ناشناس ( تحصیلات : کم سواد ، 30 ساله )

سلام به خاطر ترک واجبات انجام انواع گناهان درگیر اعتیاد شدم من خودم هیت عزاداری داشتم همه چیزم نذر محرم و صبر بود با همین پاها که داره قدم در گناه و معصیت میذاره پیاده اربعین پابوس آقا رفتم کربلا خودتون بهتر میدونید خلاصه بگم ساعت ۵ونیم صبح است خواب به چشمام نیومده دیگه خسته شدم به خودش قسم اگه خودکشی باعث بدتر شدن کارم نمیشد خودم را خلاص میکردم ولی گناهی نابخشودنی است من شغلم کشاورزی و گاوداری است مجرد هستم گناه باعث شد اول اعتیاد به مسائل جنسی پیدا کنم و کم کم اعتیاد به مواد مخدر از پایین ترین نوع شروع کردم ولی الان شیشه شما را به حضرت رقیه قسم میدم کمکم کنید نزدیک ۲۰روز شیشه نکشیدم ولی دوباره به خاطر شهوت و جنس مخالف لب به شیشه زدم...


مشاور (سیدحسین خاتمی)

سلام. اینکه شما می دانید دلیل گرفتار شدن شما به گناه و اعتیاد، ترک واجبات و عبادات است یعنی نود درصد راه را رفته اید و باید برای ده درصد باقی مانده تلاش کنید. پس نباید نگران باشید و فکر کنید که نمی شود در مسیر درست قدم گذاشت...
 

اول اینکه ما در آیات و روایات به طور مکرر توصیه می شویم به دوری و ترک ناامیدی، زیرا ناامیدی انسان را به بلاهای بزرگ گرفتار می کنید. اینکه انسان همیشه خداوند را در کنار خود ببیند و او را حامی خود بداند خودش یکی از عوامل گرفتار نشدن به گناه و اسیر نشدن در دست شیطان است. معمولا شیطان برای دور کردن انسان ها از خداوند آنها را به ناامیدی و اینکه دیگر نمی توان این گناهان را جبران کرد و خدا رویش را از شما برگردانده سوق می دهد، پس ابتدا باید ناامیدی را کنار بگذارید...
 

دوم اینکه باید با انجام واجبات و عبادات، خصوصا زیارت حرم مطهر اهل بیت خود را به ذوات مقدسه نزدیک کنید و در این مسیر برای آینده و ترک گناه و اعتیاد برنامه بریزید... حضور در حرم اهل بیت و امام زادگان تاثیر زیادی در ارتباط مجدد با خدا و معارف دینی است، پس این کار را در برنامه زندگی خود به طور مرتب قرار بدهید و لااقل هفته ای یکبار در کنار قبور مطهر بندگان صالح خدا حاضر شوید...
 

سوم انسان ها باید برای خود شان و شخصیت بالایی قائل شوند، اینکه خداوند انسان را خلیفه خود در زمین قرار داده شخصیت کمی نیست و اینکه مدام او را تکریم کرده جایگاه کمی نیست؛ کسی که برای خود شخصیت قائل باشد سمت گناه نمی رود زیرا گناه انسان را از مقام خلیفة اللهی تنزل می دهد و به پایین ترین درجات می رساند...

ضمن آنکه برای یک انسان چه چیزی بهتر است از اینکه خداوند او را دوست دارد و برای او ارزش قائل است و با آن عظمتی که دارد به انسان ها توجه خاص و ویژه ای دارد؟؟؟ پس اینکه بدانیم خدا چقدر به ما و حالات ما توجه می کند و چقدر ما را دوست می دارد بهترین شرایط است برای ترک هر گناهی... چون انسانی که خدا او را دوست دارد و او خداوند را دوست می دارد همیشه مراقب است که با خطاهای خود از خدا دور نشود و این مقام را از دست ندهد...

 

چهارم هر کاری نیاز به استدلال دارد، ما می توانیم برای کار خود از استدلال و توجیهات و بهانه های شیطان استفاده کنیم یا از عقلی که خدا به ما داده؟؟؟ کدامیک زیبنده بندگان خدا و محبوبان خدا است؟؟!!