ناشناس ( تحصیلات : دبیرستان ، 14 ساله )
با عرض سلام و درود خدمت شما. من نمی تونم درس بخونم. یعنی هوش بالایی هم دارم ولی برای درس خوندن خیلی تنبلم ونمراتم پایینه. میخوام درس بخونم ولی نمیدونم چطوری شروع کنم؟ ذهنم پره ولی نمی تونم خالیش کنم. راه حل لطفا.
مشاور (احسان فدایی)
با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر محترم! و تشکر از ارتباط شما با «راسخون» همراه همیشگی تان، امیدواریم راهنمای خوبی برایتان باشیم.
در پاسخ به سؤال شما باید بگوییم برای این که در زندگی از تنبلی، سستی و رخوت خارج شوید و به یک انسان با اراده، فعال و پر جنب و جوش تبدیل شوید و درس های تان را خوب بخوانید، باید بدانید که هیچ کس دیگری غیر از خودتان نمیتواند به شما کمک کند. تنها کاری که دیگران میتوانند بکنند تشویق شما برای رسیدن به خواستههایتان است؛ بنابراین این خود شما هستید که بهترین مشوق و انگیزه دهنده برای خودتان جهت خروج از تنبلی، سستی و رخوت هستید.
امام على (علیهالسلام) در این خصوص مى فرماید: «مَنْ لَمْ یعَنْ عَلَى نَفْسِهِ حَتَّى یکُونَ لَهُ مِنْهَا وَاعِظٌ وَ زَاجِرٌ لَمْ یکُنْ لَهُ مِنْ غَیرِهَا زَاجِرٌ وَ لَا وَاعِظٌ» ؛ «کسى که در اصلاح خود کمک نکند، دیگران نه مانع بروز مشکلات او مى شود و نه او را به سوى رشد و خیر مى کشاند». همان طوری که تلاش و کوشش سرمایه نیک بختی انسان است، سستی و تنبلی عامل بدبختی و عقب ماندگی میباشد. پیروزی های درخشانی که انسانهای بزرگ جهان و انسانهای موفق به دست آورده اند، همه در سایه اعتماد به نفس و تلاشهای مداوم آنان نصیبشان شده است؛ بنابراین اگر به افق های روشن زندگی چشم دوختهاید و آینده شیرین را برای خویش در نظر گرفته اید، لازم است برای نیل به این هدف شب و روز تلاش و کوشش کنید و کار کنید و درس بخوانید و در این راه امروز و فردا نکرده و خستگی به خود راه ندهید. این را بدانید که سستی و تنبلی کاری را از پیش نمیبرد؛ بنابراین بهتر است تا فرصت باقی است از سستی و تنبلی بپرهیزید و مثل یک انسان فعال و پر انرژی به وظایفی که اکنون به عهده شماست، بپردازید که به یقین در این صورت قلههای کمال و ترقی را یکی پس از دیگری فتح خواهید کرد و به یک انسان موفق و بانشاطی تبدیل خواهید شد. توصیههای کابردی:
1. توصیه میشود برای زندگی خود اهداف واقع بینانه و دست یافتی با توجه به قابلیتها، استعدادها و نیز امکاناتی که از برخوردارید ترسیم کنید و آن را به کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم کنید و برای رسیدن به آنها تلاش و کوشش نمایید.
2. برای رسیدن به اهدافتان برنامه ریزی کنید و کلاً در کارهایتان برنامه ریزی داشته باشید، سعی کنید در برنامه ریزی خود، آدمی معقول و منطقی باشید و از وقتهایتان به گونه صحیح استفاده کنید. با عشق و علاقه به کارهایتان نگاه کنید و نهایت تلاش خود را بکنید. این مهم نیست که انسان در زندگی به چه چیزهایی می رسد یا مردم در مورد او و موفقیتها یا شکستهای او چه می گویند. مهم این است که انسان نزد وجدان خود سربلند باشد و بداند که با توجه به موقعیت و شرایطی که داشته، نهایت تلاش خود را کرده است در این صورت نتیجه هر چه باشد، شما در هر صورت، موفق بودهاید. شما فقط سعی کنید در هر لحظه درست عمل کنید. به هر نقطه ای که برسید همان نقطه عالی ترین نقطه زندگی شما خواهد بود. دیگر لازم نیست به نقطه اوج دیگران بنگرید و خود را با آن مقایسه کنید.
3. در علائق خود تنوع ایجاد کنید به عنوان مثال اگر اشتغال به تحصیل دارید در کنار کتاب درسی که مطالعه میکنید کتاب شعر، حکمت، لطیفهای داشته باشید تا رفع خستگی کنید و نشاط تازهای بیابید. هر از گاهی با دوستانتان به مسافرت بروید و با آنها به تفریح سالم بپردازید و فعالیت مشترکی را مثلِ فعالیت های ورزشی، هنری، علمی و... با آنها آغاز نمایید.
