ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 23 ساله )

سلام و درود خدمت مشاور گرامی...
فرزند پسر سه ساله ایی دارم...دلم میخواد حاملگی دومم رو تجربه کنم و پسرم تنها بزرگ نشه ...این درحالیه که بارها ارزو کردم که ای کاش بچه دار نمیبودم تا راحت از شر این زندگی خلاص شم.همسرم زبان تلخ و زننده ایی داره با نهایت مخربانی و دلسوزی که بهش میکنم باز بی ادبی میکنه و فرقی نداره این توهین ها و تحقیر ها کجا و پیش چه کسانی باشه همیشه دلم برای پسرم میسوزه که از پدرش جز خشم و عصبانیت و صدای بالا چیزی به یاد نداره...هر چند من سعی میکنم تصویر پدرشو تو ذهنش خوش نقش کنم ولی خب نمیتونم خیلی هم افراط کنم چون بچم میفهمه که دروغ میگم ....گفتم دروغ همسرم خیلی زیاد بهم دروغ میگه تا دیروقت تو قهوه خونه هاست با دوستاش و بعدم کلی دروغ تحویل من میده اونجا قمار بازی میکنه و من از این مطمئنم چون قبلا هم سابقه داشته . توی این چندسال میتونم بگم یکمشو اقا سرکار میرفتن بقیه همینجوری به عیاشی میگذره ...اگر فرزندی نداشتم حتما خانوادمو از موضوعات باخبر میکردم و اونا صددرصد طلاقمو میگرفتن ولی به ناچار تظاهر به خوشبختی میکنم جلوشون...
از تمام اینها گذشته حالا که من محکومم به این زندگی..بهتر نیست فرزند دیگه ایی هم داشته باشم تا هم پسرم از نعمت خواهر یا برادر برخوردار بشه هم دلخوشی من بابچه ی دوم تکمیل بشه؟؟!!!...میخوام شما که از بیرون به این زندگی با دید تخصصی نگاه میکنید نظر بدین که چه کاری برای بچم یا بچه هام بهتره واسیب و خطرات رو ازشون دور میکنه...
نظر شخصی من اینه که اگر پسرم تنها بزرگ شه اسیب هایی ک تهدیدش میکنه خیلی بیشترخواهد بود ...ودی خب نظر شما هم محترمه برام اگر راهنماییم کنید ..خیلی ممنونم


مشاور (خانم ضیایی)

با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر گرامی. وضعیتی را که در آن به سر می برید را درک می کنم، ان شاالله صحبت هایم برایتان مفید باشد. بیان کردین "در وضعیت بغرنجی به سر می برید و یک پسر 3 ساله دارید، با این اوضاع و شرایط که همسر، مشکلات متعدد رفتاری دارد، آیا به صلاح هست که فرزند دیگری به دنیا آورید؟" در حالت نرمال و طبیعی ما خانواده ها را تشویق به فرزندآوری می کنیم، چرا که تک فرزندی آسیب های زیادی به همراه دارد که خود شما هم به آن اشاره کردید. اما فرزندآوری را به عنوان راه حلی برای رهایی از مسائل خانوادگی و حل مشکلات روحی روانی توصیه نمی کنیم.
- نکته ی مهم این هست تا زمانی که بین زن و شوهر، اختلاف و تعارضات حل نشده ای وجود دارد، لازم هست هیچ اقدامی برای آوردن فرزند نکنند. اتفاقا برای بچه دار شدن باید زمانی را انتخاب کنید که روابط تان با همسرتان به یک پایداری نسبی رسیده باشد.
- همچنین پدر بچه ها باید به بلوغ مالی، فکری، هیجانی و... رسیده باشد تا بتواند نیازهای مادی، معنوی، فکری بچه ها را تامین کند. با توجه به صحبت هایی که شما بزرگوار کردید، رفتارهای خشونت آمیز، قماربازی، بیکاری،..ایشان از صلاحیت های کافی برای تربیت فرزند سالم، برخوردار نیستند. و پسرتان هم در این زندگی، آسیب های زیادی دیده، پس لازم هست از صدمه زدن به کودکان دیگر جلوگیری کرد.
- بیان کردین "محکوم به این زندگی هستین": برداشتی که من از رابطه ی شما دارم به این گونه هست که سبک ارتباطی شما منفعلانه و همسرتان پرخاشگرانه هست. یعنی در مقابل هر گونه توهین و تحقیری شما کوتاه می آیید و بالطبع رفتارهای خشونت آمیز همسرتان هم ادامه می یابد. ما نمی توانیم کسی را تغییر دهیم ولی با تغییر خودمان، برخورد اطرافیان هم با ما به مرور زمان، تغییر می کند. در واقع ما با رفتارمان به دیگران نشان می دهیم تا چه اندازه می توانند وارد حریم ما شوند مثلا با ما شوخی کنند، جدی باشند و یا حتی توهین و ..
- شما بزرگوار لازم هست در برابر خط قرمزهایی که دارید، با قاطعیت بایستید و این جسارت و جرأت کاملا از رفتار شما مشهود باشد. مثلا قماربازی و مال حرام خطر قرمزهای شما هست و بالطبع نمی شود به همین راحتی از آن گذشت، اینجا باید شما رفتار جرأت مندانه داشته باشید و همسرتان متوجه شوند که اگر این کار را انجام دهد، با برخورد جدی شما روبه رو خواهد شد. رفتار جرأت مندانه، یعنی رفتاری که فرد برای محافظت از حقوق خود در مقابل دیگران بروز میدهد. فرد منفعل نیست و ضمن اینکه به خواسته ها و نیازهای دیگران احترام میگذارند، اجازه نمی دهد دیگران از آن سو استفاده کنند. جرأت ورزی و پرخاشگری از یکدیگر متمایزند. پرخاشگر بودن به معنی دفاع از حقوق خود به شیوه ای خصمانه است که فرد سعی می کند نیازها و خواسته های خود را از طریق غالب شدن، توهین و تحقیر دیگران برآورده کند که در این میان برای حقوق و خواسته دیگران اهمیتی قائل نیست .
- بنابراین لازم هست درخواست ها و انتظارات خود را خیلی صریح و شفاف و جدی در یک زمان مناسب که همسرتان آمادگی گفتگو را دارد، در میان بگذارید ایشان باید متوجه شوند که مسئولیت یک زندگی را برعهده گرفتند و با دوران مجردی شان، شرایط فرق کرده است و باید در مقابل همسر و فرزند خود به تعهداتشان پای بند باشند. و در نهایت اگر برایتان مقدور هست با همسرتان به مشاوره مراجعه کنید و اگر ایشان اجتناب کردند، خودتان به تنهایی از مشاوره حضوری کمک بگیرید.
به امید لحظات شاد برای شما دوست گرامی

بیشتر بخوانید:
آول آمادگی، بعد اقدام