برای درمان فوت فتیش و همجنسگرایی چه کار کنم؟
ناشناس ( تحصیلات : دبیرستان ، 17 ساله )
سلام، من یه پسر ۱۷ ساله هستم. میدونم که فتیش پا دارم و علاقه شدیدی هم به پای یکی از دوست های مدرسم (پسر) پیدا کردم. چند سالی هست که این طوریه.
این موضوع رو با خودشم مطرح کردم و خیلی سعی کردیم با هم مدیریتش کنیم و تا الان موفق هم بودیم و درگیر این گناه نشدیم. اما چند وقتیه که علاوه بر فتیش پا، حتی علاقه به خوردن آلتش هم پیدا کردم.
الان خیلی دارم اذیت میشم و کنترل احساسم و اینکه جلوی خودمو بگیرم برام سخت شده. خودم رو که بررسی میکنم در این مورد بیشتر همجنسگرا هستم تا علاقه به جنس مخالف داشته باشم.
چیکار کنم که این بیماریم درمان بشه؟ خیلی دارم اذیت میشم از این موضوع. خیلی فکرمو درگیر میکنه. توی این چند سال خداروشکر تونستم جلوی خودمو بگیرم، اما از آینده میترسم. امکانش هست خودم رو درمان کنم؟ فعلا امکان مراجعه حضوری به پزشک رو ندارم.
تا الان علاوه بر این که سعی میکردم خودم نگاهم رو کنترل کنم، از خودش هم درخواست کرده بودم که تا جای ممکن پابرهنه نبینمش تا تحریک نشم. ایشون هم قبول کرده بود.
اما آیا امکان درمان کامل وجود داره؟
از اونجا که نمیخوام خانواده ام باخبر بشن ترجیح میدم درمانم حضوری نباشه. چیکار کنم به نظرتون؟
مشاور (سیدامیرحسین موسوی تبار)
با سلام، احترام و تشکر از مراجعه شما به سایت راسخون
کاربر محترم، ارتباط شما با ما برای حل این مشکل، نشان از پاکی درونی و وجود روحیه ایمان در قلبتان دارد. این روحیه تقوی و ایمان را همچنان در خود حفظ نمایید. مشکلاتی که شما مطرح کردهاید، به طور کلی تحت عنوان اختلال جنسی فوت فتیش و یک بیماری روانی به نام همجنسگرایی می باشد.
در ادامه برای آشنایی شما و سایر کاربرانی که درگیر این مسایل هستند، ابتدا به توضیح اختلال جنسی فوت فتیش و راهکارهای درمان آن و سپس به مساله همجنسگرایی پرداخته و به علل حرمت، علل روی آوردن به آن، آثار و پیامدهای سوء و همچنین به شیوه های درمان آن می پردازم.
اختلال جنسی فوت فتیش
با توجه به اظهارات شما در خصوص مشکل اول، باید عرض نمایم که دارای نوعی از اختلال جنسی به نام فوت فتیش میباشید. البته شما مطرح نمودید که علاقه به پای همجنس دارید ولی بیشتر کسانی که مبتلا به این اختلال جنسی هستند، علاقه به پای جنس مخالف دارند که ریشه آن در تجربه های کودکی است. شاید بتوان با روان کاوی، این خصلت را درمان یا تعدیل نمود و تعدیل یا درمان آن بستگی به خواست شما دارد. برای آشنایی بیشتر با این اختلال و راه های درمان آن به مطالب زیر توجه کنید.
فوت فتیش یا اختلال روانی فتیش پا چیست؟
اصطلاح فتیش را زیاد شنیدهایم اما شاید برای شما هم این سؤال ایجاد شده باشد که فوت فتیش یعنی چه؟ ابتدا بهتر است با معنای فتیش آشنا شویم. زمانی که شخص با یک شیء خاص یا قسمتی از بدن تحریکشده و تخیلات جنسی او افزایش یابد، شخص به فتیش مبتلا است.
معنی کلمه فوت فتیش به انگلیسی (Foot Fetish) به فارسی فتیش پا است. فیتیش پا یا پودوفیلیا زیرمجموعهای از این انواع انحرافات جنسی است که ممکن است شخص از طریق کف پا، ران، انگشتان، جوراب، کفش و یا حتی بوی پا تحریک شده و به لذت جنسی برسد.
افراد مبتلا به پودوفیلیا علاقه جنسی به پا دارند. آنها لذت جنسی را فقط از پا میگیرند و بخش ضروری ارضای جنسی برای این افراد، پا است. این نوع اختلال یکی از رایجترین انواع فیتیش است. طبق تحقیقات روی افراد مبتلا به فتیشیسم تقریباً ۵۰ درصد از موارد فتیش مربوط به اختلال فوت فیتیش است.
