ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 24 ساله )

سلام من یه دختری هستم که پدر و مادر پا به سنی دارم مخصوصا پدرم پیره و خیلی سخته شرایط زندگی باهاش چون همش میخواد من طبق میل خودش پیش برم و هرچی اون میگه اطاعت کنم. خسته شدم از زندگی و رفتارای پدرم از طرفی دلمم نمیاد نافرمانی کنم که مبادا آهش بگیره و یه وقت مشکلات زندگیم بخاطر نافرمانی از والدین بیشتر بشه،به همین خاطر راضی شدم به ازدواج با کسی که بهش علاقه ندارم و فقط برای خلاص شدن از دست این پدر و تغییر در زندگی رضایت میخوام بدم به ازدواج!اما باز ته دلم یه چیزی بهم میگه چطور میتونی با مردی که علاقه ی یک طرفه بهت داره و تو اصلا دوستش نداری ازدواج کنی!خیلی شرایط روحی سختی دارم ممنون بابت راهنمایی


مشاور (خانم کشمیری)

با سلام خدمت شما همراه گرامی

از اینکه در مسیر پیش روی خود راه درست مشورت را پیش گرفتید و خواهان بهترین تصمیم هستید تبریک صمیمانه من را پذیرا باشید.از گفته هایتان اینگونه متوجه شدم که در موقعیت و شرایط خوشایندی نیستید، از وضعیت فعلی و محیط خانواده تان رضایت ندارید.همراه فَهیم همانگونه که خود اشاره کردید نیکی به پدر و مادر و جلب رضایت آنها از موارد بسیار مهمی است که بدون شک تاثیر مستقیمی بر زندگی مان میگذارد. میدانم شاید بعضی وقت ها کم بیاوریم و خسته شویم ولی همیشه باید به خاطر داشته باشیم و غافل نشویم که خشنودی پدر و مادر و دعای خیرشان بر حق فرزند موجب خوشنودی خدا و ان شاالله سعادتمندی دو سرا خواهد شد.خدای مهربان در کتاب آسمانی اش چندین بار این نکته را برای بندگان خود یادآور می شود که:
"وَ اعْبُدُوا اللّه وَ لا تُشْرِکوا بِهِ شَیئاً و بِالْوالِدَینِ اِحْسانا"ً.(آیه ۳۶ سوره نساء)"و خداوند را بپرستید و هیچ چیز را شریک او قرار ندهید، و به پدر و مادر نیکی کنید."خداوند متعال، نخست، مردم را به عبادت و بندگی پروردگار، دعوت می کند و سپس به حقّ پدر و مادر اشاره دارد که نسبت به آنها نیکی کنید.و اما سوال اصلی شما دوست عزیزم و تردیدتان راجع به خواستگار فعلی؛همان طوری که اطلاع دارید ازدواج یکی از مراحل مهم در زندگی تمامی انسان ها می باشد، به طوری که نتایج تحقیقات متعدد و پژوهش های انجام شده نشان می دهد ازدواج می تواند تاثیر زیادی بر سلامت جسمانی و روان شناختی افراد داشته باشد و ثمره آن چیزی جز ایجاد خانواده هایی سالم و شاد نمی تواند باشد؛ در حقیقت انسان ها با انتخابی که دارند تا حدود زیادی در سرنوشت خود دخیل هستند و آن را رقم میزنند.تن دادن به ازدواجی اجباری و بدون میل قلبی برای فرار از موقعیت ناخوشایند فعلی، ترس از بالا رفتن سن و یا گریز از احساس تنهایی و ... در واقع از چاله به چاه افتادن است.پیشنهادم به شما همراه عزیز این است که بیشتر بیندیشید و تمامی جوانب را در نظر داشته باشید و برای موضوع مهمی چون ازدواج همواره با افراد دانا و متخصص در این زمینه مشورت نمایید.
خوشبخت و سعادتمند باشید

بیشتر بخوانید:
دلایل نادرست ازدواج و ده نوع رابطه ی بی سر انجام