( تحصیلات : لیسانس ، 21 ساله )

با سلام و خسته نباشيد .لطفا کمکم کنيد . من دختر مذهبي اي هستم . خدا رو خيلي دوست دارم . ميدونم که تموم داشته هايم در زندگي از لطف و عنايت خداست و هميشه از اين بابت از او متشکرم . تا الان در همه ي مراحل زندگي ام و در تمام لحظات حساس فقط بر او توکل کرده ام و خداي عزيزم هم به بهترين نحو دستگيري ام کرده و جوابم را داده . اينقدر که ديگه به مرحله ي رضا و تسليم رسيدم و هر چي که برام مقدر ميکنه و هر چي رو که به صلاحم ميبينه از جون و دل ميپذيرم . ولي از دست خودم عصباني ام چرا ؟ چون در قبال اين همه عنايتي که به من داره من کمترين کاري به خاطرش انجام نميدم . نماز جلوه ي راز و نياز عاشقانه است . چرا من از لذتش محرومم ؟؟؟؟؟ چرا هر کاري ميکنم نمي تونم توي نمازم حضور قلب پيدا کنم ؟ چرا وقتي نمازم قضا ميشه اونم به خاطر سهل انگاري خودم هيچ احساس گناهي پيدا نمي کنم ؟ همين که اينقدر نسبت به نمازم بي تفاوتم خيلي آزارم مي ده . بارها سعي کردم که ديگه نمازم اينطوري نباشه . ولي نتونستم . در همه ي لحظاتي که دعاي آدم اجابت ميشه ( مثل شب قدر يا وقت هاي ديگه ) اولين خواسته ام بدست آوردن حس دوست داشتن نماز بوده . ولي ..........
اگه هيچ وقت با خدا کاري نداشتم شايد اين هم برام مهم نبود . ولي ناراحتيم از اينه که خدايي که اينقدر دوستش دارم به خاطر بي تفاوتيم به يک امر مهم يه روزي ديگه روشو از من برگردونه . نمي دونم چرا اينطوريه . در تمام طول روز همه ي کارهاي روزمره مدام در ذهن من هستن و جلوي چشمام ولي نمازم نفر آخر صف ذهنيات منه . و آخر وقت به يادش ميافتم . اونم فقط براي رفع تکليف . موقع اذان اصلا اين به ذهن من نمياد که پاشو همين الان نماز بخون .
خدا رو خيلي دوست دارم . خيلي از گناهارو به خاطرش انجام نمي دم . هميشه نيتم فقط کمک و خدمت به بندگان خداست . هيچ رذيلت اخلاقي ندارم . همه منو به عنوان يه دختر خيلي خوب و واقعا نجيب ميشناسن . دلم ميخواد هميشه تمام اصول زندگيم براساس دستورات خداوند و ائمه باشه و سعي هم مي کنم که باشه . ولي چرا نسبت به نماز اينجوري ام ؟؟؟ چرا ؟؟؟؟ چرا ؟؟؟


مشاور (hassan najafi)

خواهر گرامي ما نيز خوشحاليم كه شما اينقدر به معنويات و عبوديت و بندگي خداوند توجه داريد. نكته اول اينكه همين اهتمام و دغدغه شما يعني توجه شما به نماز و اين بسيار خوب است . اما خواهر عزيز به هر حال برخي امور را بايد با تمربن بدست آورد مثلا سحر خيزي را بايد با تمرين بدست آورد . سعي كنيد در طول روز و همچنين در شب و هنگام خواب ذكر و ياد خدا داشته باشيد تا كم كم ياد خدا در شما ملكه گردد. براي نماز انتظار بكشيد مثلا چند بار ساعت را ببينيد يا پيگير وقت نماز باشيد همين احساس انتظار شما باعث مي شود كه وقت نماز را درك كنيد و آن را به موقع ادا كنيد . به هر حال شما توجه كنيد كه مدتي بايد تمرين كنيد و نااميد نشويد اگر بعضي از آن را نتوانستيد به موقع به جاي آوريد به هر حال هر گاه يادتان آمد ادا كنيد تا كم كم در وجود شما ملكه شود . . به پدر و مادر و نزدیکان و دوستان صمیمی خود بسپارید که موقع نماز به سراغ شما بیایند و شما را تشویق به نماز کنند.مسجد محل یا مسجد دیگری که از لحاظ حال و هوا و افراد نماز گزار می پسندید در صورت امكان مدنظر قرار دهید و سعی کنید اهل مسجد شوید. خواهر عزیزم فلسفه ی خواندن نماز آن طور که از آیات قرآن درک می شود، یاد خداوند است (وَ اقم الصلوهَ لذکری) یعنی (نماز را به خاطر یاد من بپادار) این نتیجه ی اصلی و نهائی خواندن نماز است که اگر به طور واقعی و با آداب و شرایط و مقدمات و واجبات آن خوانده شود، یاد خدا در اعماق وجود انسان مستقر می گردد و خدا در تمام افکار و اندیشه ها و اعمال و رفتار انسان حاکم می گردد، آن گاه کسی که خدا بر دلش و اعمالش حکومت می کند، گرد فحشاء و منکرات و مطلق کارهای ناشایسته نمی گردد، ظلم به نفس،‌ظلم به مردم و ظلم به خدا نمی کند چرا که خداوند در قرآن می فرماید: (اَقم الصلوهَ اِنّ الصلوه تنهی عَن الفحشاء و المنکر و لذکرالله اکبر) (نماز را به پا دار که همانا نماز انسان را از فحشاء و منکر باز می دارد ولی یاد خدا از این هم بزرگتر است) که در آیه به خوبی گفته است (و لذکرالله اکبر) یعنی اگر چه یکی از آثار مهم نماز باز داشتن انسان از فحشاء و منکرات است ولی یاد خدا نتیجه ی بزرگتر و اثر مهم تر آن است که البته نماز علت تامّه جلوگیری از زشتی ها نیست بلکه شرط اقتضائیه است، یعنی به شرط این که دل انسان سالم باشد، محیط او هم سالم باشد نماز اثر خود را می کند و زشتی ها را از بین می برد. از خدا طلب خير كنيد و از او كمك بخواهيد خداوند حتما شما را كمك مي كند و توفيق عبادت را به شما مي دهد . موفق و پيروز باشيد .