همسر
ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 27 ساله )
سلام
مادر و پدر همسر من چندین ساله از هم جدا شدن
و ایشون پیش پدرش بزرگ شده و متاسفانه من بعد ازدواج به اخلاق های بد پدر همسرم پی بردم و الان دارم میبینم تقریبا تمام اون رفتارهای بدو همسر من هم دارن و من از اینده میترسم که همسرم منم کاری کنن تا من مثل مادرشون فراری بشم و بخوام جدا شم
خسیس هستن ولی خودشون قبول ندارن خسیس یعنی در حد ۲۰۰_۳۰۰ ت هم میگن زیاده بذار برا ماه بعد با اینکه حقوقشون خیلی بالاست( قبل ازدواج بهونه اینو میاورد که دارا جمع میکنه برا عزوسی و خونه)
نسبت به خانوادم پرتوقع هستن اما خودشون کوچکترین قدمی براشون بر نمیدارن
به ادم ها بی اعتماد هستن
اهل گردش و بگو بخند نیستن (قبل ازدواح اینطور نبود)
گیر میدن به همه چیز که زن رانندگی نکنه زن نباید عینک طبی بزنه زشت میشه(نمیذارن عینک بزنم) زن موهاشو کوتاه کنه زشت میشه و...
به ساعت رفت و امد به رنگ لباس و... گیر میدن درست عین پدرشون یه سری قدانین خاص واسه خودشون دارن😮
پیش مشاور هم نمیان
با این شرایط تا دیر نشده من اگر جدا شم برام بهتر نیست؟
مشاور (زینب علی پور)
با سلام به شما دوست عزیز:
جدایی راه چاره نیست؛ در بسیاری از مواقع برای فرار از مشکلات زناشویی می توان طلاق را انتخاب کرد و بسیار راحت همه از همه مشکلات خلاص شد؛ اما آیا طلاق راه چاره است یا فرار از مشکلات. امروز در این زندگی به این مشکل برخوردیم و طلاق را انتخاب کرده ایم فردا در زندگی دیگر مشکلی دیگر، پس راه حل طلاق نیست.
طلاق را خداوند قرار داده و کاری حلال است زیرا وقتی زن و شوهری واقعا نتواستند در کنار هم زندگی کنند، این راه را انتخاب کنند. پس طلاق راه اول نیست بلکه راه آخر است.
اول، خونسردی خود را حفظ کنید و آرامش داشته باشید فقط نیمه خالی زندگی را نبینید، دنبال نکات مثبت و خوبی های همسرتان باشید و آن ها یاداشت کنید.
دوم، دنبال علت رفتارهای او باشید؛ درست است، مقداری ژنتیک در رفتارانسان اثر دارد البته نه به مقدار زیاد. چه طور زمان نامزدی اهل گردش بوده اما الان نه؟ چه اتفاقی افتاده؟
جستوجوی علت و پیداکردن آن سبب می شود تا شما راحت تر مشکل را حل نمایید.
سوم، با او صحبت کنید نه به حالت سرزنشی و گلایه بلکه از روی مهربانی؛ مسائل را برایش بازگو کنید. وظیفه هر مردی برآوردن کردن نیازهای منطقی همسرش است، دنبال این نباشید که همه چیز را یک روزه بدست آورید. بلکه با صبر و تحمل و با گذشت زمان و آرام آرام سعی کنید که مسائل را به نفع خود تغییر دهید.
چهارم؛ همه نیاز هایتان را با هم درخواست نکنید، بلکه یکی یکی بیان کنید، مثلا اگر واقعا دلتان می خواهد به گردش بروید ابتدا آن را بیان کنید و بعد از چند وقت تقاضای دیگری کنید. مثلا در مورد همین گردش رفتن، چون او نصبت به هزینه کردن حساس هستند می توانید غذا را در خانه تهیه کنید که هزینه کمتری داشته باشد.
پنجم، مدیرت داشته باشید، در بسیاری از مواقع لازم نیست نیازها را بیان کنیم بلکه با نوع رفتارمان باید طرف مقابل را متوجه کنیم.
ششم؛ رابطه جنسی و عاطفی خود را با همسرتان بیشتر کنید، معمولا مردها وقتی عاشق همسرشان شوند حاضرند هر کاری برایشان انجام دهند.
هفتم؛ همسر شما از نظر عاطفی در زندگی مجردی خود دچار لطمات زیادی شده، پس روحیه حساسی و وابسته ای باید داشته باشد، پس شما می توانید این نیاز او را به گونه ای که به نفع شما است استفاده کنید.
هشتم؛ اگر با لباس رنگ روشن مخالف است، برای شروع از رنگ های سیر استفاده کنید به مرور رنگ را روشن تر کنید نه این که مثلا مانتو قرمز رنگ بگیرید و انتظار داشته باشید عکس العملی نداشته باشد.
نهم؛ اگر نیازی در خانه دارید به صراحت بیان کنید، بحث نکنید فقط قاطع بیان کنید. البته وقتی همسر شما دارای رفتارهای خاصی است شما هم باید با احتیاط و با توجه به روحیات همسر خود عمل کنید.
دهم، مطالعه خود را بالا ببرید و کتاب های روانشناسی بخوانید، که در مورد مسائل و مشکلاتی که در زندگی برایتان پیش می آید راه حل هایی داشته باشید.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}