ازدواج با یک زن بیوه
ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 28 ساله )
سلام خسته نباشید سوالی که دارم اینه که من پسری 28 ساله مجرد فعلا در هیچ رابطه نیستم و عاشق زنی شدم که دو بار ازدواج کرده که ازدواج اول به مشکل خرده و طلاق گرفته البته بچه دار شده یک بچه پسر الان حدودا هشت ساله اش و پیش پدرش زندگی میکنه و شوهر دومین این خانوم هم یکسال بیشتر فوت کرده و سنی حدودا دوسال از من کوچکتر هستش من 71 اون 73 واقعیتش من ازش خوشم اومده رشته روانشناسی خونده هم رشته ی منه البته تو یه دانشگاه نبودیم فامیل دور میشه حالا میخوام بهش پیشنهاد ازدواج بدم نمی دونم چطور بهش بگم و اینکه شرایط اینطوری مشکلی بوجود میاره ؟
باتشکر
مشاور ( الهه سادات صالحی)
سلام خدمت شما دوست گرامی
انچه که در ازدواج اهمیت بسزایی دارد این است که ازدواج تنها بین دونفر رخ نمی دهد و پیوند دو خانواده محسوب می شود .
شما بررسی بفرمایید که ایا خانواده ی شما با این مسئله مشکلی ندارند ؟! .در صورت مخالفت ، ایا می توانید نظر مساعد شان را جلب کنید یا خیر ؟!
اینکه رضایت خانواده را جلب کنید حائز اهمیت می باشد .چرا که در غیر این صورت مشکلات بسیاری با این ازدواج می تواند برایتان رخ دهد .وابسته به شدت مخالفت حتی ممکن است همکاری و همراهی انان را از دست بدهید .شاید قبل از هر چیزی لازم باشد بررسی نمایید ایا شخصی در زندگی ایشان حضور دارد یا خیر ؟!
و یا اینکه ایشان قصد ازدواج دارند ؟! یا خیر .یعنی ابتدا مطمئن شوید و بعد در ذهنتان نقشه ی راه را بچینید .
اگر چه این ازدواج هم مشکلاتی می تواند برایتان ایجاد کند و هم می تواند محسناتی در بر داشته باشد .اینکه این خانم با تجربه هستند و مانند برخی دختران تازه ازدواج کرده بی تجربگی در روابط از خود نشان نخواهند داد از محسنات این ازدواج محسوب می شود .
ابتدا تمام جوانب امر را بسنجید ، ایا واقعا خودتان با این مسئله که ایشان در دو رابطه بوده اند که به هر شکل زود هنگام به پایان رسیده اند مشکلی ندارید ؟! ایا سوالاتی در این زمینه ذهن شما را درگیر ننموده است ؟! یا در اینده نخواهد کرد ؟
اینکه ایشان تجربه ی دو زندگی و رابطه را دارند و یا فرزندی هم دارند ، جزء معایب ایشان به حساب نمی اید .در صورتیکه شما به ان سطح از بلوغ عاطفی و عقلانی رسیده باشید که پای گذشته را هیچگاه به میان نکشید .علی الخصوص باعث یاد اوری رابطه های قبلی نشوید .شاید بهتر باشد کمی دقیق تر خدمت تان بیان کنم. ایا ذهنتان درگیر با نوع روابط ، شکل روابط یا هرگونه سوال دیگری مرتبط به روابط نزدیک و خصوصی ایشان با همسران سابق شان نیست ؟!
برای رسیدن به پاسخ سوالات تان و انچه برایتان مجهول است چه راهکاری را در نظر گرفته اید ؟!
در مورد شخص ایشان اگر ذهن شان بین گذشته و حال در حال رفت و امد نباشد و به عبارتی مدیریت خوبی روی این مسئله داشته باشند به نظر نمی رسد مشکل خاصی ایجاد شود . اما اگر تا حدی هرچند مختصر با گذشته شان درگیر باشند و یا مدیریت ذهن در ایشان ضعیف باشد ، و به عبارتی در حال و اکنون زندگی نکنند ، احتمالی وجود دارد که ذهن شان درگیر قیاس و مقایسه کردن بین روابط و افرادی که با انها در رابطه بوده اند با شما و یا رابطه ی با شما بشوند .
پیشنهاد می کنم قبل از هر اقدامی با یک مشاور به طور مفصل و جزءی تر گفتگویی داشته باشید و اگر تصمیم تان برای تشکیل زندگی مشترک جدی بود ، حتما با مشاوره ی پیش از ازدواج ، تمام زوایای شخصیت خودتان ، شخصیت ایشان و امادگی ها و هماهنگی هایتان با همدیگر را بسنجید و بررسی نمایید .سپس اقدام به ازدواج کنید .
در PMC ( مشاوره پیش از ازدواج ) تمام احتمالات و مسائل بررسی می شود .و در صورت لزوم به شما اموزش های لازم را ارائه می کنند .ضمنا چند تست ( ازمون های شخصیت )از شما گرفته می شود و بر اساس ان ها سنخیت و هماهنگ بودن شخصیت شما و ایشان مورد بررسی قرار می گیرد و چنانچه نا هماهنگی یا تضادی میانتان وجود داشته باشد بدینوسیله نمایان می گردد .
در پاسخ سوالتان مبنی بر اینکه چگونه ایشان را از تفکرات تان اگاه سازید ، پیشنهاد می شود از مادر یا خواهر تان برای درخواست قرار ملاقات با ایشان کمک و یاری بگیرید .با توجه به موقعیت حساس ایشان اگر خودتان مستقیم اقدام نمایید ، در خواستتان به صورت صحیح و ان طور که هست ، برداشت نشود .و چه بسا نوعی مزاحمت به جهت سود جویی و سوء استفاده تلقی شود و همان ابتدای کار با سوء تفاهم روبرو شوید .لذا به نظر می رسد .اگر از خانواده ی تان کمک بگیرید ، اثر مثبتی به لحاظ اعتماد سازی و امن بودن شما، در روند اشنایی و پیش برد اهداف تان داشته باشد .
امید وارم انچه بیان شد به روشن تر شدن ذهن شما کمکی کرده باشد .
در پناه خدای مهربان باشید
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}