افرادی که دچار اختلال روانی فوت فتیش هستند، به پا وابستگی بسیار شدیدی دارند. این علاقه زیاد فقط به پا و سایر چیزهایی که به پا مربوط می شود می باشد مانند جوراب و کفش.
این افراد بدون فیتیش پا نمیتوانند به لذت جنسی برسند و رابطه جنسی آنها دچار اختلال میشود. در این حالت هم روحیه خود شخص و هم همسرش آسیب دیده و ممکن است اعتمادبهنفس آنها کاهش یابد. اختلال روانی فوت فیتیش با این شدت، حتماً باید توسط روانشناس درمان شود.
علائم فوت فتیش چیست؟
بیماران مبتلا به رابطه فوت فیتیش وابستگی شدیدی به پا دارند. یکی از علائم این بیماری جستجوی آنلاین تصاویر یا فیلمهای پورن مربوط به پا است. به این موضوع دقت داشته باشید که علاقه به پای همسرتان و جذاب بودن آن برای شما، نشانه فوت فتیش نیست.
زمانی فتیش پا به وجود میآید که شما برای تحریک شدن و رسیدن به ارگاسم الزاماً به دیدن، لمس، بوییدن یا لیسیدن پا نیاز داشته باشید. این افراد در سکس احتمالاً از روشهای زیر استفاده میکنند:
- انجام ماساژ پا یا درخواست آن از شریک زندگی
- مکیدن انگشتان پا
- در برخی موارد، علاقه به بوی بد پا طرف مقابل
- بوسیدن نواحی خاصی از پا
- شستن پای یکدیگر و فیتیش مچ پا
- انجام پدیکور برای شریک زندگی و علاقه به کف پا
- ارسال عکسهای پا برای شریک زندگی یا درخواست عکس
- تحریک ناحیه تناسلی با استفاده از پا
علت بیماری فتیش پا چیست؟
هنوز علت فتیش پا در برخی افراد مشخص نیست. اما چند نظریه مطرح شده است که توضیح میدهند چرا برخی افراد به سمت پا و فوت فتیش کشیده میشوند:
زیستشناسی: برخی از روانشناسان معتقدند منشأ فتیش پا میتواند در مغز باشد. مطالعات نشان میدهند که تحریک پا و اندامهای جنسی هر دو یک ناحیه از مغز را فعال میکنند. انتهای سیستم عصبی به پا میرسد. این بخش احساسات شدیدتری را درگیر میکند. قلقلک، ماساژ و مالش در ناحیه پا بیشتر از نواحی دیگر احساس میشود.
تجربه اولین سکس با پا: برخی افراد در پاسخ به ارتباطات شهوانی، یک فتیش برای خود ایجاد میکنند. اگر اولین تجربه سکس شخص با پا همراه باشد و از این کار لذت ببرد، مغز و بدن بین پا و لذت جنسی یک رابطه پایدار ایجاد میکنند و در واقع نسبت به پا شرطی میشود.
جنبه تحقیری فوت فیتیش: ازآنجاییکه پاها پایین قرار گرفته است، برخی افراد پا را عضوی پست میدانند. این افراد به دلیل اختلالات روانی دوست دارند بیارزشتر از شریک زندگی خود باشند. آنها از اینکه پای شریک جنسی روی بدن آنها قرار بگیرد، لذت میبرند.
جنبه تسلط فوت فیتیش: تسلیم و تسلط در رابطه جنسی برای برخی از زوجها جذابیت دارد. پاها تنها بخشی از این ساختار هستند. اگر شریک زندگیتان فتیش پا داشته باشد، ممکن است از شما بخواهد روی او تسلط پیدا کنید. در این حالت فرد تمایل دارد پای شریک زندگی را پرستش کند. گاهی برای این افراد هیجانانگیز است که زیر پای همسر خود زانو بزنند.
علل فیزیولوژیک گرایش مردان به پای زنان: علاقه به بوی پای زن یا در موارد کمتر علاقه به پای پسر میتواند دلایل فیزیولوژیک هم داشته باشد. طی یک بررسی مشخص شد که این فتیش به دلیل ورودی حسی در مغز ممکن است اتفاق بیفتد. ویلایانور راماچاندران، عصبشناس، بیان کرد بخشی از مغز که حسی را که افراد از پاها دریافت و پردازش میکند، در کنار ناحیهای است که تحریکات تناسلی را درک میکند، همین اتفاق ممکن است علت فتیشهای پا در برخی افراد باشد.
شروع اختلال روانی فوت فیتیش
شروع این میل از کودکی می باشد. بعضی از بچه هایی که اعضای خانواده آنها بیشتر با پا با آنها بازی می کنند تمایل به پا پیدا می کنند و در بزرگی فوت فتیش می شوند. البته فقط بعضیها این میل را پیدا می کنند و این به معنای آن نیست که همه کسانی که با پا با آنها بازی شود فوت فتیش می شود ولی بهتر است خانواده ها از بازی های پایی با کودکانشان خود داری کنند.
