مریم ( تحصیلات : کم سواد ، 24 ساله )

به نام خدا
فوری
سلام دوستم از من برای برادرش خواستگاری کرد خانواده ایشون و خانواده من در جریان بودن و با اینکه خانواده خوبی هستند اما به چندعلت به ایشون جواب رد دادم به این بهونه که تا خواهرم هست من اجازه ندارم ازدواج کنم .. درصورتی که فقط بهونه بود و چون به دلایلی نمی خواستم به ایشون جواب مثبت بدم با همفکری خانوادم این جوابو دادم از شانس بد یا خوش شانسی خواهرم چندماه بعدش عقد کرد بگذریم که چندماه پشت سرهم خانوادش منت کردن و من و مامانم اینا جواب رد دادیم بازهم التماس و خواهش که بیان خواستگاری ومن بازهم میگم که به فکر ازدواج نیستم دیگه موندم چی بگم روشون که کم نمی شه هیچ!! بلکه بازهم منت می کنن مامانم که با مادرش صحبت کرد گفت که دختر من و پسرشما همدیگر و ندیدن و ما هم روی پسرشما عیبی نذاشتیم که ناراحتین فقط به دلایلی جوابمون منفیه ولی بازهم اینا دست بردار نیستن هرروز تماس می گیرن دیگه خسته شدم چیکار کنم دیگه دست بردارن؟؟؟
(اما دلایلم برای جواب منفی به این پسر اینه که قبل از اینکه بیان جلو اتفاقاتی معنوی قانع کننده برای خودم افتاد که متوجه شدم نباید به ایشون جواب مثبت بدم ) و لطفا کمکم کنین


مشاور (hassan najafi)

بسم الله الرحمن الرحيم خواهر گرامي البته شما واضح بيان ننموده ايد . البته كسي كه خواستگاري مي آيد اگر جواب رد بشنود دوست دارد ببيند براي چه ؟ كه جواب شما قانع كننده نيست . به هر حال شما ممكن ايت دو نظر داشته باشيد : اگر واقعا نمي خواهيد ازدواج كنيد اين يك مساله است و بايد دلايل قانع كننده داشته باشيد و يا با ايشان نمي خواهيد در اينصورت بطور جدي بر سخن خود باشيد و آنها نيز با كمي اصرار احتمالا ديگر اصرار نخواهند كرد . البته ازدواجي كه با اين حد اصرا وانكار شما نيز باشد ظاهر خوبي نخواهد داشت . اما خواهر گرامي مراقب باشيد و معيارهاي صحيح را انتخاب كنيد تا منجر به بازخوردگي خواستگاران در آينده نباشد . سخن شما بر طبق اصول و معيار باشد . ان شاء الله آنچه خير است محقق ميشود . نگران نباشيد اگر موردي دارد كه مقبوليت شما راندارد صبر كنيد و اميدوار باشيد .