( تحصیلات : فوق لیسانس ، 26 ساله )

باسلام
من تقريبا 3سال است كه ازدواج كردم همسرم ازيك خانواده معمولي باوضع مالي متوسط(پايين)وساده است كه با مخالفت برادران به ويژه مادرم به دليل جداشدن وازدست دادن من با ازدواج مواجه بودم وبراي آنهاثروت ومقام ركن اصلي ازدواج بود با اين وجود به دليل اينكه همسرم فردي خوب سالم ومهربان بود پذيرفتم والرغم كنايه هاي خانوادم به او و خانوادش ازدواج كردم و تابه امروز از زندگي بسيار راضي بودم وخانوادم نيز همسرم رادوست دارند ولي مشكلي كه براي من پيش آمده اقرار همسرم به داشتن رابطه دوستي با دوخانم شوهردار به مدت يك ماه وتماس تلفني و بيرون رفتن با آنها يكسال پيش بوده كه به گفته خودش يك ماه بيشتر باآنها نبوده و بعد بهم زده وتوبه كرده درصورتي كه يكماه ونيم پيش دخترداييش براي برقراري ارتباط دوستي باشوهرم تماس گرفته وباهم راجع به مسائل شب ازدواج و غيره صحبت كرده اندوقرار شدكه تماس تلفني داشته باشند تا اينكه من از موضوع خبردارشدم وبا رفتار ملايم او را مجبور كردم كه تاقضيه راتعريف كند اونيز علاوه بر اين موضوع رابطه يكسال پيش خودبادو زن شوهردار كه به قول خودش به اصرار آنها رابطه دوستي برقرار كرده وگول خورده ،رافاش كرد .حال او اظهارپشيماني مي كندو براي ادامه زندگيمان قسم خورده كه ديگر خطا نمي كند .حال من از شما خواهش مي كنم كمكم كنيد چگونه بتوانم به حرفهاي شوهرم كه پيش من بي اعتبار است به دليل اينكه كه او يكبار توبه كرده بود ولي دوباره تكراركرد اطمينان كنم و بدون شك وترديد به زندگيم ادامه بدم ؟درحالي كه زندگي وشوهرم را دوست دارم و نمي خواهم ازدست بدم ولي دائم عذاب ميكشم وروحيه بدي دارم ( راجع به اين موضوع با خانوادم صحبت نكردم چون قبلا مخالف بودن)خواهش ميكنم بگيد چكاركنم؟


مشاور (hassan najafi)

بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و تشکر از اینکه مشاوره راسخون را انتخاب کردید : خواهر گرامی شما باید تا می توانید به ایشان محبت کنید و با تفریحات و برنامه های سازنده ایشان را از این حال و هوا بیرون آورید . البته حساسیت بیش از حد در این مورد موجب واکنش ایشان خواهد شد اما و دیگر احترامی به این مساله نمی گذارد پس زندگی آرام خود را حفظ کنید برنامه ریزی کنید مثلا چه مواقعی ایشان به فکر این ارتباطها می افتد در این موقع شما این زمان ها را با برنامه مورد علاقه وی پر کنید مثلا تفریح ، مسافرت ، دید و بازدید و .... در ضمن همه این مسائل بدلیل عدم پایبندی ایشان به اعتقادات اسلامی است ، سعی کنید اخلاق و پایبندی به اعتقادات اسلامی را در خانواده پر رنگ تر کنید البته نه با اجبار ، مثلا واجبات را به جای آورید و محرمات را ترک کنید از خودتان شروع کنید تا کم کم جای افتد . بدانید که اگر شما توانستید زندگیتان را اصلاح کنید به تدریج یک جامعه اصلاح می شود . اگر پایبندی و رعایت مسائل اسلامی در خانواده ها بود هرگز این مسائل پیش نمی آمد و شوهر شما با زن شوهر دار ارتباط نداشت . پس سعی کنید شما در این راستا پیش قدم شوید و زندگیتان را حیاتی نو ببخشید . از خدا و ائمه اطهار علیهم السلام کمک بخواهید . ان شاء الله آنچه خیر است محقق می شود .