بازی های پایی به این صورت است که پدر یا مادر یا خواهر برادر کف پای خود را روی سینه کودک قرار می دهند او را بالا می برند و پایین می آورند و به این ترتیب با او بازی می کنند که به مرور زمان موجب می شود در بعضی از کودکان میل به پا به وجود آید و به پا علاقه مند می شوند.
ممکن است کودک در سن پنچ یا شش سالگی تمایل به کفش مادر یا خواهرش پیدا کند و دلش بخواهد آلتش را درون کفش کند یا آلتش را ته کفش بمالد و یا کارهای مشابهی با آلتش و کفش انجام دهد و این نشان دهنده این است که کودک تمایلات جنسی اش بیدار شده و باید به روانپزشک مراجعه شود که در غیر این صورت کودک پس از بزرگ شدن به انحرافات جنسی مبتلا می شود.
هنگامی که مدتی گذشت این میل پیشرفت کرده و تمایل به بوسیدن و خوردن و لیسیدن پا پیدا می کند. هنگامی که به حدی بزرگ می شود که می تواند با جنس مخالف ارتباط برقرار کند، تمایل دارد پای جنس مخالف را ببوسد و بخورد و بلیسد و این میل به حدی شدید است که تمایل به پرستش پای جنس مخالف دارد.
به این پرستش پای جنس مخالف میسترس و اسلیو می گویند که در آن خانومی که پای او پرستیده می شود میسترس است و آقایی که پای خانوم را می پرستد اسلیو است. میسترس به معنای ارباب و اسلیو به معنای برده می باشد.
این تمایلات به حدی شدت می گیرد که برده تمایل به کتک خوردن از ارباب پیدا می کند و واقعا خود را برده خانوم حس می کند و تمایل دارد که خانوم او را شکنجه کند و از این شکنجه شدن لذت می برد که این همان مازوخیسم یک بیماری روانی است که در سکس تمایل به شکنجه شدن دارند و خانوم هایی هم که از شنکنچه کردن طرف مقابل لذت می برند دچار بیماری سادیسم می باشند.
این شکنجه شدن به گونه ای است که برده از خونین شدن لذت می برد و خانوم هم تمایل دارد آن قدر به شکنجه ادامه دهد که برده خونین شود.
کسی که مبتلا به مازوخیسم یا سادیسم است حتما باید به روانپزشک مراجعه کند و تحت درمان قرار گیرد زیرا ممکن است بیماریش شدیدتر شود.
برده در تصوراتش تمایل دارد خانوم با کفش پاشنه بلند روی سینه اش بایستد و از اینکه سینه اش با پاشنه کفش سوراخ می شود لذت میبرد. البته این فقط در حد تصورات و تمایلات است زیرا این امکان وجود ندارد و هنوز این اختلال در شما شدت پیدا نکرده است و در ابتدا مسیر قرار دارید و با تدبیر و اقدام به درمان ،جای نگرانی برای شما نخواهد بود.
درمان فوت فتیش چگونه است؟
برای درمان فوت فتیش همانند دیگر اختلالات انحراف جنسی باید از روشهای دارودرمانی و رفتاردرمانی و سکس تراپی (جلسه مشاوره درمانی که در آن درباره روشهای ارتباط جنسی صحیح صحبت میشود) استفاده شود.
روانشناس در جلسات مشاوره در رابطه با نحوه رابطه جنسی و شدت علاقه فرد به پا سوالاتی میپرسد. ممکن است از شخص خواسته شود پرسشنامهای را تکمیل کرده و پس از ارزیابی پاسخها درمان شروع میشود.
در بیشتر روشهای درمان اختلالات جنسی، درمانگر از داروهایی برای کاهش میل جنسی استفاده میکند. تجویز داروهای هورمونی برای کاهش هورمون تستوسترون یکی از راههای کاهش میل جنسی است. با مصرف این قرصها تخیلات و انگیزههای فوت فیتیش در شخص کاهش پیدا کرده و راحتتر میتوان جلسات مشاوره را پیش برد. با مصرف این داروهای هورمونی تمرکز شخص در حین مشاوره بیشتر شده و رفتاردرمانی بهتر جواب میدهد.
ممکن است، درمانگر داروهای ضدافسردگی مانند فلوکستین را تجویز کند. این داروها هم میل جنسی را کاهش میدهند. البته چنین داروهایی در کاهش تصورات و انگیزههای جنسی چندان مؤثر نیستند.
