ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 34 ساله )

سلام و وقت بخیر .من ۱۲ ساله ازدواج کردم و ۲ تا بچه دارم.زندگی خوبی ندارم اصلا ارامش ندارم. همیشه تنهام. شوهرم همیشه باهام قهر میکنه اونم طولانی تا یکماهم میشه کلا جدا هم میخوابه.همیشه تا حرف بزنم بهم فحش میده .جیغ میزنه.توهین میکنه میگه کسی بتو گفت حرف بزنی تو چکاره ای .رئیس این خونه منم. هر کاری صلاح بدونم میکنم به تو هم ربطی نداره. اونم جلوی بچه ها. و همیشه بچه ها رو نصیحت میکنه ولی جوری میگی که یعنی بامنه .میگه دروغگویی خوب نیست بابا مثل بعضیا غرور خوب نیست ولی خدا میدونه اینجوری نیستم خیلی ایراد میگیره ازم.از هیچ چیز من راضی نیست.همش میگه کاریت بمن نباشه من هر کار بخوام میکنم تو بزرگتر من نیستی.هر وقتم دلم بخواد میرم میام.همیشه هم سر مسائل خیلی عادی و بی ارزش گیر میده اینقد پیله میکنه و جیغ و داد اخرشم خودش قهر میکنه هر چی التماسش میکنم شروع نکنه گوش نمیده.همیشه از روز اولم میگه من مشکلی ندارم تو برو خودت و درست کن ادم باش بشین فقط بگو چشم.نمیخوای بسلامت جمع کن برو.همیشه هم میگه میرم طلاقت میدم این سند برداشته بره کارای طلاق و بکنه ولی من نمیخوام ۲ تا بچه دارم.خسته هم شدم همیشه داد میزنه وسایل و پرت میکنه به من و بچه ها فحش میده. همیشه هم میگه کاشکی با تو ازدواج نمیکردم.مشاورم رفتم ولی شوهرم میگه من مشکلی ندارم نمیام. خیلی تنهام خسته شدم نمیدونم چکار کنم طلاق بگیرم و خودم و بچه هام به ارامش برسیم یا بمونم و بشیم همخونه .کمکم کنید


مشاور ( الهه سادات صالحی)

با سلام خدمت شما دوست و همراه گرامی 
متاسف و ناراحت شدم از شرایط سخت و رنج اوری که در ان واقع شده اید .معمولا قهر در پی نیازی که ارضا نشده باشد شکل می گیرد .قهر کردن ،  یک الگوی ناکارامد دوران کودکی ست که گویا همسرتان آن را از کودکی اش به بزرگسالی اورده است .ممکن است این الگو برای کودکی شان مناسب بوده باشد و کار ساز اما برای یک بزرگسال که الگویی برای کودکانش هم  هست ابدا مناسب نیست.

قهر در مقابل نیازی ارضا نشده اتفاق می افتد .و انچه که مهم است این است که با قهر کردن ایشان به خواسته ی خودشون رسیده اند و این به این معناست که شما در مقابل قهر همسرتان ضعف نشان داده اید .

ایشون از قهرشان به نتایج دلخواه رسیده اند و این رفتارشان تقویت شده است و به این ترتیب راهبرد مقابله ای ایشان همین قهر کردن شده است ..چنانچه به ان نتایج دست نیابند ، احتمالا الگوی رفتاری خود را تغییر خواهند داد  .به عبارت دیگر ، ابتدا کشف کنید که از قهرشان چه اهدافی را پیگیری می کنند و به دنبال دست یابی به چه نتیجه ای قهر کرده اند .سپس باید چرخه را قطع کنید .یعنی هر کاری که در مقابل قهر ایشان از خود نشان می داده اید و رفتار می کرده اید ، حالا ان کارها را نکنید .و ایشان را به اهداف مورد نظرشان نرسانید .

یکی  از راهکارهای بیرون امدن از این گونه چرخه های شرطی شده ،خاموشی رفتار است .یعنی رفتار مورد نظر زمانی که پاسخ مورد نظر را  به دنبال نداشته باشد و تقویت نشود ، خود به خود خاموش می شود که البته مستلزم صبر و تحمل بسیار است .

باید طاقت بیاورید و هر چقدر بر قهرش پافشاری کرد شما هم محکم تر در مقابلش ایستادگی کنید .با تمام تفاسیر ،لازم است برای بهبود رابطه به یک زوج درمانگر مراجعه نمایید .

اگر ایشان نمی ایند خودتان به تنهایی مراجعه کنید و یا با ترفند ی خاص او را به جلسات بکشانید .در بین گفته هایتان اشاره کردید که ایشان عیب و ایراد را در شما و شخصیت  شما می بینند و به نظر ایشان با درمان اختلالات  شما مسائل و مشکلات تان خود به خود حل خواهد شد .

عیبی ندارد ایشان معتقدند که اشکال کار از شماست و شما باید درمان بشوید! شما هم دقیقا روی همین صحبت ایشان مانور  بدهید. به همسرتان بفرمایید مشاورم برای درمان من نیاز دارد با شما گفتگو کند و معتقد است بهترین شخصی که در این زمینه می تواند نظراتی در پیشبرد درمان ما داشته باشد، شخص شما هستید، لذا برای درمان من به کمک و همفکری با شما احتیاج دارد. برای درمان شدن من تشریف بیارید.

از ان سمت هم با مشاور تان هماهنگ باشید که متوجه امور باشند و همکاری باید را با شما داشته باشد و بتواند مبحث اختلال شخصیت یا اختلالات دیگر را در ایشان مورد ارزیابی قرار دهد .

البته با آن پیش زمینه ی فکری و اعتقاد ی بعید به نظر می رسد اثر بخشی داشته باشد. لیکن، یک تلاش هدفمند است و تیری در تاریکی ست که انشاالله به هدف اثابت کند .

با توجه به نوشته ها و شرح حالی که ارسال فرمودید، احتمالی وجود دارد که پای اختلال شخصیتی و یا الگوهایی از ان در میان باشد ولیکن برای دادن تشخیص قطعی بررسی های بیشتر و مصاحبه ی بالینی باید  صورت  پذیرد که آن هم  به حضور ایشان در جلسات درمانی و مشاوره مرتبط می باشد .

دوست گرامی چنانچه موفق به دریافت کمک  زوج درمانی نشدید .و نتوانستید همسرتان را برای حضور در جلسات مجاب کنید ، پیشنهاد می کنم حتما خودتان به تنهایی و به صورت مشاوره ی فردی از  یک روانشناس کمک بگیرید .مسائلی که مطرح فرمودید مسئله ای نیستند که با مشاوره ی مکاتبه ای و دادن دو تکنیک و راهکار قابل حل شدن باشد.

زوج درمانگر رابطه ی بیمار را هدف درمانش قرار می دهد .و در مشاوره ی فردی راه و روشی به شما می دهد که بتوانید با تغییر الگوهای رفتاری خودتان روی رابطه و به تبع ان روی همسرتان تغییراتی اعمال کنید .تا ان شالله شرایط مطلوب تری برای خود و فرزندانتان فراهم اورید .

 درپناه خدای مهربان باشید .