بهمن عربی ( تحصیلات : لیسانس ، 30 ساله )

بابت ضرب و جرح عمدی که شاکی پرونده بودم. دادگاه رای قطعی به دیه داد. رای دادگاه کیفری اینگونه صادر شده است:
در خصوص شکایت شاکی فرزند….از متشاکی فرزند….دایر بر ضرب و جرح عمدی و شکایت شاکی به اینکه با متشاکی قبلا اختلاف داشته و قرار میگذارند تا به هم دیگررضایت بدهند در این راستا جهت مراجعه به ثبت اسناد سوار خودرو میشوند و مجددا با هم بگومگو میکنند و حسب اظهارات شاکی چون متشاکی عقب خودرو نشسته بوده از فرصت استفاده کرده وی را مورد ضرب و جرح قراردادند.
علی ایحال شاکی جهت اثبات ادعای خود به گواهی پزشکی قانونی و یک نفر شاهد استناد نمودند و علاوه بر این متشاکی در خلال اظهاراتش اجمالا به درگیری اذعان داشتند ولی منکر ضرب شاکی شدند فلهذا دادگاه با عنایت به وجود لوث و به درخواست شاکی قرار اتیان سوگند صادر و شاکی قسم یاد نمودند ضرباتی که در گواهی پزشکی قانونی قید گردیده است توسط ضربات متشاکی به وی وارد شده است فلهذا دادگاه باتوجه به شکایت شاکی و گزارش کلانتری و گواهی پزشکی قانونی و شهادت شاهد واحد و اتیان سوگند از سوی شاکی و دفاع غیرموثر متشاکی بزهکاری مشارالیه را محرز و مسلم تشخیص و استنادا به مواد 709 و 714 از قانون مجازات اسلامی و مواد 374 و 375 و 427 و 431 و 433 از قانون آئین دارسی کیفری حکم به محکومیت متشاکی به دیه را داده است. رای صادره حضوری و قطعی است.
حالا سوالم این است که با توجه به اخذ دیه و مختومه شدن پرونده و اینکه ضارب مرا واقعا کتک زده بود اگر متشاکی با مدارکی شکایت کند و شهادت شاهد بنده را مثلابه علت کذب بودن اثبات کند و بعدا نیز با ماده 474 قانون آئین دادرسی کیفری اعاده دادرسی کند با توجه به اینکه متشاکی در دادگاه درخلال اظهاراتش اجمالا به درگیری اذعان کرده ولی منکر ضرب شاکی شده است (متشاکی در دادگاه گفته بود در آن روز شاکی من را کتک زده است و من شاکی را کتک نزده ام) و باعنایت به وجود لوث و صدور قرار اتیان سوگند، آیا کل رای صادره دادگاه کیفری در دیوان عالی نقض میشود یا خیر؟


مشاور (سیدامیرحسین موسوی‌‌ تبار)

سلام. با تشکر از مراجعه شما به سایت راسخون و عذرخواهی بابت تاخیر در پاسخگویی به دلیل وجود مشکلات فنی؛

در پاسخ به سوال شما، ابتدا باید به موارد مختلفی که مطرح کرده‌اید پرداخته و آن‌ها را از جنبه‌های مختلف بررسی کنیم:

1. نحوه صدور حکم در دادگاه کیفری:

در شرح پرونده شما آمده است که دادگاه کیفری، با توجه به شکایت شاکی، گواهی پزشکی قانونی، گزارش کلانتری، شهادت شاهد، و سوگند شاکی، متهم را به دیه محکوم کرده است. در این پرونده، طبق ارزیابی دادگاه، علیرغم این که متهم در مورد درگیری اذعان کرده، اما منکر ضرب شاکی بوده است و در نهایت به دلیل وجود «لوث» (شک و تردید در صداقت یا صحت ادعا)، از شاکی خواسته شده تا سوگند یاد کند و سپس حکم به دیه صادر شده است.


2. امکان اعاده دادرسی با استناد به شهادت جدید و یا مدارک جدید:

با توجه به شرایطی که شرح داده‌اید، اگر متشاکی پس از صدور حکم قطعی، مدارک یا شهادت جدیدی مبنی بر کذب بودن شهادت شاکی پیدا کند، ممکن است بتواند درخواست اعاده دادرسی کند. در این مورد، ماده 474 قانون آئین دادرسی کیفری ایران پیش‌بینی کرده است که در صورتی که مدارک و دلایل جدیدی کشف شود که پیش از این در رسیدگی‌ها مورد توجه قرار نگرفته باشد، می‌توان درخواست اعاده دادرسی کرد.