سایر راهکارهای درمانی فوت فتیش
1- به یک متخصص روانشناسی و هیپنوتیزم درمانگر مراجعه نمایید تا طی جلسات هیپنوتیزم درمانی و روان درمانی ریشههای این اختلال کشف و برطرف شوند. بدون شک این راه مهم ترین و اصولی ترین روش درمان فتیشیزم است که از نظر علمی نیز نتایج فوق العاده آن به اثبات رسیده اند.
2- برادر گرامی اگر توان مدیریت فکر خود را ندارید و این تصورات عملکرد روزانه و تحصیلی شما را کاملا بر هم زده بهتر است، آرام آرام و با در نظر گرفتن جوانب و شرایط خانواده به مرور آمادگی و مدیریت خود را برای ازدواج تسریع کنید و میتوانید با تدبیر خانواده با یک عقد طولانی با همسر مورد نظرتان ازدواج کنید تا از راه طبیعی با همسر خود ارضا شوید یعنی از راه آلت همسر و به مسایل فوت فتیش کمتر فکر کنید زیرا این یک میل جنسی است و اگر همیشه توسط همسر ارضا باشید تمایلات جنسی شدید شما را اذیت نمی کند و کمتر به پا و کفش فکر میکنید، پس از مدتی این میل کم شده و از بین می رود.
3- با خواندن قرآن و انس با خداوند بزرگ قرآن و احادیث پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) و امامان (علیهم السلام) قلب خود را از معارف نورانی حق پر کرده تا جایی برای شیطان در قلبتان نداشته باشید. همچنین با دوستان با اراده و با پشتکار در تحصیل معاشرت خود را زیاد کنید و با برنامه ریزی روزانه برای خود از فعالیت های هنری گرفته (که با دست و فکر شما درگیر شود و اجازه به حاشیه رفتن تفکرات و تخیلات برای شما ایجاد نکند) و فعالیت های ورزشی مانند کاراته و تکواندو که با نیروی ذهن شما درگیر میشود انتخاب کنید.
بیماری همجنسگرایی
همجنسگرایی (homosexuality) یعنی ارضای غریزه جنسی از طریق همجنس (مانند لواط - در مردان - و مساحقه - در زنان - و ...) به هر شکل که باشد حرام و گناه کبیره محسوب می شود. خوب است بدانید میل به همجنسگرایی، گناه محسوب نمی شود چون یک رفتار نیست بلکه میلی است درونی که گاه به دلیل کارکرد نامناسب هورمونی رخ می دهد و گاه فرد از این حالت بیزار است.
البته رفتار جنسی مطابق با این کشش، در اسلام و همه ادیان الهی حرام است و علاوه بر عقوبت شدید دنیوی و اخروی اثرات و پیامدهای شدید و غیر قابل جبران در پی دارد. چون همجنسگرایی نوعی انحراف جنسی به حساب می آید و مانند هر انحرافی پیامد خاص خود را در بدنبال دارد مانند اینکه موجب تنفر از جنس مخالف و علاقه به جنس موافق می شود.
عوارض و پیامدهای فردی و اجتماعی همجنسگرایی
همجنس بازی علاوه بر مضرات بهداشتی و روانی که دارد با فطرت انسانی مغایرت دارد و این امر باعث تعطیل شدن توالد و تناسل و گرایش افراد به جنس موافق و در نتیجه موجب تعطیلی توالد و تناسل خواهد شد. بدیهی است این امر با هدف آفرینش منافات خواهد داشت. پس همجنس بازی حرام بوده و از گناهان کبیره به حساب می آید.
اصولا طبیعت زن و مرد آن چنان آفریده شده است که آرامش و اشباع غرایز خود را در علاقه به جنس مخالف (از طریق ازدواج سالم) می جوید، و هر گونه رفتار جنسی غیر این صورت، انحراف از طبع سالم انسانی و یکنوع بیماری روانی است که اگر به آن ادامه داده شود روز به روز تشدید می گردد و نتیجه اش بی میلی به «جنس مخالف» و اشباع ناسالم از طریق «جنس موافق» است.
