ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 18 ساله )

سلام. من‌ کنکوری هستم و خواهرم ازدواج کرده و بچه ی اون اولین نوه ماست و بسیار برامون عزیز هستش. هر روز میاد خونمون سر میزنه و وقتی هم می خواد بره مادرم نگهش میدارد و اصرار میکنه که نرن و خلاصه کل روز خونه ما هستن تا شوهرش بیاد. تازه گاهی شوهرش هم پشت بندش میاد. بودن اونها رو دوست داریم مخصوصا که خواهر زاده م خیلی ناز هستش. مشکلی که هست هم سر و صدای بچه و گفت‌ و‌ گوی مادرمه و هم‌ اینکه من وسوسه میشم‌ با بچه بازی کنم و هم اینکه اون هم بازیگوشه و گاهی خیلی لوس میشه. با این‌شرایط من‌ چه جور درس بخونم. کتابخونه رو هم دوست ندارم.


مشاور (خانم قربانی)

با سلام و احترام خدمت شما همراه گرامی سایت راسخون.
دلبستگی مادرتان به تنها نوه اش و شیطنت های شیرین او در هنگام حضورش در منزل تان، سبب شده که در مطالعه شما وقفه ایجاد شود.
دوست عزیز، طبیعتا بهترین حالت برای داشتن فرصت و تمرکز جهت مطالعه، استفاده از محیط کتابخانه است. درست است که این محیط برای شما مانند منزل نیست اما باید به مصالح خود فکر کنید و بدانید که اگر تغییر شدنی و ممکن باشد، لازم است ان را از خود شروع کنید. توجه کنید که سختی و خشکی محیط مطالعه به مرور برای شما خواهد شکست و با یافتن دوستان جدید در آن محیط برایتان جذابیت پیدا میکند. اما اگر همچنان مخالف حضور در کتابخانه هستید با مادرتان صحبت کنید و به ایشان اعلام‌ نمایید که در شرایط حاضر، اولویت هارا لحاظ کرده و حضور خواهرتان را محدود کند و یا حداقل از اصرار او برای ماندن صرف نظر نماید. شما نیز در زمان حضور خواهرتان مقید باشید که فقط در حدود یک ربع الی نیم ساعت در کنار او و فرزندش باشید ان هم به عنوان استراحت. و مابقی را در اتاق و یا محلی دور از دسترس قرار بگیرید و به مطالعه متمرکز شوید. یا اینکه اگر وسوسه برای همراهی بیشتر با خواهر زاده تان دارید، از خانواده بخواهید که حضور او را به اطلاع شما نرسانند. به اهدافتان فکر کنید تا انگیزه تان برای کنترل میل به همراهی با خواهر زاده تان کاهش یابد.
در پناه حق و عاقبت بخیر باشید.