( تحصیلات : دیپلم ، 20 ساله )

کودکي را به فرزند خواندگي پذيرفته‏ام. آيا لازم است اين مسأله را به او بگويم؟


مشاور (نيـــــــــــايـــــــــش )

ج: بله، او را آگاه کنيد؛ زيرا دير يا زود از کسي مي‏شنود و کشف ناگهاني مسأله برايش هولناک است و امنيت خاطر او را به خطر مي‏اندازد. افزون بر اين، وقتي بين ويژگي‏هاي شخصيتي خود که از والدين اصلي‏اش به ارث برده و شما، تفاوت‏هاي چشمگيري را مي‏بيند، ممکن است دچار اضطراب شود. براي طرح اين مسأله، حساب شده عمل کنيد؛ بدين گونه که موضوع را در حضور کودک، آشکارا با نزديکان در ميان بگذاريد و او را فرزند خوانده‏ي خود معرفي کنيد. از پچ پچ کردن و مخفي کاري بپرهيزيد. با اين برخورد، کودک به طور طبيعي از شما خواهد پرسيد: فرزند خوانده يعني چه؟ پاسخ خود را در قالب داستاني زيبا و جالب بيان کنيد: آرزوي دختري )پسري( را داشتم که عاشقش باشم. روزي به مؤسسه‏اي رفتم که کودکان فراواني در آن جا بودند. با خانم )آقاي( مسؤول مؤسسه صحبت کردم و از او خواستم کودکي را برايم بياورد که )ويژگي‏هاي فرزند خوانده‏ي خود را بيان کنيد( باشد. بعد از چند لحظه رفت و کودکي زيبا و خوب را آورد که تو همان بودي و من از اين که تو را به دست آورده بودم، خوشحال بودم و تصميم گرفتم بزرگت کنم و تا آخر عمر دوستت داشته باشم. اين داستان، بر نکات مثبت فرزند خواندگي تأکيد مي‏کند و کودک از شنيدن پي در پي آن خوشحال مي‏شود. اين موضوع )فرزند خواندگي( را مدام تکرار نکنيد؛ زيرا برايش اين پرسش مطرح مي‏شود که مگر فرزند خواندگي چه اشکالي دارد. تأکيد بيش از حد کلامي بر عشق و محبت به فرزند خوانده جالب نيست. بکوشيد محبت خود را در عمل به او ثابت کنيد. اگر فرزند خوانده‏ي شما پرسيد: چرا مادر نداشته‏ام؟ در صورت تصادف والدين، مسأله را به او بگوييد و اگر او را رها ساخته، بگوييد: نمي‏دانم چرا نتوانسته از تو مراقبت کند؛ اما ترديد ندارم که تو را دوست داشته است. هرگز به او نگوييد که مادرش او را نمي‏خواسته؛ زيرا اعتمادش از همه‏ي مادران سلب مي‏شود. براي تنبيه او، هرگز به رها کردنش تهديد نکنيد. اين تنبيه هراس عجيبي در او ايجاد مي‏کند؛ دلهره از اين که نکند شما هم مانند مادرش او را رها کنيد.