این گونه روابط نامشروع در ارگانیسم و بدن انسان و حتی در سلسله اعصاب و روح اثرات ویرانگری دارد. در نگاه کلی آدمی را از پدر و مادر خوب بودن باز می دارد و گاه قدرت بر تولید فرزندان را به کلی از انسان سلب می کند، افراد همجنسگرا تدریجا به انزوا و بیگانگی از اجتماع و سپس بیگانگی از خویشتن رو می آورند، و گرفتار تضاد پیچیده روانی می شوند و اگر به اصلاح خویش نپردازند ممکن است به بیماری های جسمی و روانی مختلفی گرفتار می شوند. به همین دلیل و به دلایل اخلاقی و اجتماعی دیگر، اسلام شدیدا همجنسگرایی، را در هر شکل و صورت تحریم کرده و برای آن مجازاتی شدید که گاه به سر حد اعدام می رسد قرار داده است. (تفسیر نمونه، ج 16، ص 275)
علل روی آوردن به همجنسگرایی
در مورد علل روی آوردن به همجنسگرایی هنوز توضیحی که مورد قبول همه ی پزشکان وروانشناسان باشد وجود ندارد و برخی متخصصان به علل روانی - اجتماعی وبرخی به دیگر عوامل زیستی (کارکرد نامتعادل غدد و هورمونهای جنسی) و برخی دیگر نیز علل ژنتیکی اشاره داشته اند. علل هم جنس گرایی از دیدگاه روانی ـ اجتماعی آشفته بودن روابط میان والدین وفرزندان، یادگیری های نادرست ومحیط اجتماعی ناسالم می باشد و به طور خلاصه می توان به کنترل نداشتن بر غریزه جنسی هم اشاره داشت.
اما در تحلیلی دقیق تر باید گفت: کودک از حدود ۵ سالگی وارد سیر همانندسازی با والد جنس موافق می گردد. یعنی پسربچه که تا به حال با مادر الگوبرداری ناخودآگاه داشته وارد رابطه با پدر می شود و شروع به همانندسازی با او می کند. همانندسازی با پدر یعنی همانندسازی با مرد. یعنی مرد شدن. یعنی به دست آوردن هویت مردانه چه از نظر جنسی چه در کل شخصیت.
به دست آوردن خصایل مردانه مانند میل به استقلال طلبی، میل به پذیرش مسؤولیت، چه در روابط عاطفی چه در مسؤولیت های اجتماعی قدرت ابراز وجود و بیان قاطع خود، داشتن دستورمداری (Authority)، جاه طلبی های مثبت اجتماعی، غلبه منطق واقعیت سنج بر عواطف کور، و خصایصی از این قبیل که ویژگی های روان مردانه به شمار می آیند. برای به دست آوردن این شخصیت مردانه، مهمترین مسأله رابطه پدر با پسر است. این رابطه در نوع بهنجار آن باید ویژگی های خاصی داشته باشد مانند اینکه:
1- پدر در رابطه عاطفی با پسر وارد شود: یعنی رابطه سرد نباشد و انرژی حیاتی از پدر به پسر داده شود. این به پسر پیغام پذیرش می دهد، پیغام «تو خوبی». و در این بستر پسر می تواند بدون ترس به پدر نزدیک شود و صمیمیت و اعتماد شکل بگیرد. اگر رابطه صمیمانه نباشد خود به خود فراگرد همانندسازی شکل نمی گیرد .
2- پدر خیلی دور و ایده آلیزه نباشد: در دوران کودکی والد همیشه برای کودک ایده آلیزه است یعنی مظهر قدرت؛ قدرتی که امنیت دهنده است. پسر می خواهد شبیه پدر شود. اما میزان این ایده آلیزه بودن و مسیر تغییر آن مهم است. در یک رشد بهنجار و در یک رابطه صمیمانه و واقعی در مسیر بزرگ تر شدن کودک میزان این ایده آلیزه بودن به تدریج کم می شود تا زمان نوجوانی که نوجوان احساس کند نه تنها می تواند به پدر برسد بلکه می تواند بهتر و بالاتر از او باشد و در دوران جوانی، جوان با چهره واقعی پدر روبه رو می شود.
با ضعف ها و قدرت هایش یعنی واقعیت هستی پدر برای جوان ملموس و قابل دسترسی می شود. اما اگر پدر دور از پسر باشد و بسیار ایده آلیزه یعنی به عمد یا غیرعمد، پسر فاصله خود را از پدر بسیار دور می بیند و او را بسیار بالا و قدرتمند و در این شرایط برای رسیدن به او و در نتیجه رسیدن به تصویر مردانگی خویش آنقدر فاصله را زیاد می بیند که در خود قدرت طی این فاصله را درنمی یابد و در نهایت حرکت نمی کند. یعنی ایده آل آن قدر دور است که نمی توان به آن دسترسی پیدا کرد. در این شرایط فرایند همانندسازی یعنی الگوبرداری ناخودآگاه با مردانگی پدر کاملاً مختل می گردد.
3- پدر سختگیر نباشد: قانون در خانه، قانون پدر است. پدر تجلی نظم و قانون است و پسر باید تبعیت کند. اگر پسر یاد نگیرد که از قانون پدر تبعیت کند در آینده قانون اجتماع را هم پاس نمی دارد و در نتیجه متمدن یعنی نظام مند نمی شود. اما این پدیده مرزی مشخص دارد. در یک فراگرد بهنجار از تبعیت صد درصد آغاز می شود اما به تبعیت صد درصد ختم نمی شود یعنی در سیر رشد، کودک و نوجوان باید به تدریج «نه» گفتن را بیاموزد. «می توان قانون پدر را تغییر داد و قانون جدیدی جایگزین آن کرد.» این جمله شناختی باید در ذهن نوجوان به وجود بیاید.
