ناشناس ( تحصیلات : دبیرستان ، 17 ساله )

سلام خدا قوت
در رابطه با توضیح کامل درمورد بیحوصلگیم باید بگم که مربوط به خیلی وقت پیشِ
بیشتر زمانی که از خواب بیدار میشم یا ناامید میشم یا ناراحت بیحوصلگی میاد سراغم
منظورم از بیحوصلگی پرخاشگرانه...


مشاور (احسان فدایی)

با سلام و سپاس از همراهی مجدد شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید سپاسگزاریم.
خواهر محترم!
اساساً همه افراد در طول عمر خود به نوعی انواع و اقسام فشارهای روحی و روانی، استرس، اضطراب، مشکلات، تشویش ها و نگرانی ها را در زندگی خود تجربه می کنند؛ منتها برخی از افراد با مدیریت صحیح و یادگیری مهارت های زندگی و به کارگیری آن در زندگی بر این گونه حالات خویش فائق می آیند و اجازه نمی دهند بهداشت روحی و روانی آنان به مخاطره افتد. این را بدانید به طور کلی، استرس، اضطراب و نگرانی به منزله بخشى از زندگى هر انسان، در همة افراد در حدّى اعتدال آمیز وجود دارد و در این حد، به عنوان پاسخى سازش یافته تلقّى مى شود، به گونه‌اى که مى توان گفت: «اگر اضطراب نبود، همه ما پشت میزهایمان به خواب مى رفتیم.» فقدان اضطراب ممکن است ما را با مشکلات و خطرات قابل ملاحظه‌اى مواجه کند: اضطراب است که ما را وا مى دارد تا براى معاینات پزشکى و درمان بیمارى‌ها به پزشک مراجعه کنیم، کتاب‌هایى را که از کتابخانه به عاریت گرفته‌ایم بازگردانیم، در یک جاده لغزنده با احتیاط رانندگى کنیم... و بدین سان، زندگى طولانى‌تر، سازنده‌تر و بارورترى داشته باشیم. شما به احتمال قوی که البته نیاز به بررسی بالینی به صورت حضوری دارید ولی در گذشته با مشکلاتی روبرو شده اید و این مشکلات فرو خورده شده است و باید منشأ آن تشخیص داده شود. هنوز هم آثار آن را تحمل می نمایید و به شکل افسردگی و بی حوصلگی خود را نشان می دهد.
چند راهکار را در این مکاتبه تقدیم می نماییم و از شما می خواهیم بازخورد عمل به آنها را مجددا دو هفته ی بعد با ما درمیان بگذارید.
 
راهکارها
1. بسیاری از افسردگی ها ناشی از افکار منفی ای است که فرد افسرده در ذهن خود دارد، به عنوان مثال فردی که فکر می کند کسی او را دوست ندارد، در نتیجه، رفتارش گوشه گیری از دیگران، حالت عاطفی اش احساس تنهایی و افسردگی و حالت فیزیکی و جسمانی اش بی خوابی، بی اشتهایی و... است. بر این اساس برای درمان افسردگی، باید با افکار منفی مبارزه کرد، برای این کار لازم است از خود بپرسید که شواهد و دلایل شما برای اثبات یا ردّ افکار منفی تان چیست؟ و آنها را در یک جدول یادداشت کنید. همچنین سعی کنید برای هر رویداد، بیش از یک توضیح قایل شوید. هرچه شما بیشتر، رویدادهای روزمره تان را یادداشت کنید و سعی در تجزیه افکار منفی و جدال با آنها کنید، در این کار مهارت کسب کرده سریع تر از آنها رهایی می یابید. به هر حال مقابله جدی با افکار منفی , روح و روان انسان را آرام می کند.
2. با دیگران ارتباط برقرار کنید ، دوستان، اقوام و آشنایان و این ارتباط را افزایش دهید.
3. با خود مهربان باشید، قبول کنید که افسردگی انرژی شما را تحلیل می برد و مانع از انجام دادن همة کارهایی می شود که قبلاً انجام می دادید. سعی کنید برای خود هدف‌های دشوار در نظر نگیرید یا مسئولیت بیش از توان خود قبول نکنید.
4. منظم باشید. یک روش منظم متناسب با خود پیدا کنید و تا آنجا که می توانید به آن پایبند بمانید. هر روز سر ساعت معین بیدار شوید و سر ساعت معین غذا بخورید و شب زود بخوابید تا خواب شبانة خوبی داشته باشید. بسیاری از کسانی که افسردگی دارند وقتی به اندازه کافی نمی خوابند حالشان بدتر می شود. پیروی از یک روش منظم می تواند ساعتِ زیستیِ شما را که اغلب به هنگام افسردگی، مختل می شود، دوباره منظم کند.
5. در اول صبح که حالتان بد می شود یا هر وقت احساس بی حوصلگی نمودید، ورزش کنید و فعالیت جسمی داشته باشید. بسیاری از درمانگران، انجام تمرینات ورزشی را به عنوان یک روش درمانی، برای معالجة افسردگی توصیه می کنند.
6. هر وقت این حالت به شما دست داد فورا افکارتان را به هم زده و به سراغ فعالیت های دیگری بروید تا چنبره ی فکر شما را رها سازد.
7. زمانی که افکار بی حوصلگی هجوم آوردند، شما نیز سعی کنید با آنها روبرو شوید و از آنها فرار نکنید. تلاش کنید افکارتان را تحلیل کنید و وقتی را به آنها اختصاص دهید. بعد از آن تلاش کنید در طول روز به هیچ وجه برای افکارتان وقت نگذارید. امیدواریم با عمل به آنچه که عرض شد بتوانید بر این احساس خود غلبه کنید.
موفق و پیروز باشید.

بیشتر بخوانید: