ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 22 ساله )

سلام. من مدتی هست که دچار افسردگی شدید شدم همون طور که میدونید افسردگی حالت های بد و ناگواری رو به همراه داره. من میخوام درمان بشم ولی همسرم و خانوادم نمی پذیرن و هزینه درمانم رو نمیخوان و نمیتونن پرداخت کنن و در کل منکر بیماری من میشن. به نظر شما من باید چطوری همسرم وخانوادم رو راضی کنم؟حتی نمیزارن خودم برم سر کار تا لااقل هزینه درمانم رو خودم بدم. حالا من چه راه دیگه ای رو پیداکنم؟به نظر شما راهی هست؟ممنون از مشاوره ای که در اختیارم میزارید،سپاس


مشاور (احسان فدایی)

با عرض سلام و تقدیم احترام خدمت شما پرسشگر محترم! ارتباط شما با ما گویای این است که در صدد انتخاب مسیر صحیح هستید و امیدواریم ما نیز راهنمای خوبی برایتان باشیم.

در مورد سوال شما باید عرض نماییم در عین ساده بودن اما جوانب مهمی را در بر دارد و بعلت عدم توضیح بیشتر دچار ابهام است. یکی از مهمترین ارکان مشاوره مخصوصاً در زمینه راهنمایی که باعث می گردد نتیجه مطلوبی از آن حاصل گردد میزان اطلاعاتی است که شما باید در اختیار مشاور قرار دهید ؛ زیرا به هر حال تفاوت های فردی افراد در وضعیت و شرایط خانوادگی ،محیطی ،شخصیتی ،جنسیتی و ... ایجاب می کند که مشاوره ها با فرد مورد نظر و شرایط وی مطابقت داشته باشد .بنابراین با پاسخگویی به چند سئوالی که در ذیل مطرح می گردد ما را در راهنمایی دقیقتر در مکاتبات بعدی یاری فرمایید.

1.این احساس از کی آغاز شد؟ خودتان از کجا می دانید افسرده اید و چه علائمی دارید؟

2. این احساس محصول چه فکری در مورد زندگی بود؟

3. آیا دیگر ابعاد زندگی شما را نیز تحت تأثیر قرار داده است؟

4. آیا تا کنون برای مقابله با این احساس اقدام روانشناختی هم نموده اید؟

5. آیا سابقه افسردگی نیز داشته اید؟ به هر حال شما اگر در حال حاضر با افسردگی مواجه هستید درمان فعلی آن با انجام چند راهکار ممکن است ولی اگر بیش از این ادامه یابد ممکن است مزمن شود و درمان آن با دشواری هایی مواجه می‌گردد؛ اما با توجه به اینکه خانواده شما هنوز در صدد درمان شما بر نیامده اند چاره ای جز این ندارید که فعلا از طریق همین سایت راهکارهای ارائه شده را انجام دهید و بازخورد آن را به ما ارائه دهید، سپس دور بعدی راهکارها را طی می کنیم. از طرفی باز هم در تلاش باشید تا حداقل همسرتان را برای درمان متقاعد کنید. مرحله اول (تشخیص) هزینه زیادی ندارد. و اما راهکارها:

1. بسیاری از افسردگی ها ناشی از افکار منفی ای است که فرد افسرده در ذهن خود دارد، به عنوان مثال فردی که فکر می کند کسی او را دوست ندارد، در نتیجه، رفتارش گوشه گیری از دیگران، حالت عاطفی اش احساس تنهایی و افسردگی و حالت فیزیکی و جسمانی اش بی خوابی، بی اشتهایی و... است. بر این اساس برای درمان افسردگی، باید با افکار منفی مبارزه کرد، برای این کار لازم است از خود بپرسید که شواهد و دلایل شما برای اثبات یا ردّ افکار منفی تان چیست؟ و آنها را در یک جدول یادداشت کنید. همچنین سعی کنید برای هر رویداد، بیش از یک توضیح قایل شوید. هرچه شما بیشتر، رویدادهای روزمره تان را یادداشت کنید و سعی در تجزیة افکار منفی و جدال با آنها کنید، در این کار مهارت کسب کرده سریع تر از آنها رهایی می یابید. به هر حال مقابله جدی با افکار منفی , روح و روان انسان را آرام می کند.

2. با دیگران ارتباط برقرار کنید، دوستان، اقوام و آشنایان و این ارتباط را افزایش دهید.

3. با خود مهربان باشید، قبول کنید که افسردگی انرژی شما را تحلیل می برد و مانع از انجام دادن همة کارهایی می شود که قبلاً انجام می دادید. سعی کنید برای خود هدف‌های دشوار در نظر نگیرید یا مسئولیت بیش از توان خود قبول نکنید.

4. منظم باشید. یک روش منظم متناسب با خود پیدا کنید و تا آنجا که می توانید به آن پایبند بمانید. هر روز سر ساعت معین بیدار شوید و سر ساعت معین غذا بخورید و شب زود بخوابید تا خواب شبانة خوبی داشته باشید. بسیاری از کسانی که افسردگی دارند وقتی به اندازه کافی نمی خوابند حالشان بدتر می شود. پیروی از یک روش منظم می تواند ساعتِ زیستیِ شما را که اغلب به هنگام افسردگی، مختل می شود، دوباره منظم کند.

5. در اول صبح که حالتان بد می شود ورزش کنید و فعالیت جسمی داشته باشید. بسیاری از درمانگران، انجام تمرینات ورزشی را به عنوان یک روش درمانی، برای معالجة افسردگی توصیه می کنند.

6. اجازه ندهید احساس گناه بی فایده شما را تحت فشار قرار دهد و برای رفع این احساس نیز با مشاور خود به صورت حضوری صحبت نمایید.

امیدواریم با عمل به آنچه که عرض شد بتوانید بر این احساس خود غلبه کنید.

موفق و پیروز باشید.