پدر در رابطه با پسر به او قانونمند بودن را می آموزد. اما اگر بیاموزد که قانون، تنها قانون خودش است، پسر دیگر فرایند مرد شوندگی را طی نمی کند و کودک باقی می ماند. دستورمداری پدر باید به پسر انتقال یابد و دستورمداری پسر زمانی شکل می گیرد که قانون پسر در مواردی جایگزین قانون پدرشود. یعنی پسر این پیغام را از پدر دریافت کند که تو می توانی در مواردی قانونی متفاوت از قانون من داشته باشی و باز رابطه صمیمانه ما ادامه داشته باشد.
اگر پسر از مجازات پدر بترسد چه قانون را رعایت کند چه نکند از نظر رشد روانی کودک باقی خواهد ماند و شکل گیری اخلاق در او در بدوی ترین نوع خود یعنی «رعایت قانون از ترس مجازات» باقی خواهد ماند (که این خود بحثی پیچیده است که در این نوشتار مجال پرداختن به آن نیست).
پس اگر پدر این سه ویژگی را رعایت کند، پسر، مردی بار خواهد آمد با ویژگی های مردانه و موفق در زندگی عاطفی و اجتماعی خود در آینده. و اگر این خصوصیات وجود نداشته باشد، پسر کماکان از نظر رشد روانی در بخشی که ارضاء نشده است، کودک باقی خواهد ماند و کودک به جامعه بزرگسالی قدم خواهد گذاشت و درگیر عواقبی خواهد شد که عیناً اگر کودکی ۸-۷ ساله را در دنیای بزرگسالی رها کنند به آنها دچار خواهد شد. یعنی پسر از نظر روانی، احساس فقدان یا کمبود شدید خصایل مردانه در خود می کند.
در چنین مواردی امکان وجود تمایل به جنس موافق در پسر به وجود می آید (هموسکسوالیتی). این تمایل میتواند فقط شکل عاطفی به خود بگیرد (به این معنا که فرد تلاش میکند در روابط خود، خلاءهای عاطفی خود را با کسی که نقش پدر را برای او بازسازی میکند پر نماید) یا فراتر رفته و محتوایی جنسی نیز داشته باشد (تلفیقی از تصویر پدر و مادر: میل جنسی به بزرگسالان زیبا)
پرسشگر عزیز، شما مطلبی از والدینتان و تربیت کودکی خود نگفتید اما شاید علت این میل و علاقه به معنای این باشد که شما در دوره کودکی و آغاز نوجوانی، رابطه عاطفی مناسب و امنی را با والدینتان تجربه نکردهاید یا این رابطه، ضعیف بوده است. البته گاهی در موارد خفیف تر این علاقه می تواند به خاطر نداشتن تصویر مردانه از خود، نبود عزت نفس کافی، ترس از داشتن هدف و طی مسیر بزرگسالی، نداشتن یا کمبود خصایل مردانه ذکر شده و در نتیجه ناکامی های شدید عاطفی و اجتماعی، بی هدفی و بی انگیزگی و شکست خورده بودن نیز باشد.
راهکارهایی برای غلبه بر تمایل به همجنسگرایی
1- به یک متخصص غدد مراجعه کنید؛ قبل از هر اقدامی چه خوب است با مراجعه به یک متخصص غدد و انجام برخی معاینات و آزمایشات، از ترشح عادی و نرمال غدد درونریز خود مطمین شوید. چه بسا در اثر ترشح غیرعادی غدد درون ریز چنین تمایلاتی به وجود آمده و با تنظیم ترشح غدد با مصرف دارو تمایلات جنسی شما نرمال شده و به سادگی درمان خواهد شد. یادآوری می شود از مراجعه به روان پزشک امتناع نکنید و خجالت نکشید، که این مسأله احتمالا یک مشکل جسمانی است و همچون دیگر مشکلات قابل درمان. باید درمان شده و قبل از تشدید بیماری، آن را حل کرد.
2- عدم توجه به ذهنیت ها و افکار مبتنی بر تمایل به همجنس و عدم تمایل به جنس مخالف؛ هیچ گاه به خود تلقین نکنید که: «من به جنس مخالف هیچ علاقهای ندارم و نمیتوانم این علاقه را در خودم ایجاد کنم». هیچ گاه به خود تلقین نکنید که «علاقه به همجنس و تمایل به برقراری رابطه با همجنس در وجود من نهادینه شده است و امکان تغییر آن وجود ندارد»، چون اولا این گونه نیست و شما با تلاش خود میتوانید این مشکل را برطرف سازید، و ثانیا، این تصور جلوی هر گونه تلاش اصلاحی شما برای تغییر را میگیرد.
