( تحصیلات : دیپلم ، 18 ساله )

با سلام خواهش میکنم به سوالی که میپرسم جواب دهید چون خیلی فکر من را به خود مشغول کرده من در پیش دانشگاهی مشاوری داشتم که او را بسیار زیاد حتی بیشتر از خواهرم دوست داشتم چون اولین کسی بودکه به استعداد و هوش من اعتماد کرد . هر وقت بچه ها او را مسخره میکردند من از او دفاع میکردم اما کم کم علاقه او به من کم شد من اهل مسخره کردن دیگران با غیبت نیستم مشاورمان با بچه ها به غیبت و مسخره کردن و بحث های سیاسی می پرداخت و هر روز بیشتر با انها صمیمی میشد(در حالی که اکثر انها پشت سر مشاورمان حرف هایی در مورد او میزدند که 180 درجه با رفتارشان در برابر او فرق داشت) چندین بار که بچه ها من را مسخره کردن او هم خندید . چندین بار من را جلوی بقیه دعوا و تحقیر کرد حال انکه من واقعا هیچ تقصیزی نداشتم و در اخر اسفند بود که یک روز به من گفت دچار یک جور بیماری روانی و توهم هستی و تمام این حرفها ساخته و پرداخته ی ذهن تو ست و گفت نمیشه که همه ادم ها بد باشند فقط تو خوب باشی تو بد هستی حرفهای ان روز مشاورمان مرا بسیار ناراحت کرد و تا همین امروز روزی نبوده که به خاطر حرف ها و حرکاتش ناراحت نشده باشم یا گریه نکرده باشم . چندین کتاب از کتاب خانه دست من امانت بود که چند روز پیش برای اینکه مدیون مدرسه نباشم رفتم کتابها را پس بدم چون دلم نمی خواست مشاورم را ببینم می خواستم کتاب ها را دست یک دانشاموز بدهم تا او کتاب ها را در کتابخانه بگذارد چون کسی داخل حیاط نبود به طبقه بالا رفتم ولی از شانس بدم مدرسه تعطیل بود هرچه سعی کردم نتوانستم پیش مشاورمان بروم کتاب هارا در راهرو گذاشتم اما همان موقع مشاورمان از اتاق بیرون امد و من بدون اینکه به او سلام کنم از مدرسه بیرون امدم او هم به خانه ما زنگ زد و گفت من این همه باری این ها زحمت کشیدم و خلاصه خیلی اراحت شده بود می خواستم بدونم من مرتکب گناهی شدم از اینکه مشاورمان را ناراحت کردم ولی اصلا حاضر نیستم از او عذر خواهی کنم خواهشا جواب من را بدهیدپاسخ :


مشاور (hassan najafi)

بسم الله الرحمن الرحيم خواهر گرامي البته با اين توضيحات نمي توان قضاوت صحيحي كرد . اما به هر حال بايد توجه داشته باشيد كه ديگران هيچ گاه مثل ما فكر نمي كنند همانگونه كه شما نيز مثل آنها فكر نمي كنيد . هر كسي را بايد طبق شناخت از او با او ارتباط داشت . يك اصل در مهارتهاي ارتباط اينست كه بتواني در موقعيتهاي مختلف واكنش هاي مختلفي انجام دهي . يقينا برخي از حركات دانش آموزان و مشاور شما مثبت و قابل قبول نيست اما شما مي توانستي با كمال آرامش به مواضع آنها انتقاد كني . البته شوخي كردن با شما اشكال ندارد اگر شما درك واقعي از آن شوخي داشته باشي و آن را به حساب مسخره و توهين نگذاشته باشي . سعي كن در ارتباطهاي خود اين مساله را مورد توجه قرار دهي كه منظور طرف مقابل را درك كني ببيني آيا او واقعا قصد مسخره كردن و توهين را دارد و يا قصد شوخي كردن را . كمي از حساسيت خود كم كن تا بتواني درست تصميم بگيري . شما معيارهاي درست و مثبت اخلاقي را رعايت كن اما بايد بپذيري كه همگان داراي اين صفت نيستند اما بايد با ارتباط هاي سنجيده اشتباهات اخلاقي و رفتاري را به آنها فهماند . پيشنهاد ما به شما اينست كه حتما حتما به مدرسه سر بزن و تمام آن چيزي كه باعث مي شود كه شما چنين رفتاري را با مشاورتان داشته باشيد را به او بگو . انتقاد كن ، صحبت كن و نگذار چيزي در دل شما بماند . يقينا اگر شما از واقعيت ها فرار كرديد كم كم منزوي و گوشه گير مي شويد . پس جرأت داشته باش و با كمال احترام به پيش مشاور برو و درباره رفتار خود توضيح بده . ان شاء الله همه چيز حل مي شود . روحيه و زندگي خود را با گوشه نشيني و حسرت تباه مكن . موفق باشيد .