ناشناس ( تحصیلات : سیکل ، 31 ساله )

با سلام
چند سالی است که زنم با پسر خواهرم رابطه تلفنی وپیام دارند در طی سه مرحله هم پرینت خط زنم رو گرفتمه وتذکر بهش هم دادمه اما اینگونه بیان کرد که فقط در حد خواهر و برادر پیام میفرستیم ولی من بهش گفتم اصلا راضی به این کار نیستم.طوری شده که الان فکرم به کلی روی زنم خراب شده نمیتونم تحملش کنم .البته مطمعا هستم که رابطه جنسی هم ندارند ولی اینطور وه ادامه دارد به اونجا هم کشیده میشه .الان از شما کمک میخوام چکار باید بکنم .فرزند هم دارم .


مشاور (علی محمد صالحی)

سلام و احترام.
ماجراهای اینطوری سه عضو اصلی دارن، عضو اول همسرته، عضو دوم خواهر زادته، و عضو سوم خودت هستی. هر سه عضو هم، در ایجاد این ماجرا نقش داشتید. هر چند که نقش اصلی این داستان، خانمت و پسر خواهرته، و مسئولیت و سهم اونا بیشتره، ولی خود تو هم بی تاثیر نبودی و سهم داری. چون صرفنظر از اینکه بی وفایی تا چه مرحله ای پیش رفته باشه، اغلب دلیل ایجاد اون اینه که، همسری که بی وفایی میکنه میخواد نیازهای عاطفیش برطرف بشه. وقتی همسران نیازهای عاطفی برطرف نشده ی زیادی دارن، و برای مدتی بخاطر دلایل مختلف، از یکدیگه دورند، امکان حضور فردی دیگر که این نیازها رو ارضا کنه، بسیار زیاده.
جرقه ی بی وفایی ممکنه زمانی زده بشه که، همسری برای مدت طولانی از خانه دور باشه. اما بی وفایی علت دیگری هم ممکنه داشته باشه و آن زمانی است که همسری در برطرف کردن نیازهای عاطفی مهم طرف مقابل، حتی با وجود حضورش در خانه، شکست بخوره. من مسائل و شرائط تو رو نمیدونم، اما اگه وقتی تو خونه هم هستی، نیازهای عاطفی همسرت رو برآورده نکنی، به همون اندازه خودت هم تقصیر داری. البته این حرفا چیزی از خطای همسرت رو کم نمیکنه، و خطا اصلی متوجه اونه. نکته دیگه اینکه، چند سال ارتباط تلفنی و پیامی داشتن، زمان طولانیه، و میبایست زودتر از این با این مسئله برخورد میکردی، و نباید ادامه پیدا میکرد. نکته بعد اینکه غالبا همسر بی وفا دلیل تراشی میکنه و میگه ارتباطش در حد گفگوی معمولیه یا بقول خودت در حد خواهر برادریه، و فکر میکنه ادامه ی این ارتباط اشکال زیادی نداره، اما همسر خیانت دیده متوجه خطر و آسیب میشه و میدونه که وجود چنین ارتباطاتی به از هم پاشیدگی زندگی منجر میشه. در هر صورت، تنها راهکار، قطع ارتباط کامل بین خانمت و خواهر زادته، قطع فوری رابطه ضروریه، همچنین باید اقداماتی اطمینان بخش مبنی بر جدایی کامل و قطع کامل ارتباط صورت بگیره، و شاید نیاز بشه که قاطعیت بیشتری در این زمینه بخرج بدی. رابطه های این چنینی، شبیه اعتیاد به مواد مخدره. اجتناب کامل، تنها راه نجات معتادان به مواد مخدره، در حالی که مدارا، موجب بازگشت دوباره فرد معتاد به مواد میشه. ممنوعیت کامل به مواد، موجب میشه فرد به زندگی عادی برگرده. در مورد رابطه هایی این چنینی هم، راهبرد جدایی کامل، در خنثی کردن بی وفایی بسیار موثره، و باعث بهبودی و بازسازی ارتباط زناشویی میشه. بدون جدایی و قطع کامل ارتباط، بهبود از وضعیت ناخوشایند بسیار دشوار و سخته. شباهت اعتیاد به مواد و بی وفایی قابل توجهه، در هر دو مورد، اولین گام به سوی بهبودی، پذیرفتن این واقعیته که اعتیاد به مواد یا اعتیاد به بی وفایی، عاملی آسیب زاست که به خود شخص، خانواده و اطرافیانش صدمه میزنه. پس از اون، درک نیاز به ترک چنین اعتیادیه، و قدم آخر، تحمل رنج ناشی از عوارض اجتناب از اعتیاد.  
پس در قدم اول همسرت باید متوجه بشه که چقدر این رابطه میتونه به زندگی شما آسیب بزنه، و درک کنه که باید این ارتباط رو تموم کنه، و قدم آخر هم اینه که بدونه، تموم کردن این ارتباط ساده نیست و رنج و سختی زیادی داره.
از طرف دیگه خودت هم باید رنج و سختی این قضیه رو بخاطر خودت و بچه هات هم که شده، تحمل کنی و اجازه بدی بعد از مدتی، زندگی زناشویی تو به حالت عادی برگرده و بازسازی صورت بگیره. و همونطور که قبلا هم گفتم علاوه بر سهم همسرت در این خطا و اشتباه، خودت هم به هر حال بی تقصیر نبودی و ممکنه نیازهای عاطفی همسرت رو به صورت کامل برآورده نکرده باشی. و اگر همسرت پذیرفت و ارتباط رو بصورت کامل قطع کرد، میبایست از این به بعد توجه بیشتری به نیازهای عاطفی اون داشته باشی.
موفق و سربلند باشی.
 
بیشتر بخوانید:
چند داستان عبرت آموز پیرامون عاقبت شوم رابطه با نامحرم