3- عدم توجه به القائات شیطانی؛ گاهی اوقات شیطان برای وادار کردن آدمی به گناه از این کانال بهره می گیرد یعنی مسیر هر گناهی را به شکلی هموار می سازد؛ در اینجا نیز مسیر آلوده شدن به برخی گناهان از کانال پشت کردن به جنس مخالف و ازدواج می گذرد و این نوع افکار و ذهنیت مقدمه ورود به آن وادی است. با این گونه افکار که جز افکار شیطانی نام دیگری بر آن نمی توان نهاد، باید به مقابله پرداخت یعنی ذره ای در شیطانی بودن این افکار تردید نداشته باشید.
4- صحنه هایی از زندگی که در آن شخص همجنسگرا نقش یک مرد، پدر، همسر و پسر خانواده را بر عهده دارد تصور کنید و به آن بال و پر دهید و نقش خود را پر رنگ و کاملا مردانه بیان کنید؛ لازم است این تصویر گری را در قالب ذهن پروری و نوشته ها و رفتار روزانه و تمام حالات واقعی و خیالی و... استمرار دهید. در یک کلام به مرد بودن خود فکر کنید، و همانگونه عمل کنید، زندگی مردی و اجتماعی خود را تعقیب کنید. اگر شش ماه با این طرز تفکر زندگی کنید برای همیشه از آن افکار رهائی خواهید یافت.
5- اجتناب از نگاه شهوت آمیز به پسرها؛ مراقب نگاه خود باشید و همان طور که از نگاه شهوت آمیز به جنس مخالف اجتناب میکنید، از نگاه هوس آلود به پسرها نیز بپرهیزید. چون از نظر شرعی، نگاه از روی شهوت به همجنس هم حرام است. رسول اکرم صلی الله وعلیه وآله، فتنه جوان زیبا را از فتنه دختر باکره بیش تر دانسته است (وسائل الشیعه، ج 14، ص 257).
6- اجتناب از محرک ها؛ از تمام ارتباطها، مکانها و موقعیتهایی که انجام اندیشه همجنسگرایی را تداعی می کند، اجتناب کنید.
7- افکار خود را کنترل کنید؛ سعی کنید به افکار هوسآلود در مورد رابطه جنسی با همجنس فکر نکنید. هیچ گاه در ذهنتان به این افکار بال و پر ندهید و آن را برای خود نیارایید. برای این کار، تلاش کنید تنها نمانید، چون این گونه افکار بیشتر در هنگام تنهایی به سراغ انسان میآید. اگر این افکار، به طور ناخواسته به سراغتان آمد، آن را قطع کنید، از جای خود برخیزید و به میان دوستان یا اهل خانواده بروید و تا زمانی که این افکار کاملا از ذهنتان خارج نشده، جمع دوستان یا خانواده را ترک نکنید.
8- توجه به آثار و عواقب همجنس بازی؛ انسان به صورت طبیعی تمایل به جنس مخالف دارد. هرگونه کاری که تمایل طبیعی او را منحرف سازد، یک نوع بیماری تلقی می شود. از دست دادن احساسات طبیعی بر جسم و روح انسان تأثیر می گذارد. چه بسا افرادی که به این بیماری مبتلا باشند، گرفتار ضعف قوه جنسی و به اصطلاح سرد مزاجی شوند.
از امام صادق علیه السلام در مورد فلسفه تحریم لواط سؤال شد، حضرت فرمودند: اگر آمیزش با پسران حلال بود، مردان از زن ها بی نیاز می شدند و این باعث قطع نسل انسان می شد و باعث از بین رفتن آمیزش طبیعی می گشت و این کار مفاسد زیاد اخلاقی و اجتماعی به بار می آورد.
ازدواج شرعی، چون موافق فطرت است، به فرمایش قرآن آرام بخش است (سوره روم، آیه 21). ولی همجنس بازی و لواط، عملی بر خلاف فطرت است و هر چه با فطرت هم خوانی نداشت، تأثیر سوء دارد، یعنی نه تنها فاعل و مفعول با این عمل به آرامش نمی رسند، بلکه بر تحیر و سرگردانی آن ها افزوده می شود. به همین دلیل روایات زیادی درباره همجنس بازی نقل شده که بسیار تکان دهنده است. با مطالعه آن روایات، می توان به پلید بودن این عمل پی برد. قطعاً روایات در جلوگیری از این عادت ناپسند مؤثر است.
