ناشناس ( تحصیلات : دبیرستان ، 17 ساله )

سلام...
چیزی که من میخوام اینه که کمکم کنین من به استادم خیلی علاقه دارم به هیچ کسی هم نگفتم این موضوع و..حالم روز و روز داره بدتر میشه کنکورم پیش رو دارم لطفا کمکم کنین مثل این دخترای ساده هم نیستم درک میکنم که اقتضای سنمه و هیجانات نوجوونیه ولی طوری شده که شب و روز فکرم مشغولشه و همش رویا بافی میکنم درصورتی که میدونم استادم زن و بچه داره بخاطر همینم به هیچکسی نمیتونم بگم.


مشاور (خانم قربانی)

سلام بر شما همراه جوان و گرامی سایت راسخون
به دلیل علاقه بیش از حد به استاد متاهل تان، پریشان خاطر شده اید و تعارض سختی را تحمل میکنید؛ این وضعیت برایتان فشارآور شده است و به دنبال راه چاره هستید. دوست نوجوان، همانطور که خودتان اشاره کردید مشکل شما میتواند ریشه در دوره رشدی شما داشته و تحولات و تغییرات هورمونی به این مسئله دامن زده باشد. قدرت تخیل و ایده آل گرایی نوجوان که ریشه در رشد شناختی و رسیدن وی به تفکر انتزاعی دارد، باعث میشود که بین واقعیت ها و ایده ال های او شکاف و فاصله ای عمیق مشاهده شود. از طرف دیگر ترشح هورمون آن یا عشق، در دوره نوجوانی سردرگمی های نوجوانی را شدت بخشیده و نوجوان سر به هوا را سر به هواتر میکند. به نظر میرسد ترکیب این عوامل در کنار دیگر موارد فردی، باعث شده بروز مشکلات شما شده باشد. چه خوب است که خودتان به تحولات و مسائل دوره سنی خود اطلاع دارید و خوب تر میشود اگر از این بینش و آگاهی خود کمک بگیرد و با جهت دهی به رفتار و افکار خود، از این دوره طوفانی گذر کنید. توصیه های زیر می تواند راهنمای خوبی برای شما باشد:
- برنامه ریزی: برای کل اوقات روز برنامه بریزید و خود را موظف کنید که طبق آن عمل کنید. و برای پیشبرد بهتر آن برای خود تقویت منفی و مثبت در نظر بگیرید و در صورت عدم موفقیت خود را جریمه یا تنبیه کنید. با این کار فرصت خیال پردازی را از خود سلب کنید.
- جهت دهی مثبت به فرایندهای فکری: کارهایی که نیاز به تمرکز دارد را در برنامه خود بگنجانید و سعی کنید که در آن موفق عمل کنید و از یک ناظر برای بررسی رفتار خود کمک بگیرید.
- زمانی که فکر و خیال فرد مذکور در ذهن شما رسوخ میکند، حواستان را به مسئله دیگری سوق دهید و به خود بگویید که بعدا یا در زمان استراحت به این مسئله فکر خواهید کرد. و با این کار از تمرکز بر روی خیالات نابجای خود جلوگیری می شود و با نپرداختن به آن، رفته رفته در ذهن شما کمرنگ میشود. هر روز که کمتر از روز قبل در تخیلات خود غرق شده اید، به خود تبریک گفته و موفقیت خود را با هدیه ای کوچک یا یک تشویق ساده، جشن بگیرید.
- تقویت رابطه با والدین مخصوصا پدرتان: در مورد وضعیت خانواده تان توضیحی نداشتید، به نظر میرسد لازم است که از والدین تان تقاضا کنید که وقت بیشتری را به شما اختصاص دهند و گفتگوی بیشتری در بین شما صورت گیرد.
- در صورت امکان ، استاد و کلاس خود را تغییر دهید.
- رابطه با دوستان هم جنس و شایسته خود را توسعه دهید.
- ورزش را در برنامه های خود بگنجانید.
شاد و سلامت باشید.