سارا ( تحصیلات : دیپلم ، 36 ساله )

باسلام و خسته نباشید .من دو فرزند ۱۲و ۷ساله دارم مدتی است که به شدت عصبی شدم و اگر بچه ها کوچکترین اشتباهی انجام دهند آنها را می زنم ولی بعد خیلی پشیمان می شوم و خودم را سرزنش می کنم شغل همسرم طوری هست...


مشاور ( الهه سادات صالحی)

سلام به شما دوست و همراه عزیز

   به نظر می رسد بر اثر فشاری که در  زندگی و وظایف محول شده به شما ، استانه ی تحریک پذیری شما تحت تاثیر قرار گرفته است .و چه بسا  میزانی از این فشار بر اثر کامل طلبی و ایده ال خواهی شخص خودتان  به وجود امده باشد .دوست عزیزم هر انسانی دارای یک میزان توان و گنجایش است .

اینطور که شرح دادید متوجه شدم که شما بیش از توان خود قصد بهره گیری از خودتان را دارید . سر و کله زدن با بچه ها بدون  بودن پدرشان به حد کفایت از شما وقت، نیرو و انرژی می گیرد .دیگر قرار نیست که شما نقش معلم و وظایفش را هم عهده دار شوید.

وظایف مادری شما در اولویت است. همان طور که خودتان هم می دانید بد رفتاری با کودکان عواقب دردناک و غیر قابل جبرانی دارد و روی شخصیت و اینده ی انها سایه می گستراند. ضمن اینکه برای خودتان هم بسیار مخرب است .حاصلی هم ندارد جز اینکه برای شخص شما احساس گناه ایجاد کند.

همسرتان با عدم حضورشان و اینکه  در کارها کمک حال شما نیستند و شما دست تنها در مقابل این حجم از وظایفی که به عهده ی شما نهاده شده است دچار نوعی فرسایش انرژی روانی شده اید. از ایشان کمک و یاری بخواهید که لااقل این سمت جدید معلم سر خانه بودن و چنین وظیفه ای را از روی شانه های شما بردارند و با پول و درامدی که حاصل زحمت ایشان و دسترنج  همکاری شما با ایشان است . مشکل معلم خصوصی فرزندتان  را حل کنند .

با این کار مقدار زیادی از توان و انرژی شما بر ای کل خانواده حفظ می شود .ضمنا شما به عنوان مادر وظایفی دارید، به عنوان همسر هم وظایفی دارید. به عنوان فرزند هم وظایفی دارید .در مقابل مادرتان ..سوالی که اینجا مطرح است این است ..به عنوان یک انسان در مقابل خودتان چه وظایفی را به عهده دارید ؟!

زمانی که با یکی از وظایف  تان  این چنین در گیر شوید .از .توجه تان نسبت به وظایف دیگر کاسته خواهد شد .و کارکرد مثبت شما را کاهش می دهد .این طور به نظر می رسد که یکی از چند دلیلی که مسبب حال نا آرام شما شده است، عدم همدلی و یا درک همسرتان  بوده باشد .ببینید، احترام امامزاده دست متولیش هست . شما خودتان برای خودتان چقدر ارزش قائل‌ هستید ؟! خودتان چه بهایی به ارامش و آسایش خودتان می دهید ؟! انچه که در زنان سرزمین مان  دیده می شود ایثارگری و از خود گذشتگی است انچنان که بهایی به خودشان نمی دهند و حتی آسایش و ارامش و راحتی خود را فدای همسر و فرزندان می کنند و خود را نادیده می گیرند.

شما بگویید وقتی کسی برای خودش ارزشی قائل نباشد دیگران چگونه بر خورد خواهند کرد. اولین چیزی که به ذهن می اید این است که حتما راحتی و اسایش ما مهمتر از اسایش و راحتی خودش است. اصلا ما مهم تریم .لطف مکرر حق مسلم می شود .شما خودتان به خودتان و اسایش تان اهمیت بدهید.

دیگران ناگزیرند که به شما و ارامش شما اهمیت بدهند و ارزش و احترام قائل شوند. .دوست گرامی ..چیزی که مشخص و عیان است میزان فشاری ست که بر روی شانه های شما سنگینی می کند .مقداری از فشار ها را بکاهید .کمک بگیرید .به خودتان بپردازید .برای خودتان وقت بگذارید .پیاده روی ان هم به صورت تند به شما کمک شایانی می کند. میزان ازاد شدن  دوپامین  را در مغز شما بالا می برد و دوپامین از استرس و اضطراب شما می کاهد .