پیامبر اکرم صلّی الله و علیه و آله فرموده اند: هر کس با نوجوانی آمیزش جنسی کند، روز قیامت ناپاک وارد محشر میشود، آن چنان که تمام آب های جهان او را پاک نخواهند کرد و خداوند به او غضب میکند و از رحمت خویش دور میدارد و دوزخ را برای او آماده ساخته و چه بد جایگاهی است. سپس فرمودند: هرگاه جنس مذکر با مذکر آمیزش کند، عرش خداوند به لرزه درمیآید (وسائل الشیعه، ج 14، ص 249). البته واضح است که با توبه، این گناه مانند گناهان دیگر بخشیده میشود.
9- قطع ارتباط با دوستانی با طرز تفکر همجنسگرایی؛ قطع ارتباط با دوستانی که انسان را به سمت این گونه رفتارها و افکار دعوت می کنند و همچنین دوری از موقعیت هایی که وقتی در کنار آنها قرار می گیرد این افکار را برایش تداعی می کنند.
10- نهایت تلاش خود را بکنید که بیکار نباشید؛ برای این کار، برای ساعات شبانه روز خود برنامه ریزی کنید. اوقات خود را با مطالعه، گردش با دوستان، ورزش، و... پر کنید.
11- روابط اجتماعیتان را گسترش دهید؛ سعی کنید روابطتان را با دوستان و همکلاسیهای خوبی که کاملا از این افکار دور هستند، توسعه دهید. با آنان به گردش، سینما، کوهنوردی، و... بروید و از تنها ماندن دوری کنید. به هر حال، سعی کنید تا حد امکان از انزوا و گوشهگیری به در آیید.
در روزها و موقعیت های نخستین، عمل کردن به این راهکارها و دل بریدن از این حالت سخت و چه بسا ناممکن جلوه کند؛ اما باید توجه داشته باشید که به گفته ی حضرت علی علیه السلام «با ارزش ترین کارها دشوارترین آنهاست» پس این حالت نشان از ارزشمندی و اهمیت تصمیم شخص دارد و باید در مسیر عمل کردن به این تصمیم بجا و ارزشمند گامهای بهتر و بلندتر بردارید.
12- محیط ذهنی و بیرونی خود را کنترل کنید؛ موارد تحریک کننده اعم از شنیدنی ها، خواندنی ها، افکار و... همانند جرقه ای است که کنار مواد محترقه قرار گرفته در این صورت نتیحه ای جز اشتعال و آتش سوزی مورد انتظار نخواهد بود، بنابراین سعی کنید محیط ذهنی و بیرونی خود را به صورت محیطی پاک و معنوی در بیاورید و خودتان را به هیچ وجه در معرض محرکات جنسی قرار ندهید.
13- توجه و اهتمام به معنویات؛ معنویات به ویژه نماز نیروهای خارق العاده ای هستند که خداوند آنها را قرارداده تا او در دام شیاطین گرفتار نشود. به دستورات شرعی اعتماد کرده و یقین داشته باشید سعادت شما در گرو اطاعت از دستورات دینی می باشد و در مقابل، رسیدگی به خواهش ها، نفس را قوی تر کرده وتداوم این کار باعث ضعیف شدن انسان در مقابل نفس خواهد شد.
14- استعانت از خدا و اهل بیت علیهم السلام؛ از خداوند متعال و ائمه اطهار علیهم السلام کمک بگیرید و بدانید اقدام شما برای حل مسایل نفسانی نشان از پاک بودن طینت و توجه خداوند به شما است در این صورت طرد شدن کاملا بی معنی خواهد بود.
15- مراجعه به روانشناسی مجرب؛ تحقیقات نشان می دهد که اگر افراد دارای انحرافات جنسی، مایل به درمان باشند و بخواهند با درمان به طبیعت واقعی خود بازگردند، با مراجعه به روانشناسی مجرب که او نیز مایل به انجام درمان باشد، این امر امکان پذیر می باشد.
معرفی کتاب برای مطالعه بیشتر:
کاربر گرامی، ترک کردن اختلالات جنسی فوت فتیش و تمایل به همجنسگرایی در ابتدا ممکن است سخت باشد اما با توجه به راهکارهایی که برایتان بیان نمودم، درمان آنها امکان پذیر است. مطالعه این کتابها نیز برایتان مفید خواهد بود:
1- هفت روش پیشگری از انحراف جنسی؛ نوشته هادی حسین خانی، انتشارات موسسه آموزشی پژهشی امام خمینی (رحمه الله).
2- جوان، هیجان وخویشنداری؛ نوشته گروه نویسندگان حدیث زندگی، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث.
3- آرامش در پرتو نیایش؛ نوشته علی احمد پناهی، انتشارات موسسه آموزشی پژهشی امام خمینی (رحمه الله).
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}