ع) مطالبی را تبیین می کنند که بحث ازدواج با محارم توسط هابیل و قابیل را کاملا منتفی می دانند از جمله: دستهای از احادیث تصریح دارند که فرزندان حضرت آدم(ع) هرگز با محارم ازدواج نکردهاند، بلکه آنها با حوریانی که خداوند از بهشت فرستاد، ازدواج کردند؛ مانند اینکه، از امام صادق(ع) پرسیدند: پیدایش نسل از فرزندان حضرت آدم(ع) چگونه بوده است؟ زیرا بعضى از مردم میگویند به حضرت آدم وحى رسید که دختران خود را به پسران خود تزویج نماید و اصل و ریشه تمامى مردم از آن برادرها و خواهران است. امام صادق(ع) در پاسخ فرمود: «حق تعالى منزّه و برتر از این است که گویندهاى در باره حضرتش چنین بگوید، آیا پیامبران، فرستادگان، مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات را از حرام آفریده و قدرت نداشته آنها را از طریق حلال بیافریند و با اینکه از خود این مردم عهد و پیمان بر حلال و پاک و پاکیزگى گرفته است... سپس حضرت امام صادق(ع) به شرح و بیان ابتداى نسل از فرزندان حضرت آدم(ع) پرداخت تا اینکه فرمود: «وقتی قابیل، هابیل را کشت، حضرت آدم(ع) از داغ جوانش هابیل فزع و جزع نمود ... و خداوند حضرت شیث(ع) را به تنهایى بدون توأم با خواهرى به آدم عنایت فرمود، و اسم شیث، هبة اللَّه است و آنحضرت اول کسى است که از آدمیان در زمین وصى و جانشین پیغمبر شد و بعد از حضرت شیث(ع) خداوند یافث را به آدم مرحمت فرمود و یافث هم بدون همزاد متولد گردید، و چون به حد بلوغ و رشد رسیدند، و اراده نمود خداوند که نسل زیاد شود چنان که میبینید (زیاد شدهاند) و تزویج خواهر با برادر حرام بود از این جهت حق تعالى حوریهاى به نام نَزلَه در عصر روز پنجشنبه از بهشت فرستاد و امر فرمود به آدم که او را تزویج و همسر شیث نماید، سپس در عصر روز بعد حوریه دیگری به نام مَنزِلَه فرستاد و به آدم(ع) امر فرمود که به یافث تزویج نماید پس از آنکه حضرت آدم آنها را بدو فرزند خود تزویج نمود براى حضرت شیث پسرى متولد گردید و براى یافث دخترى متولد شد و چون به حد بلوغ و رشد رسیدند خداى تعالى امر فرمود به آدم که دختر یافث را به پسر شیث تزویج کند، و حضرت آدم اطاعت امر کرد و آنها را همسر یکدیگر نمود، و از ایشان، پیامبران و فرستادگان الهی و برگزیدگان و نسل آنها متولد شدند...».[شیخ صدوق، علل الشرائع، ص 118]
روایات دیگری نیز بر این معنا تاکید دارند از جمله روایتی که میفرماید فرزندان آدم در ابتدا با حوریان بهشتی ازدواج کردهاند؛ امام باقر(ع) فرمود: «برای حضرت آدم(ع) چهار فرزند پسر به دنیا آمدند. پس خداوند برای هر یک از این چهار پسر، یک حور العین بهشتی فرستاد. اینان با یکدیگر ازدواج کردند و فرزندانی از این ازدواج به وجود آمد.[بحار الانوار، ج 11، ص 244] و روایت دیگری در همین موضوع تنها با کمی اختلاف نقل شدهاند.[تفسیر عیاشی، ج 1، ص 215]
در اینجا احتمال دیگرى نیز هست که گفته شود: فرزندان آدم(ع) با بازماندگان انسانهاى پیشین ازدواج کردهاند؛ زیرا طبق روایاتى[شیخ صدوق، التوحید، محقق و مصحح: حسینی، هاشم، ص 277] آدم اولین انسان روى زمین نبوده، و قبل از حضرت آدم(ع) انسانهای دیگری روی زمین زندگی میکردند. مطالعات علمى امروز نیز نشان میدهد که نوع انسان احتمالاً از چند میلیون سال قبل در کره زمین زندگى میکرده، در حالى که از تاریخ پیدایش آدم تا کنون زمان زیادى نمیگذرد، بنا بر این باید قبول کنیم که قبل از آدم انسانهاى دیگرى در زمین میزیستهاند که به هنگام پیدایش آدم در حال انقراض بودهاند، چه مانعى دارد که فرزندان آدم با باقیمانده یکى از نسلهاى پیشین ازدواج کرده باشد،[تفسیر نمونه، ج 3، ص 247]