4. مانند یک انسان با انگیزه رفتار کنید؛ اگر بی حوصلهاید و انگیزه کاری را ندارید، تصور کنید که سرشار از انرژی و انگیزه اید. حُسن این کار در این است که به محض شروع، آرام آرام احساس میکنید که شور و علاقه، حقیقتاً در وجود شما زنده شده است. امام علی (علیهالسلام) در روایتی میفرماید: «مَنْ عَمِلَ اشْتَاق»؛ «کسی که کار کند در او اشتیاق ایجاد میشود». به هر حال، اگر انگیزه انجام کاری را نداشتید سعی کنید خود را به کار بیندازید و از اهمالکاری بپرهیزید و هرگز کار امروز را به فردا میندازید. یکی از ویژگیهای افراد بیانگیزه، تنبل و سست این است که حال و حوصله ندارند، صبر میکنند تا حال و حوصله و انگیزه پیدا شود در حالی که هرگز از خود نمی پرسند ممکن است حال و حوصله اصلاً پیدا نشود.
5. تمرین کنید یک هفته فعال باشید؛ یعنی نقش خود را عوض کنید و به جای تنبلی و سستی، یک هفته نقش آدم فعال را به عهده بگیرید در خواهید یافت که فعال بودن کار چندان سختی نیست.
6. از تلقین منفی و برچسب زدن به خودتان به شدت بپرهیزید. عیب این کار این است که اگر شما واقعاً این گونه که خودتان را توصیف میکنید، نباشید با تلقینی که به خودتان میکنید و خودتان را فردی تنبل، سست، بیعرضه، بیاراده، بیانگیزه و... خطاب میکنید، این گونه میشود در حالی که اگر برعکس عمل کنید و خودتان را فردی سرشار از انرژی، فعال، با اراده، با انگیزه، هدفمند و... خطاب کنید حتی اگر این گونه نباشد، یواش یواش با خودتلقینی به فردی مصمم، فعال و با اراده تبدیل میگردید.
7. شرایط زندگی خود را به درستی ترسیم کنید و واقعیت زندگی خود را بپذیرید، به هیچ وجه خودتان را با دیگران و سایر دوستانتان و موقعیت آنها مقایسه نکنید، بلکه بپذیرید که موقعیت و شرایط زندگی شما با آنها متفاوت میباشد به همین خاطر بر اساس موقعیتی که دارید، از خودتان انتظارات معقول داشته باشید. هرگز خود را تنبل ندانید مگر این که واقعاً این گونه عمل کرده باشید و در انجام کارها و امورات زندگی تنبلی کرده باشید.
8. گاهی انسان به خاطر شکستهای قبلی در زندگی دچار نا امیدی میشود و به دنبال آن انگیزه خویش را برای کار و تلاش از دست میدهد و در نتیجه سستی و تنبلی میورزد، در حالی که شکست اگر چه کاستی و تلخی دارد، اما به هر حال در مجموع یک قدم انسان را به واقع و پیروزی نزدیک میکند، پس به جای توقف باید از گذشته عبرت بگیرید و با تلاشی مجدد به مقابله با مشکلات و سختیهای زندگی بپردازید و آنها را یکی یکی از میان بردارید.
9. با مطالعه کتابهای متعددی که در خصوص راههای افزایش انگیزه نگاشته شده است به ارتقای انگیزه خود در زندگی بپردازید.
10. سعی کنید از بیکاری بپرهیزید. انسانهایی که کارهای فیزیکی و بدنی مناسبی و تحت برنامه ای منظم و دقیق دارند هیچگاه تعادل شان به هم نمی خورد، چرا که در چارچوب کاری آنها باید از ساعت مخصوص سر کار حاضر شوند و خلاف از این برنامه برای آنها خطر از دست دادن شغل و امتیازات شغلی (ازدواج، مسکن، تفریح مناسب و...) را به همراه دارد.
11. گاهی انسانها به اشتباه گمان میکنند که افراد موفق از همان اول بدون تلاش به قله پیروزی رسیده اند، این امر اعتماد به نفس و احساس اطمینان را در افراد کم میکند. مطالعه زندگی و سرگذشت انسانهای موفق در این امر به شما کمک میکند تا مثل آنها اهل کار و برنامه، تلاش و کوشش، صبر و استمرار در مقاومت داشته باشید. زندگی انسانهای موفق شهادت میدهد که همگی مرد کار و زحمت بوده اند و به قول یکی از دانشمندان: «آنچه شده ام، نتیجه کار است. من در سراسر عمرم لقمه اى بدون کار و زحمت نخورده ام». به قول سعدی شیرازی: نابرده رنج گنج میسر نمیشود *** مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
موفق باشید.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}