ناشناس ( تحصیلات : دبیرستان ، 17 ساله )

با سلام و عرض ادب. مادر من سالهاست طلاق گرفته ولی هنوز ازدواج نکرده. من و او تنها زندگی میکنیم. متوجه شدم‌ که مادرم‌ خواستگاری دارد و بدش هم‌ نمی اید با او ازدواج کند. اما فکر میکنم نگران من هست و برای همین دست دست میکند. من دوست دارم او ازدواج کند. البته اوایل مخالف بودم‌ اما اکنون گه خودم به بلوغ رسیدم و سختی های او را می بینم موافق ازدواج‌ او هستم اما نمیدانم چه جور به او بگویم که من مشکلی ندارم. لطفا کمکم کنید.


مشاور (خانم قربانی)

با سلام و احترام خدمت شما همراه گرامی سایت راسخون.
والدین تان از هم‌ جدا شده اند و شما در کنار مادرتان‌ زندگی میکنید. دوست دارید او نیز مانند دیگر افراد از حمایت همسر برخوردار باشد و آسایش و آرامش بیشتری را تجربه نماید. میخواهید به گونه ای به او بگویید که بخاطر شما فرصت های ازدواج را از دست ندهد اما راهش را نمیدانید.
دوست نوجوان، درک شما از شرایط مادرتان و‌ محبت شما به او کاملا مشهود است و مطمئن باشید این همراهی شما، حتما توسط ایشان دیده خواهد شد و جایگاه شما را نزد خداوند و مادرتان ارتقا خواهد داد. برای بیان این مطلب، بهترین راهکار بیان مستقیم و اعلام نظر است. یعنی در یک زمانی مانند خوردن میوه و چای و یا انجام امور منزل که نزدیکی فیزیکی دارید و یا در دعوتی برای گفتگوی کوتاه،‌ ابتدا به مادرتان اظهار محبت کنید و به او بگویید که دوست دارید تنهایی اش را پایان‌ بدهد و برخلاف انچه فکر میکنید، با ازدواج او مخالف نیستید. به مادرتان اعلام کنید با شرایط او سازگار خواهید بود و او در انتخاب اینده خود کاملا ازاد است و نمی پسندید که بخاطر شما، اینده خود را محدود کند. اگر بیان این‌ نکات برایتان سخت است، میتوانید نظرات خود را در قالب یک‌ نامه به اطلاع او برسانید. دعای گوی مادرتان باشید و از صمیم قلب، برایش ارزوی خوشبختی و بهین روزی نمایید.
در پناه حق و عاقبت بخیر باشید.