2- در خصوص فرگشت (نظریه داروین) که فرمودید باید مطلع باشید، سالهاست که طرف داران نظریه داروین خیلی جرات بیان این توهم را ندارند، خیال پردازی داروین با رشد دانش های معتبر و قابل سنجش، روز به روز مفتضح تر می شود چه اینکه از ابتدا نیز دلیل قابل قبولی برای تائید این توهم ارائه نشده بود، لذا نظریه داروین طرف داران خود را از دست میدهد، بعنوان مثال دانش ژنتیک و شگفتیهای اعجاب آور کشف شده در DNA خط بطلانی بر نظریه فرگشت بوده و باعث شد بسیاری از «دانشمندان غربی مرگ نظریه داروین را اعلام کنند»[مشرق نیوز، کد خبر 314273] چنانکه آکادمی ملی علوم ایالات متحده اقرار می کند: «ما مجبوریم که طراحی مافوق هوشمند خلقت را به برنامه درسی زیستشناسی مدارسمان اضافه کنیم.»[همان] سنجش پژوهشگران نشان داده، یک گرم DNA میتواند ۴۵۵ اگزابایت اطلاعات ذخیره کند؛ این یعنی تمام اطلاعات این کره خاکی اعم از تمام اینترنت، کامپیوترها، کتابخانهها و... را میتوان در یک قاشق چایخوری DNA ذخیرهسازی کرد.[خبرگذاری مهر، کد خبر3036102] این اکتشاف گویای این حقیقت است که تمام تلاش بشر در کسب اطلاعات برای ساخت دنیای مدرن خود اعم هوا، فضا، دریا، شهر سازی، موشک، کشتی، هواپیما، اینترنت، کامپیوتر و خلاصه تمام تکنولوژی برای ساخت دنیای مدرن در سراسر جهان به اندازه یک قاشق چایخوری از DNA در خلقت الهی نیست، سالهاست متخصصان به جهت ساختار فیزیکی آفرینش انسان در شگفتاند، اما در سالهای اخیر مهندسی الهی انسان با نرم افزاری اعجاب آوربه نام DNA دانشمندان غربی را بهت زده کرده است. دانش ژنتیک و شگفتیهای اعجاب آور کشف شده در DNA چنان خط بطلانی بر نظریه فرگشت کشید که حتی افراد متعصبی مانند آنتونی فلو (Antony Flew) که از فیلسوفان مرجع و پرچم دار نفی خدا با داروینیسم بود را پس از شش دهه انکار خدا؛ به خدای خالق هستی معتقد کرد. او در اواخر عمر با تکیه به پیچیدگیهای اعجاب آور کشف شده در DNA انسان به مهندسی الهی انسان باور پیدا کرد. وی در سال 2007 کتابی با عنوان «خدا هست» را منتشر کرد.[ تغییر عقیده آنتونی فلو، ص143]
3- در پاسخ سوال «علت به وجود آمدن خدا چیست» یا همان خالق خدا ابتدا با مثالی شروع می کنیم و آن اینکه همه ما میدانیم هر چیز شوری، شوری خود را از نمک میگیرد، در حالی که نمک شوری خود را از جایی نگرفته، بلکه این ذات نمک است که شور است، هرچند که ما ندانیم چگونه و به چه علت است که نمک ذاتش شور شده است؛ به همین طریق باید گفت که وجود خداوند متعال از ذات او میجوشد و خود خالق دیگری ندارد، لذا سوال از اینکه خدا از کجا آمده به معنای نشناختن خداست، عقل حکم میکند: خدا بینیاز است و بینیازی یعنی حتی موجودیتش را هم از کسی یا چیزی نگرفته باشد، لذا موجودیت همه چیز و تمام علل به خدا ختم میشود و خدا متکی به خود است.
اما اینکه چطور متکی به خود است، حقیقتی است که ذهن بشر از درک آن عاجز است، زیرا خداوند متعال بینهایت است و موجود محدودی مثل انسان نمیتواند او را درک کرده و بفهمد؛ و به اصطلاح منطقی آن میگویند: خدا جنس و فصل ندارد، تا قابل شناخت باشد، کنه ذات ربوبی بر همه کس پوشیده است و حتی انبیا و اولیا هم از آن ذات اطلاع ندارند، چون او اصلا قابل شناخت نیست.
نکته دوم اینکه: قانون علیت نمیگوید هر چیزی و هر موجودی علت میخواهد، مفاد قانون علیت این است که هر معلولی(هر پدیده ای) علت میخواهد، معلول و پدیده یعنی چیزی که قبلا نبوده و سپس به وجود آمده است، بدون شک چنین چیزی که قبلا نبوده و سپس موجود شده، علت میخواهد. اما اگر موجودی واجب الوجود بود و وجود از ذات او ناشی شده و هر گز نتوان زمانی را تصور کرد که او نبوده باشد، چنین موجودی اصلا مشمول قاعده علیت نمیشود تا بگوییم او نیز علت میخواهد، چون او اصلا معلول و به وجود آمده نیست تا علتی مافوق خود بخواهد.
در نتیجه: این سوال که علت خداوند متعال کیست و او نیز بر طبق قاعده علیت باید علتی داشته باشد، سوالی نادرست و ناشی از عدم آگاهی نسبت به پروردگار عالم است، چرا او معلول نیست تا مشمول قاعده علیت شود و ذات آن بینهایت است و هرگز برای بشر قابل شناخت نیست. بر اساس همین نکته است که ائمه(علیهم السلام) تاکید فرمودند: «درباره ذات خدا تفکر نکنید، اما درباره نعمت ها و آثار عظمت او فکر کنید». [اصول کافی، شیخ کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1365ش، ج 1، ص 93]
موفق و پیروز باشید
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}