ماده 474 قانون آئین دادرسی کیفری به شرح زیر است:
«اعاده دادرسی به موجب حکم قطعی دادگاه کیفری در صورتی امکان‌پذیر است که دلایل و مدارک جدیدی کشف شود که موجب تغییر حکم صادره گردد.»


با این حال، این که درخواست اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور پذیرفته شود یا خیر، بستگی به شرایط خاص پرونده و بررسی دقیق مدارک جدید خواهد داشت.


3. توجه به «لوث» و سوگند در رای دادگاه:
یکی از نکات مهم در پرونده شما وجود «لوث» است که باعث صدور قرار اتیان سوگند شده است. «لوث» به این معنا است که دادگاه در مورد صداقت ادعای شاکی یا متهم دچار تردید است و به همین دلیل، به شاکی اجازه داده تا برای اثبات ادعای خود قسم بخورد.


در صورتی که متشاکی پس از صدور حکم، بتواند شواهد جدیدی ارائه دهد که نشان دهد شهادت شاکی کذب بوده است (مثلاً شهادت شاهدی که در دادگاه ذکر کرده که شاکی دروغ گفته یا اثبات کند که شرایطی که شاکی از آن‌ها صحبت کرده درست نبوده است)، احتمال دارد که دادگاه اعاده دادرسی را بپذیرد. اما این امر همیشه قطعی نیست و بستگی به قوت دلایل جدید دارد.


4. محتوای اظهارات متشاکی و امکان تأثیر آن بر رای:
در پرونده شما، متشاکی اذعان کرده که درگیری رخ داده است، اما منکر ضرب شاکی شده است. این نکته می‌تواند تأثیر زیادی در پذیرش درخواست اعاده دادرسی داشته باشد. اگر متشاکی بتواند ثابت کند که شاکی در شهادت خود دروغ گفته است، ممکن است درخواست اعاده دادرسی پذیرفته شود، ولی باید توجه داشت که برای اعاده دادرسی، باید مدارک جدید و قوی‌تری نسبت به چیزی که در دادگاه اصلی وجود داشته، ارائه شود.


5. نکات مربوط به دیه و صدور رای قطعی:
در صورتی که دادگاه کیفری حکم قطعی به پرداخت دیه صادر کرده باشد و پرونده مختومه شده باشد، همان‌طور که اشاره کردید، اعاده دادرسی بر اساس مدارک جدید ممکن است امکان‌پذیر باشد. با این حال، دیه به عنوان یک حکم حقوقی در صورتی که شکایت شاکی اثبات شود، نمی‌تواند به راحتی تغییر کند. در اینجا، درخواست اعاده دادرسی تنها در صورتی ممکن است که مدرک جدیدی به طور قطعی ثابت کند که حکم اولیه اشتباه بوده است.


6. احتمال نقض حکم در دیوان عالی کشور:
در نهایت، ممکن است که در صورت بررسی مدارک جدید و یا اثبات کذب بودن شهادت شاکی، دیوان عالی کشور حکم صادره را نقض کند. با این حال، باید توجه داشت که دیوان عالی کشور تنها در شرایط خاص و در صورت وجود دلایل قوی و جدید، اقدام به نقض حکم خواهد کرد. بنابراین، احتمال نقض رای در دیوان عالی کشور به شدت بستگی به ماهیت و قوی بودن مدارک جدید دارد.


نتیجه‌گیری:
با توجه به اینکه در دادگاه کیفری شما حکم قطعی صادر شده است و شاکی در فرآیند رسیدگی به پرونده سوگند یاد کرده است، برای اینکه حکم به نفع متشاکی تغییر کند یا نقض شود، باید دلایل جدید و قابل قبولی ارائه شود. اگر مدارک جدید به طور واضح و قوی ثابت کنند که شهادت شاکی کذب بوده است، احتمال اعاده دادرسی و نقض حکم توسط دیوان عالی کشور وجود دارد. این امر اما به شدت وابسته به قدرت مدارک جدید و بررسی دقیق قضات دیوان عالی کشور است.


اگر متشاکی بتواند ادعاهای خود را مستند به مدارک قابل پذیرش و قابل اعتماد کند (مثل شهادت شاهد جدید یا مدارک پزشکی که صحت ادعای شاکی را زیر سوال ببرد)، ممکن است درخواست اعاده دادرسی پذیرفته شود.