ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 25 ساله )

سلام و درود.
من آدم استرسی هستم، به تازگی قصد ازدواج دارم و با دختری هم ملاقات داشته ام،اما ترس و اضطراب های بی مورد امانم را بریده، بطوریکه زندگی برای من مختل شده است، نمی دونم چیکار کنم؟ لطفاً راهنمایی بفرمایید


مشاور ( الهه سادات صالحی)

سلام به شما همراه گرامی 
ما در زندگی با دو نوع اضطراب روبرو هستیم .نوع اول اضطراب طبیعی است که تمام انسانها ان را به عنوان نوعی هیجان که اتفاقا لازم هم هست دارند .لازم است از ان لحاظ که اگر انسانها اضطراب نداشته باشند انگیزه ای برای حرکت و پیشرفت ندارند .

تصور کنید چه چیزی باعث می شود برای امتحان درس بخوانیم .حتی سر کار رفتن ، چه چیزی باعث می شود از خواب ناز بیدار شویم و در گرما و سرما از خانه خارج شویم .علاوه بر اینها ، هیجان اضطراب از هیجانات اولیه ی ما محسوب می شود که به حفظ بقا و زندگی ما کمک می کند .و منجر به احتیاطاتی در زندگی ما میشود که لازم و حیاتی هستند .

اما نوع دوم ان ترس و نگرانی و اضطرابی ست که  از حد طبیعی خارج شده و روی عملکردهای ما در زندگی مان اثر گزار هستند .اختلال در تحصیل ، شغل  در حضور اجتماعی ما، جدا شدن از شخص یا چیزی و دیگر زمینه های زندگی ما ایجاد می کنند و اصطلاحا ما را فلج می کنند به عبارتی کارکرد و کارامدی مثبت ما را از ما می گیرند .

این نوع دوم به عنوان اختلال اضطرابی شناخته می شوند و نیاز به مداخله ی روانشناسی دارند .

اینکه شما درباره ی انتخاب شریک اینده ی  زندگی تان اضطراب داشته باشید طبیعی ست .یکی از مهمترین انتخاب ها و تصمیمات بزرگ زندگی تان است که واقعا شما را در موقعیتی مبهم و گُنگ قرار می دهد.

تمام انسانهای سالم در چنین شرایطی دچار اضطراب می شوند ولی اگر همین اضطراب طبیعی و مشترک بین تمام انسانها در شخصی به حدی برسد که کلا فرد فرار را بر قرار ترجیح دهد ، طبیعی نیست. اگر خواب و خوراک فرد را بگیرد و به حال  استیصال در اورد ، دیگر طبیعی نیست .

اگر سالیان سال در مرحله ی تصمیم گیری باقی بماند و یا بی دلیل عقلانی و منطقی ازدواج را به تعویق بیاندازد و از فردی به فرد دیگر خواستگاری را مدام تجدید کند ، فرد دچار اختلال اضطرابی ست .

که دلایل این ترس و اضطراب می تواند گسترده باشد و دلایل گوناگونی در پشت این گونه اضطراب ها نهفته است .باید علت و دلیل اصلی را یافت .

اگر فردی در تمام زمینه های زندگی اش دچار اضطراب  باشد  و در کل دچار اختلال اضطراب فراگیر باشد بدیهی است برای ازدواج و انتخاب همسر اینده اش نیز  دچار اضطراب شدید و فلج کننده ای شود و این مسئله کاملا قابل بیش بینی است .

یکی از این دلایل، داشتن وسواس فکری _عملی است که مثلا با کمال گرایی ( کمال طلبی ) ( بی نقص گرایی ) خود را نشان می دهد و فرد اضطراب شدیدی را مبنی بر اینکه یک انتخاب بی نظیر داشته باشد و فرد مورد نظر تمام ویژگی های مد نظرش را. دارا باشد یا نباشد ،این حجم اضطراب را متحمل شده است .و این مسئله  روی عملکرد و کارکرد فرد اثر گذاشته است که نیاز به مداخلات روان شناختی و رواندرمانی و در حالات وخیم تر ، دارو درمانی در کنار رواندرمانی پیشنهاد می شود و در مجال مشاوره ی مکاتبه ای به هیچ وجه نمی گنجد .

از دیگر دلایل ، تجربه ی ازدواج ناموفق و انتخاب اشتباه یا نادرست ، در اطرافیان  و در نزدیکی شخص داماد یا عروس  است که به نوعی منجر به فوبیا در فرد شده باشد .منظور پیش زمینه های ذهنی نا مطلوب است که مثل تروما (  ضربه ی اسیب زا ) روی ذهن فرد اثر گذاشته باشد .در اینجا هم نیاز به مداخلات روانشناختی به چشم می خورد .

از دیگر دلایل ، اهمیت بیش از حد و حساسیت بسیار بالا به نظرات دیگران و انچه دیگران درباره ی همسرشان خواهند گفت ! می تواند باشد .یا حتی چشم و هم چشمی با نزدیکان و مثلا بالاتر بودن یا  کم نیاوردن ...که از دلایل بی اساس و خطای شناختی به شمار می روند .و نیاز به درمان  و اصلاح شناخت در فرد دیده می شود ‌.

لازمه ی اقدام به چنین کارهای مهمی مثل انتخاب همسر و ازدواج ، سلامت کامل روان است .

پیشنهاد می کنم ابتدا از سلامت خودتان یقین حاصل کنید و پس از ان در این زمینه ها پا بگذارید .

پیشنهاد می کنم برای انتخاب همسر حتما از مشاوره ی قبل از ازدواج Pmc یاری بجویید .تا حد زیادی مشکلات و دغدغه های فکری شما را کاهش می دهد .در مشاوره ی پیش از ازدواج ...امادگی شما و طرف مقابل و همچنین هماهنگی تان با هم ، به طور دقیق و جزء به جزء سنجیده می شود .و اگر مسئله و مشکلی وجود داشته باشد به شما خواهند گفت و در صورت لزوم ، اموزش های لازم را هم به شما خواهند داد .

رابطه تان با خدا را مستحکم تر کنید و با توکل به خدا و مدد گرفتن از عقل طبیعی و مشاوره پیش روید .

در پناه خدای مهربان موفق و خوشبخت باشید .