ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 23 ساله )

باسلام
من ی دخترم عقدم خونوادم خیلی به خودم و شوهرم گیر میدن خیلی
از اونورم شوهرم خیلی خیلی رفتاراش عوض شده باهام خیلی دوستم داره ولی سرد شده جواب تلفنما درست نمیده هروقت بخواد میاد هروقت نخواد نمیاد هرکاری که خونودادم کردن و هی میگه خونودامم کارای اونا هی میزنن توسرم من این وسط گیر کردم نمیتونم کاری کنم اگ بگم شوهرم فلان کرد که سواستفاده میکنن و میخوان ی چیزی بهش بگن اگ بگم خونوادم فلانن اون داره دورتر میشه به چندتا از فامیلومانم گفتم ولی فایده نداره خونوادم دست ازکاراشون برنمیدارن خیلی به شوهرم گیر میدن خیلی
اونم بخاطر همین قضیه میخواد فرارکنه از همه کاری ولی من نمیتونم قبول کنم بامن اینطوری اروم اروم برخورداش سرد بشه
من این وسط باید چیکارکنم هم میخوام احترام نگه دارم که نمیشه هم میخوام هردوطرفا داشته باشم بازم نمیشه
نمیخوام شوهری جونشا برام میداد اینطوری بشه لطفا کمک کنید


مشاور (علی محمد صالحی)

سلام و احترام.
نکته اول اینکه در هر صورت تذکر بیش از حد، یا همون گیر دادن، رفتار مناسبی برای اصلاح یا عوض کردن رفتار دیگران نیست و معمولا نتیجه برعکس میده و باعث میشه فردی که خیلی مورد تذکر و سرزنش دیگران قرار میگیره، نسبت به اونایی ک بهش مرتب تذکر میدن، حس بدی پیدا کنه و از اونا دور بشه، از طرف دیگه وقتی خونواده تو به شوهرت خیلی گیر میدن، و اون از خونوادت فاصله میگیره، ممکنه شوهرت از تو هم بخاطر این رفتار خونوادت، فاصله بگیره و بقول خودت سرد بشه، چون از جهت روانشناسی وقتی ما نسبت به شخصی حس خاصی پیدا میکنیم، به چیزها یا افرادی هم که، همراه اون هستند، همون قضاوت رو تسرّی میدیم.
نکته دیگه اینکه، چقدر از گیر دادنهای خونوادت به خودت و شوهرت مبنای درستی داره و چقدرش الکیه؟، منظورم اینه که، ممکنه بعنوان مثال من یک رفتار اشتباهی داشته باشم و بخاطر این رفتار اشتباهم مرتب دیگران به من گیر بدن یا تذکر بدن که چرا اینکارو میکنی؟، چرا اینو میگی ؟ و..، یه وقت ممکنه در عین حالی که من رفتار اشتباهی ندارم ولی دیگران بیخود و بدون دلیل قابل توجه، به من گیر میدن؟ خب اگه گیردادن های اونا هم بدون دلیل موجه هست، که هیچی، ولی اگه همش یا یه بخشی از اون، حق با اوناست بخاطر خودتون هم که شده باید سعی کنید اون رفتارهای اشتباه رو ترک کنید. چون هر چند روش اونا برای تغییر شما که خیلی گیر میدن درست نیست، ولی حرفشون درسته، و در هر صورت، خود شما بیشتر از همه، بخاطر رفتار اشتباهی اگه دارید، ضرر میکنید. نکته دیگه اینکه، چون شما در دوران عقد هستید و هنوز ازدواج نکردید، این مسئله بیشتر خودشو نشون میده، یعنی اگه شما ازدواج کرده بودید و سر خونه زندگی خودتون بودید، شاید این مسئله گیر دادن های خونوادت کمتر بود، چون وقتی دختر و پسری با هم ازدواج میکنن و زندگی مستقلی رو تشکیل میدن، مسائل و امور زندگی اونها فقط بخودشون مربوط میشه و دیگران نباید در مسائل زندگی اونها دخالت کنن، و بعد از ازدواج راحتتر میتونستید رفت و آمدتون با اونها رو مدیریت کنید و مثلا بخاطر گیر دادنهای بیش از حد اونا، کمتر باهاشون ارتباط داشته باشید. هر چند مسئله ای که هست اینه که، بعد از ازدواج شما هم، هنوز این موضوع ادامه پیدا میکنه و در زندگی شما تاثیر منفی میذاره، یعنی اگه این رفتار خونوادت به همین صورت ادامه پیدا کنه، بعد از ازدواج هم، تو از هر دو طرف باز تحت فشار قرار میگیری و زندگی مشترکت دچار تنش جدی میشه. اما در هر حال کاری که میتونی انجام بدی اینه که در یک فضای صمیمی و مناسب با همسرت صحبت کن و اول چندتا از ویژگیهای مثبت همسرت رو بهش بگو و بقول معروف ازش تعریف کن، و در ادامه بهش بگو که من تو رو درک میکنم که گیر دادنهای خونوادم تو رو اذیت میکنه و باعث آزار تو میشه، ولی تو نباید این رفتار اشتباه اونا رو بحساب من بذاری، چون اونا به خود من هم گیر میدن، همونطور که اگه خونواده تو رفتار نامناسبی داشته باشن من نباید بحساب تو بذارم، و بعد از ازدواج که ما زندگی مستقلی رو تشکیل دادیم بهتر میتونیم این مسئله رو مدیریت کنیم...».
اما اگه این مسئله بیش از حد برای شما مشکل ایجاد کرد و زندگی مشترک تو و همسرت دچار مسئله جدی شد، حتما از یک مشاور خانواده بصورت حضوری کمک بگیرید، چون در این مسئله هم خونوادت و هم همسرت باید متوجه اشتباهاتشون بشن، و این کار باید توسط یک متخصصِ بی طرف انجام بشه تا اونا متوجه اشتباهشون بشن و بپذیرن. نکته آخر اینکه ازدواج و زندگی مشترک اصلا راحت نیست و سختیهای زیادی رو باید تحمل کنیم، و به تعبیر دیگه سختیها و شیرینهای ازدواج، در هم تنیده شدن و باید سختیها و شیرینهای اونو با هم قبول کرد.
موفق و خوشبخت باشی

بیشتر بخوانید:
نقش دیگران در روابط زناشویی