( تحصیلات : فوق لیسانس ، 29 ساله )

با سلام
من دختري هستم 29 ساله كه حدود يكسال پيش پس از 10 سال زندگي مشترك به دليل مشكلات اخلاقي همسرم از ايشان جدا شدم
حدود 5 ماه پيش آقايي 33 ساله كه ايشان نيز شرايط مشابهي را دارند با اين تفاوت كه داراي يك دختر 7 ساله هستند از من خواستگاري نمودند در طول اين چند ماه تا جايي كه براي هر دو امكان داشت تلاش كرديم تا بهتر همديگر را بشناسيم كه الان هر دو به اين نتيجه رسيده ايم كه شرايط اوليه و مناسبي را براي آشنايي بيشتر داريمو در اين مدت من چند بار از ايشان جهت شناخت و آشنايي خانواده شان در خواست نموده ام ( ايشان آشنايي كلي را با خانواده من دارند.) اما متاسفانه علي رغم تمايل و در خواست خودشان با توجه به مشكلات زندگي قبلي ايشان و غريبه بودن همسر قبليشان خانواده ايشان با اين عنوان كه من هم غريبه هستم هيچ گونه اقدامي ننموده اندو تا حدودي جواب منفي به ايشان داده اند از طرفي ايشان عنوان مي كنند كه بقيه مواردي كه خانواده در نظر مي گيرند نيز غريبه مي باشد.بنابراين من تقريبا مطمئن هستم كه دليلي غير از اين دارد و شايد دليل اصلي ازدواج ومتاركه من باشد. با اين تفاسير آيا اصرار به اين ازدواج به صلاح مي باشد؟
چطور مي توان خانواده شان را نسبت به اين ازدواج راضي نمود؟
ايشان خواهري دارد كه هم نظر با خودشان مي باشد نظر موافق به اين ازدواج دارد آيا تماس من با خواهرشان و درخواست كمك از ايشان به صلاح مي باشد و مي تواند چاره ساز باشد؟
با تشكر از راهنمايي شما


مشاور (hassan najafi)

بسم الله الرحمن الرحیم ما قبلا به این سوال جواب داده ایم مگر اینکه آدرس ایمیل شما اشتباه بوده است . خواهر گرامی درست است که تشکیل خانواده باعث تعادل و کمال هر دوی شما می باشد اما باید سنجیده عمل گردد تا نتیجه های قبلی را منجر نشود . بهتر اینست که ایشان با تمایل قلبی به خواستگاری بیایند و هیچ اجبار و اصراری از جانب شما نباشد تا بعدا به خاطر این سرزنش نگردید . از خدا طلب خیر کنید ان شاء الله آنچه خیر است محقق می شود .