ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 28 ساله )

سلام خسته نباشید الان اینقد حالم بده که نمی دونم باید چطور سوالمو مطرح کنم.خیلی درمانده شدم.هر کاری کردم نتونستم خودمو درست کنم.الان با کودک ۲ساله ام دعوام شد زدم توسرش.ازبس جیغ می زنه و دادوبیداد می کنه.همیشه تاظهر میخوابه اما امروز ساعت۹بلند شده بعد چندساعت هرکاری کردم بخوابه نخوابید.خوابش میاد اما نمیخوابه همش اذیت می کنه جیغ می زنه توصورتم می زنه.۶ساعته نخوابیده.خسته میشم از دستش دیگه کنترل نمیتونم بکنم خودمو.اونوقت دادمیزنم سرشو یکی ام میزنمش .
چیکار کنم خسته شدم.اصلا تو روز حوصله هیچی ندارم.کم تحمل شدم.بی صبر شدم.زود عصبانی میشم.دادمیزنم.قبلا اینطور نبودم.از وقتی بچه اومد اینطوری شدم.
نمی دونم چیکار کنم.توروخدا کمکم کنید.


مشاور (خانم ضیایی)

سلام و احترام خدمت شما مادر گرامی. بیان کردین "کودک 2 ساله ای دارید که در مقابل جیغ و دادهایش، نمی توانید خودتان را کنترل کنید و زود عصبانی می شوید" مادر شدن به غیر از احساس لذت و شادمانی، دغدغه های دیگری را هم به همراه دارد و وقت و انرژی زیادی از آدم می گیرد، والد گاهی از فرزند خود به شدت عصبانی، ناراحت و رنجیده و گاهی احساس می کند که رفتار کودک در تقابل با قدرت آن هاست، در چنین مواقعی واکنش والدین خشم و عصبانیت است و چه بسا این از کوره در رفتن، آتش لجاجت کودک را شعله ور می کند و همچنین خود والد پس از مدتی، از واکنش خود پشیمان می شود و عذاب وجدان می گیرد و برای جبران، حتی ممکن هست برای لحظاتی خواسته های کودک را بدون هیچ چارچوبی برآورده کند و این گونه چرخه رفتار احساسی غلط شکل می گیرد. چرخه ای که والدین بارها و بارها از آن شکایت می کنند. یکی از مهمترین نکاتی که والدین در تربیت فرزندان باید به آن آگاه باشند، طبق فرمایشات امام علی (ع) این هست: لا أدَبَ مَعَ غَضَبٍ؛ با خشم، تربیت {ممکن} نیست. برای اینکه شما بزرگوار بتوانید واکنش بهتری را به فرزند خود نشان دهید نکاتی را خدمتتان عرض می کنم:
- رفتار کودک نوپای شما در این مرحله از رشد کاملا طبیعی و نرمال است. حدود دو سالگی، کودکان بدخلقی و بهانه گیری می کنند. این حالت می تواند شامل زدن دیگران یا حتی خودشان، گاز گرفتن، خراب کردن اشیا و چیزهای دیگر باشد. چون مغز آن ها هنوز به اندازه ی کافی رشد نکرده است، بنابراین به‌دلیل فقدان آگاهی و خودکنترلی، بدان شیوه عمل می کنند. و همچنین مهارت های زبانی و کلامی به خوبی شکل نگرفته است، برای ابراز احساساتش با وسایل دیگری این کار را انجام می دهند.
- تا دو سالگی فقط به کودک در موقع زدن، گاز گرفتن کافیست" نه بگویید. زدن بد هست و ناز کردن خوبه" خودتان را ناراحت نشان بدهید و کودک را یک تا سه دقیقه در همان حالت نگاه دارید تا آرام شود اما مقابله به مثل نکنید و اگر تکرار کرد باقاطعیت بگویید" نه "و در صورت تکرارش، مطلقا توجه نکنید و بعد از مدتی این رفتار با بی توجهی، خاموش می شود.
- کودکان لجبازی می‌کنند، چون می‌خواهند دیده شوند. وقتی آنها را نمی‌بینید، به پرخاشگری متوسل می‌شوید در واقع دارید فرزندتان را به سمت لجبازی بیشتر سوق می‌دهید. یعنی وقتی کودک با انجام دادن کار خوب، توجه نمی گیرد سعی می کند از طریق منفی، جلب توجه کند. بنابراین لازم هست روی کارهای مثبت فرزندتان بیشتر تمرکز کنید تا رفتارهای خوب تقویت شوند و همچنین در این سن بهتر است بر روی رفتارهای نامناسب کودک، چشم پوشی و تغافل داشت تا به تدریج خاموش شود.