از تکنیک های مایندفول نس و ذهن اگاهی بهره ببرید .یوگا و مدیتیشن برای اینکه حال بهتری داشته باشید بسیار مفیدند .لطفا پیاده روی را در برنامه ی روزانه ی خود بگنجانند .از اضطراب شما کاسته می شود .سیستم خواب و بیداری خود را تغییر دهید .ساعات طلایی شب را از دست ندهید .ساعات طلایی از ساعت ۲۲تاساعت ۲ بامداد است که تنها در این ساعات شبانه روز انسان تمام دوره ها و مراحل خواب را طی می کند .و ساعات دیگر شبانه روز چنین ویژگی را ندارند  در این ساعات سموم بدن از بدن خارج می شوند و بدن و روان انسان بالانس شده و تعادل خود را مجدد بدست می اورد .

توجه داشته باشید انچه که در ارتباط با فرزندانتان اهمیت بسزایی دارد ، ان مهر و محبتی است که از شما به عنوان مادر باید  دریافت کنند .اگر درس ها را یاد نگیرند یا نمرات پایین بیاورند قابل جبران می تواند باشد ..اما اگر نتوانند مهر مادری را دریافت کنند و توجه و محبت بی قید و شرط را از شمای مادر نتوانند بگیرند ، از هیچ کس دیگری نمی توانند بگیرند و این خسارت و آسیبی که به روان و شخصیت انها وارد می شود ، تا اخر عمر قابل جبران و بازسازی نخواهد بود. لذا مهمترین کار و وظیفه شما ، مطابق نقش خود عمل کردن، است.

مسئله ی آموزشی را به عهده ی کسانی که اموزش دیده اند جهت تعلیم و اموزش ، بگذارید .واقعا این کلاس های انلاین ، مادران را به سختی و ناراحتی انداخته است .این مشکلات مختص شما نیست و مادران سرزمین مان ..همگی کلافه و گرفتار ،بیش از پیش، درگیر با درس فرزندان شده اند.هر زمان احساس کردید که خیلی تحت فشار هستید به خود یاداوری کنید که من تنها نیستم و تمام مادران به درد من گرفتارند .با خودتان با مهربانی و شفقت گفتگو کنید .

ضمن همدلی با خود  ،از خود سرزنشی دست بردارید .بی جهت احساس گناه می کنید .و این احساس برای شما ایجاد شرم و اضطراب می کند ،این احساس باعث بی قراری در شما و بد رفتاری با فرزندان می شود . بدین صورت شما در یک دور و چرخه قرار می گیرید و این چرخه ی معیوب را قطع کنید .شما نامهربان و کم طاقت نیستید ، تنها کمی خسته شده اید و شرایط تان  شما را تحت فشار قرار داده است .حتی اگر فرزند تان پس از تلاش های بی وقفه ی شما , باز هم ضعیف عمل می کند ،، چیزی از ارزش ها و زحمات شما کم نمی کند .شما به عنوان معلم و مربی تعلیم ندیده اید .لطفا متوجه باشید که انتظارات غیر واقع نگرانه از خودتان نداشته باشید .

همسرتان در حال فعالیت برای رفاه شما و فرزندان تون هستند ، به نظر می رسد بهترین راهکار در حال حاضر ،  گرفتن کمک از یک اموزگار ، جهت  اموزش به فرزندتان باشد .همچنین برای کارهای منزل( حتی شده مدتی اندک) ،از خانمی کمک بگیرید.که کمی سرتان خلوت شود و به ارامشی نسبی دست یابید .ان شاالله با این کار مقداری از باری که بر دوش تان قرار  دارد، کاسته می شود .از ایده آل گرایی دست بردارید .عزیزم هیچ چیزی در این جهان کامل نیست ..اگر فرزندتان مسئله ای را یاد نگیرد زمین به اسمان نمی اید ،اتفاقی نمی افتد .دنیا به اخر نمی رسد ، یک روز زود تر یا دیرتر فرا خواهد گرفت .دچار یاس و نا امیدی نشوید . ارتباط تان را با خدا مستحکم تر کنید .و امید تان را از یاری خداوند مهربان قطع نکنید . 
    
  در انتها پیشنهاد می کنم در صورتی که با کم کردن میزان مسئولیت هایی که بر عهده گرفته اید ، باز هم این حالت بی قراری و تحریک پذیری در شما کاهش نیافت ..حتما از یک روانشناس یاری بجویید .در پناه خدای مهربان باشید .🌹