ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 31 ساله )

من از ارشد متنفرم. از رشته لیسانسم هم همینطور. از تنهایی زندگی کردن در خارج از کشور هم همینطور.
۳ سال پیش خواهرم رفت آلمان و به من اصرار کرد که برای ادامه تحصیل برم اونجا
کلی از اونجا تعریف کرد و من رو وسوسه کرد. من توی شهرستان بعد از کلی گشتن کلاس زبان آلمانی پیدا کردم و ۲ سال طول کشید که تا سطح مبتدی بخونم(چون اینجا کلاسا خیلی شل پیش میره) بعد دیدم اگر همینطوری ادامه بدم چند سال دیگه طول میکشه تا بتونم مدرک زبانم رو بگیرم در نتیجه رفتم تهران برای زبان و دارم با سرعت زبان میخونم. ولی خدا شاهده از کاری که دارم میکنم متنفرم. من همه ش دنبال یه راهی هستم که نرم آلمان. یه دلیل محکم یه چیزی که تا آخر عمر هر کی ازم پرسید چرا نرفتی محکم بگم به این دلیل. آلمان و ارشد برای من یه کابوس هستن چون هر روز یه استرس جدید برام توی این مسیر ایجاد میشه. من تمام این کارها رو از ترس اینکه در آینده پشیمون‌ نشم انجام میدم. من باید مدرک DSH بگیرم و کلی آلمانی بخونم تا شاید درسهای دانشگاه رو متوجه بشم(حتی شنیدم کسایی که این مدرک رو دارن باز هم دچار مشکل میشن و درس ها رو سرکلاس متوجه نمیشن) بعد که درسم تموم شد باید بگردم دنبال کار. من هر روز از خودم میپرسم چرا؟ این همه دردسر برای چی؟ من ۳۱ سالمه و‌ هنوز مجردم، خیلی دلم میخواست مثل بقیه دخترها ازدواج میکردم و می نشستم سر جام و انقدر به این در و اون‌ در نمیزدم.


مشاور (خانم قربانی)

سلام بر شما همراه گرامی سایت راسخون.
علیرغم میل باطنی خود و به اصرار خواهرتان قصد تحصیل در المان را دارد و اکنون مشغول اموزش زبان و انجام مقدمات ان هستید. این شرایط برایتان طاقت فرسا شده و سبب رنجش شماست . دوست دارید به این وضعیت پایان دهید گویا جراتش را ندارید.
دوست جوان، به نظر میرسد فردی هستید که قدرت نه‌ گفتن‌ یا اراده فردی برای تصمیم گیری را ندارید، شاید برای همین است که امر خلاف میل خود را تا کنون دنبال کرده اید. پیشنهاد میکنم، خود را دوست داشته باشید و به خود احترام بگذارید و احساس خود را بپذیرید. شما تحصیل را دوست ندارید، غربت را نمیخواهید، پس تعارف را کنار بگذارید و با شهامت به ان‌ نه بگویید. دلایل شما نیز این است: عدم‌ تمایل به مهاجرت و تحصیل، ناتوانی در زبان اموزی، علاقه نداشتن به رشته خود و... .
دوست عزیز حتی اگر شما‌ مشکلی با مهاجرت نداشته باشید باز به دلیل بی علاقگی نمیتوانید موفقیت را تجربه کنید. شرط خوشبختی ازدواج نیست و جایگزین ازدواج هم فقط تحصیل و طی مسیر گذشته نیست. شما میتوانید در ایران ادامه تحصیل دهید در رشته مورد علاقه تان ، یا علایق خود را بررسی کنید و به اموزش رشته هنری یا... مورد پسند خود بپردازید و از طریق ان به کسب درامد یا سرگرم کردن و با نشاط کردن خود بپردازید. اگر شما فرد با نشاط و قوی ای باشید و حضور اجتماعی مثبتی داشته باشید، خواهید دید که فرصت ازدواج بیشتری هم برایتان ایجاد میشود.
در پناه حق و عاقبت بخیر باشید.