- کودک نیازمند استقلال داشتن است و گاه برای به دست آوردن این استقلال، لجبازی می‌کند. بنابراین نباید به صورت مستقیم کودک را از خواسته هایش منع کنید که او آشفته شود. در واقع ما خیلی وقت ها می توانیم با ترفندهای آگاهانه جلوی قشقرق کودک را بگیریم بدون اینکه آسیبی به روان خود و کودک بزنیم. مثلا محیط امنی را برای کودک فراهم کنیم که لازم نباشد دائم به او امر و نهی کنیم دست به چاقو نزن، فلان وسیله را برندار و...یا حواس کودک را به چیز دیگه ای پرت کنیم.
- برای اینکه ارتباط خوبی بین شما و فرزندتان شکل بگیرد لازم هست حداقل نیم ساعت وقت با کیفیت به کودک خود اختصاص دهید و بازی مورد علاقه ای باهاش داشته باشید البته بدون اینکه سرزنش، فریاد و یا نصیحتی کنید که کودک، اینقدر توجه از مادر کسب کند که نیازی نباشد با قشقرق به پا کردن و پرخاشگری، جلب توجه کند.
- نکته ی بعدی برای اینکه شما در مقابل فرزندتان از کوره در نروید لازم هست روی افکار، احساسات و هیجاناتتان کار کنید تا بتوانید مدیریتشان را برعهده بگیرید. یعنی لزوما رفتارهای کودک باعث آشفتگی شما نمی شود بلکه تفسیر و تحلیل شما از رویدادها هست که سبب ناراحتی شما می شود. چه بسا شما اتفاقات پیرامون را به صورت اغراق آمیز و بیش از حد فاجعه انگیز پیش خود توصیف می کنید و این امر، در پی داشتن هیجانات و احساسات منفی را در برخواهد داشت.
- برای مدیریت خشم باید نسبت به محرک ها، رویدادها و شرایط برانگیزاننده، آگاهی پیدا کنید و روی آن ها کار کنید تا هنگام رو به رو شدن با موقعیت ، انتخاب نادرستی نداشته باشید.
و قدم بعدی شناسایی پیامدهای خشم هست. این خشم برای من و اطرافیان چه سود و زیانی دارد. آیا سودش بیشتر است یا ضررش. می توان با علامت گذاری (اگر..... آن وقت.....) بهتر به پیش بینی و عواقب عصبانیت بپردازیم. مثلا اگر من سر بچه ها داد بزنم، آن وقت شروع می کنند به گریه کردن و جیغ زدن..
- زمانی‌که احساس می‌کنید که در حال عصبانی شدن هستید موقعیت را تشخیص داده و از مکان دور شوید و از فرزندتان فاصله بگیرید تا اقدامی تکانشی انجام ندهید. مثلا یک فعالیت چند دقیقه ای را تا بهبود حالت جسمانی و روحی خود آغاز کنید. مثلا صلوات فرستادن، آب خوردن، نفس عمیق کشیدن، هر چیزی که شما را آرام می کند
- این جملات را با خود بگویید: "من درباره رفتار بد فرزندم چه چیزی به خودم می‌گویم که اینطور باعث خشمگین شدن من می‌شود؟" در واقع با چالش کشیدن افکارتان متوجه می شوید واقعا رفتار کودکتان، ارزش این همه عصبانیت و آشفتگی را ندارد. و در نهایت، مراقب حرف هاى خود هنگام عصبانیت باشید. درست است که حرف هاى شما تنها از روی خشم و براى تخلیه احساسات منفى شماست اما در ذهن فرزندتان حک خواهد شد.
حرف هاى شما بزرگترین یادگارى شما براى فرزندتان خواهد ماند. بنابراین به گونه ایى صحبت کنید که انعکاس صداى شما در آینده باعث خوشبختی و پیشرفت فرزندتان بشود.
موفق و پیروز باشید.

بیشتر بخوانید:
سیکل معیوب خشونت