با خیانت‌ مادرم‌ به‌ پدرم چطور راه بیام؟

پرسشگر گرامی، سلام! از اینکه می بینیم به ما اعتماد کرده و حرف های دلتان را برای ما بازگو کرده اید خرسندیم.
گفته اید احساس می کنید مادرتان با مرد غریبه ای ارتباط دارد. در این مورد توجه شما را به نکات زیر جلب می کنم :
1- اولا در مورد عمل مادرتان نمی توان تنها به واسطه گفته های شما قضاوت کرد، شاید موضوع آنطور که شما تصور می کنید نبوده، شاید برداشت شما اشتباه بوده است، شاید... . بنابراین قبل از هر اقدامی باید دید آیا واقعا چنین رابطه ای وجود دارد و بعد باید فهمید علت این امر چه بوده است. (که البته یافتن علت وظیفه شما نیست.)
2- به فرض که حدس شما درست بوده باشد. در این صورت پیشنهاد اولیه ما برای فرزندانی که والدین خود را در چنین شرایطی گرفتار می بینند این است که به ویژه در مراحل اولیه کار از تکنیک تغافل بهره بگیرند؛ زیرا عملکرد همه ما انسان ها به طور معمول، بازتاب انتظارات اطرافیانی است که مورد احترام آنها هستیم. در حقیقت همه ما برای کنترل خود در برابر کارهای ناشایست نیازمند بازدارنده هایی هستیم که اگر این حس به ما منتقل گردد که دیگران در مورد ما خوب فکر نمی کنند، بازدارنده ها خوب عمل نمی کنند؛ بنابراین همیشه و در همه مراحل سعی نمایید این احساس به مادرتان منتقل گردد که انتظار شما از وی رفتاری شایسته است.
3- شما در این مورد می توانید با سه فاکتور مادرتان و پدرتان و آن خانم برخورد نمایید؛ اما در اولین گام اولا به هیچ وجه در مورد این موضوع با پدرتان صحبت نکنید چرا که اینکار نه تنها اوضاع را بهبود نمی بخشد بلکه مسئله را بغرنج تر می کند، از طرف دیگر نباید به مادرتان و پدرتان کاری داشته باشید چه شما فرزند آنها هستید و وارد شدن شما به عنوان فرزند در این میدان شایسته نیست.
5- (بر فرض صحت حدس و گمان شما) گرچه چنین رفتاری از سوی یک مادرتان به هیچ وجه توجیه پذیر نیست؛ امّا مراقب باشید به مادرتان برچسب نخورد که «تو بی مبالاتی» «تو خائنی» و ...؛ زیرا طبق نظریه « برچسب زنی» اگر به عنوان مثال به فردی، به کرات گفته شود که تنبل است و پیشرفتی نخواهد کرد، او ممکن است این برچسب را به عنوان وجهی از خودانگاری خویش پذیرفته و همان گونه که برچسب القا می‌کند، رفتار کند؛ بنابراین مراقب باشید که اگر مادرتان برچسب بخورد او ناخواسته به سوی بی مبالاتی و ... کشیده خواهد شد و شما به جای آن که به هدف خود نزدیک گردید، فرسنگ ها از آن دورتر خواهید شد.
6- ظاهرا مادرتان نسبت به کاری که در حال انجامش است غافل است؛ لذا زمینه ساز آگاهی در وی با توجّه به اعتقاداتش باشید. به عنوان مثال اگر زنی متدین است که گفتن حکم شرعی ماجرا ممکن است او را از غفلتی که بدان دچار شده برهاند به نوعی آدرس ما را در اختیارش قرار دهید تا در این زمینه با ما به گفتگو بنشیند؛ زیرا چه بسا او خلأهایی در وجود خود احساس کرده که باعث شده به این راه کشیده شود و با شما به عنوان فرزند نمی تواند طرحش کند.
7- نقاط قوت مادرتان را جلوه داده و کاری کنید که احساس کرامت نماید. یادتان باشد مهم ترین خواسته بشر، داشتن حس مهم بودن،‌ تحسین شدن و برتری جویی است؛ لذا تا می توانید به مادرتان احساس مهم بودن القا کنید؛‌ زیرا تنها در این صورت است که پاسخ های مثبت بیشتری را دریافت خواهید نمود.
موفق باشید.