روانشناسی: خیلی استرس دارم، باید چیکار کنم؟
ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 20 ساله )
با سلام و خسته نباشید
واقعیت اینه که من فردی استرسی هستم ... و برای کارهای عادی هم گاهی اوقات استرس میگیزم... کلا کارهایی که برای دیگران شاید عادی باشن تو ذهن من بزرگ هستن... و تو مواقعی که دیگدان به مقدار طبیعی استرس دارن من انقدر استرس دارم که نمیتونم هیچ هیچ هیچ کاری کنم و تمرکزم رو از دست میدم... من یه هفته قبل کنکور انقدر استرس داشتم که نمی تونستم تمرکز کنم و درس بخونم .... کارم شده بود خوردن دمنوش های گل گاو زبون... ولی حالا با صحبت کردن یه کوچولو بهتر میشدم.... این استرس تا روز کنکور هم باهام بود ولی کنکورم رو خوب دادم خداروشکر و الان رشته خوبی میخونم.... ولی نمی دونم چرا یعنی واقعا نمی دونم چرا سر امتحانات دانشگاه به قدری استرس میگیرم که نمیتونم دیگه تمرکز کنم و درس بخونم و عین روزای کنکورم میشم ولی هیچ تاثیر منفی ای تو امتحانام نداره فقط خودم دارم اذیت میشم.... کم کم که پیش میره کلاسا دارم می فهمم که فقط توی درس نیست استرسم.... مثلا اگه خییلی خیلی استرس داشته باشم مثلا موقع صحبت کردن با کسی که برام آدم مهمیه انقدر مضطرب میشم که سرم میلرزه و واقعا نمیتونم جلوشو بگیرم گاهی اوقات هم دستام میلرزه ولی خوب فقط وقتی خیلی خیلی استرسم شدید باشه این جوری میشم ولی واقعا خواهش می کنم یه راهکار بدین برای این مشکلم هم آبرومو میبره هم خودمو اذیت میکنه.... من موندم اون روزی که باید جلوی همه بچه ها کنفرانس بدم چی کار کنم آخه وقتی دست خودم نیست... البته یه چند تا ایراد دیگه هم دارم که نمی دونم به استرس مربوطه یا نه ولی واقعا دوست دارم برطرفشون کنم.... راستش من قدرت تصمیم گیری پایینی دارم یعنی اکثرا بین این کار و اون کار شک دارم فکر کنم اعتماد به نفسم پایینه ولی اگه یه نفر بگه اون کارو انجام بده به نظرم اون آدم منطقیه و داره بهترین راه رو انتخاب می کنه در حالی که اگه خودم اون راه به نظرم می رسید اونو با شک و ترس انجام میدم و همش دوست دارم بقیه تایید کنن من دارم کار درستی انجام میدم و اگه دیگران کارم رو تایید نکنن من اون کار رو انجام نمیدم... احساس می کنم دیگران واقعا عقل بیشتری نسبت به من دارن ... نه این که فقط این جوری بکر کنم این فرضیه بهم ثابت شده... توی روابط اجتماعی بد نیستم ولی خودم فکر کیکنم مطلوب نیستم ... یعنی دوست دارم خودم ولی احساس می کنم خیلی محبوب نیستم... و یه مشکل دیگه که اذیتم می کنه اینه که زیاد می خندم .. به یه چیز یه کوچولو خنده دار خیلی زیاد می خندم و نمی تونم خودمو کنترل کنم ... و این فکر کنم باعث میشه شخصیت سبکی داشته باشم و واقعا نمی خوام تا این حد بخندم... آخه اتفاق افتاده چند دفعه (از بس که می خندم) داشتم می خندیدم و بعد با هم کلاسی های پسرمون چشم تو چشم شدم و خیلی خجالت کشیدم ... همون طور که گفتم علتش فقط این نیست ایجوری احساس می کنم آدم سبکی ام ولی دوست دارم هم خوش رو باشم و هم خنده های کنترل شده داشته باشم... این چند تا مشکلی که گفتم و البته زیاد هم بود فکر کنم😅 رو واقعا دوست دارم تغییر بدم و در شان یه دختر ۲۰ ساله درسخون و مثبت باشم که اخلاقش عالی باشه و در حد سن خودش چون یه وقتایی احساس می کنم رفتارم مثل بچه ها می مونه و زود خوشحال و زود ناراحت میشم و خیلی زودرنج هستم
ببخشید انقدر طولانی شد
قبلا از صبر و حوصله ای که می ذارین ممنونم
مشاور (خانم فهمیده)
پس چه کنم؟
باید بگویم که بیش از هر زمان دیگر باید به خودتان بگویید که خب استرس یک اتفاق طبیعی است و همه میتوانند آن را درک کنند و همه آن را تجربه کرده اند بنابراین اشکالی ندارد. به این علایم بیش از حد توجه نکنید (لرزش دست و تعریق و ....) اما در عین حال بگوید هیچ اشکالی ندارد کمی لرزش را هیچ کسی متوجه نمیشود تازه اگر متوجه شوند هم ممکن است تصور کنند که بر اثر کم خونی یا نرسیدن قند خون کافی و ... باشد. به طور کلی هم به یاد داشته باشید که معمولا دیگران این علایم را متوجه نمیشوند و این خود ما هستیم که آن ها را متوجه میشویم و به ان ها توجه میکنیم. در رابطه با مسائل دیگری که نوشتهاید نیاز است که بیشتر و کامل تر توضیح دهید. سوالات را به خوبی متوجه نمیشوم که مثلا ایا در رابطه با پسرهای هم کلاسی مشکلی دارید؟ آیا چه زمان هایی در تصمیم گیری مشکل دارید؟ مثلا انتخاب رشته را چه کسی انجام داد؟ ایا از افراد خاصی اثرپذیری دارید؟
برایتان بهترین ها را آرزو دارم.
بیشتر بخوانید:
استرس و مقابله با آن
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}